شاید وقتی دیگر!

                حرف‌های خودی و بی‌خودی شاید وقتی دیگر! بعد از سال‌ها و از زمانی که‌هاله نور از اعلام و افشای بدهکاران بزرگ بانکی در آینده نزدیک خبر داد، بالاخره زمان آن رسید که اسامی این نورچشمی‌ها توسط بانک‌ها منتشر شود، اما انگار لیست منتشر شده مورد صیانت قرار گرفته است و دانه‌درشت‌های اَبربدهکار مانند هلو […]

                حرف‌های خودی و بی‌خودی

شاید وقتی دیگر!

بعد از سال‌ها و از زمانی که‌هاله نور از اعلام و افشای بدهکاران بزرگ بانکی در آینده نزدیک خبر داد، بالاخره زمان آن رسید که اسامی این نورچشمی‌ها توسط بانک‌ها منتشر شود، اما انگار لیست منتشر شده مورد صیانت قرار گرفته است و دانه‌درشت‌های اَبربدهکار مانند هلو در‌ هاله‌ای از نور (ببخشید، ابهام) قرار گرفته‌اند و همچنان در بر همان پاشنه نامحرم بودن همه به غیر از بانک‌ها می‌چرخد!

البته جناب بانک مرکزی فرموده‌اند در هفته آینده گزارش اولیه همه اَبربدهکاران بانکی را منتشر خواهد کرد، خیر است انشاا…، اما آنچه در این سنوات عدیده و سابقه عزیزان پولی و بانکی دیده‌ایم، گزارش اولیه و ثانویه و ثالثیه هم که بیاید باز هم جای عده‌ای در آن خالی خواهد بود، هرچند که انتشار همین لیست‌ها هم برای خودش دستاورد بزرگی است!

به هرحال در این مرز و بوم وقتی وعده‌ای عملی می‌شود و یا مطالبه مردم به نتیجه می‌رسد جزء اتفاقات نادر و غیرمتعارف است، آن هم وقتی که پای رانت و باند و مافیا در میان باشد، یک نمونه‌اش همین قرعه‌کشی خودرو توسط دوقلوهای افسانه‌ای خودروساز، که قرار بود خاطره‌اش برای همان سال ۱۴۰۰ باقی بماند و به سال نو نرسد، وزیر و وکیل و مدیر هم قول و وعده آن را داده بودند (اگرچه شتر گم شده است و قرعه‌کشی کردن و نکردن، گشتن به دنبال افسار است) اما عین آب خوردن با گردش ایام و عوض شدن قرن، همه چیز از خاطر عزیزان رفت و روز از نو و روزی از نو!

یا همین مهار تورم و کنترل قیمت‌ها و نظارت و بازرسی و اصلاح قوانین مربوطه، انگار از اساس گفته می‌شود که انجام نشود و خلق‌ا… بینوا هم امیدی نمی‌بندند که بخواهند ناامید شوند!

می‌گویید نه، یک قلم آن همین حذف درج قیمت مصرف‌کننده و درج قیمت تولیدکننده که پس از مدتی دومرتبه قرار شده قیمت مصرف‌کننده هم کنار قیمت تولیدکننده درج شود، ولی از صدر تا ذیل‌اش ربطی به قیمتی که فروشگاه پول آن را از مردم مطالبه می‌کند ندارد، مردم هم آنقدرها پیگیر نیستند، چون فقط اعصاب خردی‌اش باقی می‌ماند، یا پول را می‌دهند و می‌خرند و می‌روند یا بی‌خیال می‌شوند و می‌روند که می‌روند!

قیمت دارو هم قصه پرغصه دیگری است که هیچکس جز آنهایی که دارند سود و حالش را می‌برند نمی‌دانند چرا گران شده است! جهش تا صددرصدی قیمت در عرض کمتر از سه ماه (البته بعد از رشد صد درصدی در عرض یک سال قبلش!) را هیچکس گردن نمی‌گیرد و همه هم شاکی هستند! حالا شما می‌خواهید سن و سال و اصل و نصب پرتقال فروش را پیدا کنید، مختارید!

اما البته نباید فراموش کنیم که وقتی مسؤول و مدیری پیش‌بینی می‌کند فلان کالا یا خدمات گران خواهد شد و یا احتمال افزایش قیمت‌ها را اعلام می‌کند، در این فقره حرف و سند و عمل یکی است، همین گرانی موفقیت‌آمیز و انفجاری هزینه اینترنت را نگاه کنید، وزیر قولی دادند و آفتاب سال نو هنوز درست‌درمان نزده است، به آن عمل کردند، بگذریم در همین فقره هم باز کسی گرانی‌ها را گردن نمی‌گیرد، و آدرس کف و سقف قیمت قانون قبلی را می‌دهند و از عدم مصوبه جدید برای افزایش قیمت‌ها حرف می‌زنند و خلاصه کی بود کی بود ما نبودیم، نَقل محافل حضرات مسؤول وزارتخانه و رگولاتوری و اپراتوری و مخابراتی است!

به هرحال این لیست اَبربدهکاران خیلی وقت است بیات شده، حتی اگر همه را مجبور کنند با سود مرکب بدهی‌ها را برگردانند، آنقدرها توفیری به حال ملک و مردم و خودشان هم نمی کند، چون آن ریال‌های گرفته شده در طی این سال‌ها به زمین و ساختمان و مال و پاساژ و ارز و طلا و معاملات رانتی سودآور، تبدیل شده است و چند ۱۰ برابر از قِبَل آن نصیب حضرات کرده است و کم‌کم وقت آن رسیده بود که اصل را برگردانند و خودشان را پاک و منزه کنند!

   

     

                                  هوشنگ‌خان