حرفهای خودی و بیخودی انرژی، مصرف، درآمد! وزیر معزز وزارت مکرم نفت فرمودهاند که سالیانه ۸۰ میلیارد دلار یارانه سوخت میدهیم و اگر مصرف سوخت را نصف کنیم میتوان ۱۵۰ میلیارد دلار درآمد کسب کرد. به عبارت سادهتر ایشان فرمایش میکنند که ملت ایران در یک تصمیم جمعی و به صورت خودجوش بیایند و […]
حرفهای خودی و بیخودی
انرژی، مصرف، درآمد!
وزیر معزز وزارت مکرم نفت فرمودهاند که سالیانه ۸۰ میلیارد دلار یارانه سوخت میدهیم و اگر مصرف سوخت را نصف کنیم میتوان ۱۵۰ میلیارد دلار درآمد کسب کرد.
به عبارت سادهتر ایشان فرمایش میکنند که ملت ایران در یک تصمیم جمعی و به صورت خودجوش بیایند و مصرف سوخت را نصف کنند، تا آن یارانه نقدی را در کنار قیمت فروش روی هم بگذاریم و به خارجیها بفروشیم و یک پول گُنده کسب کنیم و حالش را ببریم.
و به عبارت خیلی سادهتر و خیلی تلویحی و ملو، این بزرگوار متذکر شدهاند که از فرداروز یک برنامه مفصل برای خاموشیها داریم، قیمت بنزین را آنقدری بالا میبریم که مصرف نصف شود، به صنایع میگوییم یک روز درمیان برق و گاز مصرف کنند و به این صورت مازاد بنزین و گاز را میفروشیم و خزانه دولت را نونوار میکنیم!
اگر بخواهیم خیلی خودمانی و همهفهم بیانات گُهربار ایشان را توضیح دهیم این است که در دنیا و ایضاً در کشور گل و بلبل ما برای اینکه فیالمثل راندمان تولید یک نیروگاه را بالا ببرند برنامهریزی میکنند که مثلاً طی پنج سال و با سرمایهگذاری فلان هزار میلیارد تومان، ۲۰ درصد بهرهوری را افزایش دهند.
یا مثلاً کشوری مثل آلمان در یک برنامه ۱۰ ساله تلاش مینماید که مصرف گاز خود را چند ۱۰درصد کاهش دهد که وابستگی کمتری به کشور ثالث داشته باشد ولی ما ایرانیان آنقدر توانمند و غیور و بهرهور و احیاناً دانشبنیان هستیم که بدون یک ریال سرمایهگذاری و فقط با استفاده از روشهای فرهنگی، گفتاردرمانی، قطع و وصلی، همینه که هست و در نهایت جهشهای قیمتی هرازگاهی، به راحتی در طی یک دوره طولانی مثلاً ۱۰۰ روزه مصرف را نصف میکنیم و کلی درآمد از قِبل آن نصیب کشور میکنیم.
هوشنگخان که ما باشیم آنقدرها معنی میلیارد دلار را درک نمیکنیم و به طور دقیق این ارقام گردنکلفت را متوجه نمیشویم که مثلاً ۸۰ میلیارد دلار یارانه از کجا درآمده است، این وسط دلار چه صیغهای است و ریال مادرمرده کجا تشریف برده است و چطور میشود با ندادن ۵۰ درصد از این یارانه ۱۵۰ میلیارد عاید و واصل کرد؟ البته حواسمان هست که حتماً یک حساب و کتاب درست و درمانی در کار هست و مشکل از بیسوادی و کماطلاعی ماست ولی خیلی خوب و از اتفاق دقیقتر از خیلی از مدعیان میفهمیم که کاهش یک درصد مصرف سوخت چه معنی میدهد و کاهش مصرف ۵۰ درصدی سوخت چقدر شوخی، چقدر جدی و چقدر عجیب و غریب است، خصوصاً آنکه ظاهراً برای دستیابی به آن برنامه و روش و میزان سرمایهگذاری هم مطرح نمیشود و شاید هم قرار است با دستور و تأکید موکد و قطع گاز و خاموشی و… به آن دست پیدا کرد! که در اینجا هم باز علم و عقل ما چیزی نمیفهمد و هَنگ میکند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.