حرفهای خودی و بی خودی سواد مصنوعی! در دورانی زندگی میکنیم که برای خودش چندین چند اسم دارد، عصر فراتکنولوژی، عصر انسان هوشمند، عصر هوشمصنوعی و چندین اسم و رسم دیگر، اما نظر هوشنگخانی ما این است که عصر شِبهدانایان، به کم و بیش برازنده این دوران است و از اتفاق خیل عظیمی از […]
حرفهای خودی و بی خودی
سواد مصنوعی!
در دورانی زندگی میکنیم که برای خودش چندین چند اسم دارد، عصر فراتکنولوژی، عصر انسان هوشمند، عصر هوشمصنوعی و چندین اسم و رسم دیگر، اما نظر هوشنگخانی ما این است که عصر شِبهدانایان، به کم و بیش برازنده این دوران است و از اتفاق خیل عظیمی از خلقا… در همین جبهه مُقام دارند چیزی در مایههای همان ۹۶ درصد و چهار درصد معروف که البته اخیراً کمی تا قسمتی مرز فیمابین جابهجا شده و قصه سفر ترکیه داستان شده است، بگذریم…
داشتیم عرض میکردیم که در عصر دانایان بیمرز! گرفتار عارضه بدخیم و مزمن سواد مصنوعی شدهایم، یعنی همه از همه چیز اطلاعات دارند و دوران همه گان همه چیز دانند سپری شده و فیالحال هرکسی برای خودش دانشمندی است که بیا ببین، چه شود که از صد تا موضوع در مورد یکی، دو تا اظهار کم اطلاعی بفرمایند، بیاطلاعی که عمراً، چیز عجیبی شده است، اقیانوسهای بیکرانی از علم که خانه پُرش یک میلیمتر عمق دارد ولی چونان ژرف و عمیق ژست گرفته میشود و حکیمانه بر منبر وعظ جلوس کرده و سفت و محکم داد سخن میکنند که آن اندیشمندی که عمری در آن شاخه غور و تفحص و تجربه دارد، زبانش الکن میشود و به پتپت میافتد!
به هر حال این عصر پسامدرن با این شبکههای مجازی و رسانههای ریز و درشت، صبح تا شب در حال پمپاژ خبر و اطلاعات و گزارش و تحلیل و تجویز هستند و قریب به اتفاق مردم گرانمایه حالندار، به جای خواندن کتاب و گوش و چشم سپردن به منابع درستدرمان و چک کردن راست و کج و دروغ و حقیقت ماجرا، واو به واو را به سمع و نظر هر آنکه میشناسند میرسانند و در دورهمی و محل کار و تحصیل و… بیخبران را با نور دانش خود به سوی خردمندی رهنمون مینمایند!
البته هستند افرادی که جوری دیگرند و بلافاصله بعد از مطرح شدن حرف و حدیثی، در مورد آن اظهار فضل و نظر نمیکنند، بلکه با کمی تأخیر و بعد از چند ثانیه جستجوی در حضرت گوگل، با قیافهای که اورکا، اورکا (همان یافتم یافتم معروف) از آن میبارد، سینه صاف کرده و ضمن رد تمامی صحبتهای شرکتکنندگان در بحث، آخرین و بهروزترین و البته دقیق و عمیقترین اطلاعات و تحلیلها را ارائه کرده و حتی رفرنس جناب گوگل را هم نمیدهند که کسی کوچکترین شکی بر فکت گویی و حقیقتپردازی ایشان نکرده و احسنت گویان ذلیل و عبد و عبید دانش و خرد نابشان شوند!
عجالتاً هوشنگخان (خودمان را میگوییم) از این سواد مصنوعی، آنچنان بیبهره نیست و تا دلتان بخواهد برای خودش نادان دانایی است بیبدیل ولی از آنجا که پای درس اساتید مربوطه و غواصان معانی و گوگل سرچکنهای قهار، شاگردی کوچک و کم هنر است و همچنان در حال تلمذ و لنگاندازی است، به منظور رشد تصاعدی و جهش مقام و منزلت، آن روی سکه را کار گذاشته و خدمت بزرگواران مستمع عرض میکنیم که برای رهایی از این عارضه مزمن بدخیم دست بهکار شوید و منبعد حرف و حدیثها را نه رد کنید و نه قبول، به دیگران هم نگویید، اگر احساسات و طبع لطیف تان را نشانه رفته و یا خود به دلیل دیگر در حال غلیان هستید، کلاً بیخیالش شوید و از این گوش و چشم بشنوید و ببینید و از آن دیگری به دَر کنید!
منبع و مأخذ را چک کنید، در همخوانی مقدمه و موخره و نتیجهگیری و تیتر حسابی مته به خشخاش بگذارید، چرا و چگونه و چطور و کی و چه کسی و این قسم سؤالات را به حد وفور بپرسید در آخر کار، باز هم صبر پیشه کنید تا حسابی گل و لای و شلوغیها فروکش کند تا آب شفاف و حقیقت زلال خود را نمایان کند، آنگاه اگر خواستید باور کنید، به دیگران بگویید، به عنوان دانش و تجارب خود بازنشر دهید و یا کلاً از خیر اصل و فرعش بگذرید و به کار خودتان برسید!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.