حرفهای خودی و بیخودی جدایی نادر از سیمین! میفرمایند اینکه ورود آقایان به برخی از پارکها ممنوع شده است در راستای حفظ فضای امن برای خانمها و آرامش خیال مادران و کودکان و صدالبته به درخواست بانوان گرانقدر صورت گرفته است و موضوع آنقدرها که برخی افراد حساسیت نشان میدهند، غیرمعمول و غیرمتعارف نبوده […]
حرفهای خودی و بیخودی
جدایی نادر از سیمین!
میفرمایند اینکه ورود آقایان به برخی از پارکها ممنوع شده است در راستای حفظ فضای امن برای خانمها و آرامش خیال مادران و کودکان و صدالبته به درخواست بانوان گرانقدر صورت گرفته است و موضوع آنقدرها که برخی افراد حساسیت نشان میدهند، غیرمعمول و غیرمتعارف نبوده و نیست!
اولاً که الاعمال بالنیات، ثانیاً اگر حرف و عمل و دلتان یکی است، خدا خیرتان دهد ولی این قِسم کارها تداعیکننده همان دیوارکشی مذموم در پیادهروهاست که انگار شوخی شوخی در حال جدی شدن است و بر فرض درست بودن هدف، روش آنقدر خارج از قاعده است که جایی برای حُسن برداشت نمیگذارد!
اینکه یکدفعه تصمیمی بگیریم و به جای آنکه جامعه را از قبل آگاه و توجیه و قانع نماییم، تختگاز به پیش برویم تا ثابت کنیم همینه که هست و وقتی اراده میکنیم، انجام میدهیم و گوشمان بدهکار ملت و افکار عمومی و خواست جامعه نیست، خود به خود برای دلسردی و بیاعتمادی و درآمدن لج و عصبانیت مردم کفایت میکند، اگر هم بینی و بینا… برای آرامش خانمها و به دست آوردن دل مادران و کودکان تصمیمی گرفتهاید واقعیت این است که روش اجراء دلچسب نبوده و آنچه مشهود است رنجش صدی به نود شهروندان از این بیتوجهی و یکهتازی است و نقض غرض است بهجای عمل به رسالت و خدمت به همنوع!
برادر من، اخوی، بزرگوار، قبل از هر اقدامی، مردم را محرم بدانید، موضوع را با آنها در میان بگذارید، نظرات کارشناسان و خلقا… را بگیرید و باتوجه به آن، در روش و سبک اجراء تعدیل و اصلاح بفرمایید، منباب نمونه، طرح را در چند پارک بهصورت آزمایشی اجراء کنید، ضعف و قوت و عیب و حُسنش را رصد کنید، نظرخواهی و افکارسنجی نمایید، بدون جَبر و اصرار و ابرام، آنچه به خیر و صلاح و البته نظر و توافق مردم نزدیکتر است را جمعبندی کنید و آرامآرام آن را اجراء کنید.
اینکه یک خبری در سطح شهر میپیچد و مسؤولی آن را تأیید و دیگری آن را تکذیب میکند، از یکطرف از اشتباه لپی رسانه و سوءبرداشت حرف میزنیم و از طرف دیگر از طرحی دقیق و کار شده و مورد درخواست مردم سخن میگوییم و یکدفعه، یک روز صبح اجرای آن در چند ۱۰ پارک کلید میخورد و معلوم نیست که این شُل کن سِفت کن و کی بود کی بود من نبودمهای اول و دفاع جانانه و سفت و سخت مرحله بعد دیگر چه صیغهای است!
نظر هوشنگخانی ما این است که از صبح ازل تا شام ابد، هرکاری که بدون نظر جمعی و اتفاق رأی همگانی و با تکیه بر اصرار و بالادست بودن و پدرخواندگی و تشخیص خیر و صلاح مردم توسط دیگران اجرایی و عملیاتی شده است، در کشاکش تغییرات سیاسی و تعویض جناحها بر سریر قدرت، اولین قربانی بوده و در دم ذبح میشوند تا معلوم شود کُت تن چه کسی است، حتی اگر طرحی بهدرد بخور و به کم و بیش درستدرمان باشد، باز معلوم نیست که از آفت تحولات سیاسی در امان باشد، وای به حال آن دست اقداماتی که از اول هم بر بستر تحمیل اراده و برخلاف میل و مطلوب مردم بوده و درست و یا غلط بوی سیاستزدگیاش مشام جامعه را آزار داده باشد.
آنچه معلوم است قرار نیست این پروژه جدایی نادر از سیمین متوقف شود و منبعد باید حواسمان را جمع کنیم که تابلوهای سر در پارکها را بخوانیم تا یهویی دچار گشت ارشاد موتوری دانشگاه (ببخشید، پارک) نشویم و به جرم عناد با مصالح جامعه و زنستیزی مزمن و کودکآزاری بالقوه، ستارهدار نشویم!!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.