حرفهای خودی و بیخودی تفننی بهنام خودروسازی ملی! بالا بروید، پایین بیایید، حرف اول و آخر را در قضیه خودرو، دوقلوهای افسانهای خودروساز میزنند و اینکه فلان وزیر و بهمان رئیس، چه فرمایشی فرمودهاند و یا قانون و مقررات و نمیدانم سازمان حمایت و شورایرقابت چه میگویند و چه برنامه و نظری دارند، حکمش […]
حرفهای خودی و بیخودی
تفننی بهنام خودروسازی ملی!
بالا بروید، پایین بیایید، حرف اول و آخر را در قضیه خودرو، دوقلوهای افسانهای خودروساز میزنند و اینکه فلان وزیر و بهمان رئیس، چه فرمایشی فرمودهاند و یا قانون و مقررات و نمیدانم سازمان حمایت و شورایرقابت چه میگویند و چه برنامه و نظری دارند، حکمش برای این اساتید گرام، علیالسویه است!
وعده پایان قرعهکشی که وزارت کریمه صمت آن را اعلام کرده بود، بدون هیچ چالش و تنشی به فراموشی سپرده شد و جای آن را برنامه دوساله که لابد ماههای آخر نتایجش معلوم میشود، مطرح گردید تا یک فرجه یک سالونیمهای ایجاد شده و بیمحلی خودروسازان به تصمیمات و دستورات زود به زود کام خلق و صمت را تلخ نکند!
وعده تولید بیش از یک میلیونی خودرو در سال جاری و نزدیک شدن به یکونیم میلیون هم که از همین امروز روی هواست و نیازی به انتظار برای روزهای آخر سال و توجیه و صُغریکُبری چیدن ندارد، اساساً برای این تعداد خودرو قطعات لازم است که یکدرمیان مهم آن از خارج وارد میشود و عجالتاً و علیالحساب ثبت سفارش و تأیید سفارش و محمولهای در حال تولید و در راه رسیدن وجود ندارد و اگر همین امروز میل مبارک خودروسازان به انجام تولید بشارت داده شده، قرار بگیرد، چند ماهی برای رسیدن قطعات باید صبوری به خرج داد و به قاعده پنج شش ماهی وعدهها عقب میافتد که البته پنج، شش ماه برای آدم ورزشکار عددی نیست!
خبرهایی شنیده میشود که، نظرات فوقتخصصی و کارشناسی خودروسازان به همراه طبع لطیف ایشان در هم آمیخته و تنها راه عبور از این بحران در قیمت و ایضاً کیفیت نازل و بازار بی در و پیکر و ظلم مضاعفی که به مردم بینوا میرود را نه در آزادسازی واردات خودرو و نه در افزایش سریع تولیدات و عدم کاهلی و امروز فردا کردن و نه افزایش کیفیت و ملی کردن واقعی خودروها و نه تغییر و تحول در مدیریت و ساختار و شرایط شرکتهای محترم، بلکه در این دیدهاند که قیمت خودرو داخلی آزاد شود و برود در پنج درصدی مانده به قیمت کف بازار خودرو، بچسبد تا قیمتها در بازار خجالت کشیده و کشش و تقاضا برای خودروهای تولیدی کاهش پیدا کرده و با این روش بسیار معقول و منطقی و بیبدیل، بدبختی مردم تکمیل، قیمتهای سر به فلک کشیده تثبیت، همراه با دلال و واسطه، کام خودروساز هم شیرین و عسلی شود و همه چیز به نفع رانت و باند و مافیا و بیبرنامگی و قلدری و بیتوجهی به حقوق مردم و نابودی خودرو ملی و به قهقرا رفتن کیفیت، تمام شود!
یعنی اگر قرار بود طرحی داده شود که با یک تیر همه نشانهای فوق را بزند، از این ایده خلاقانه و نبوغآمیز و متحیر کننده تر ارائه نمی شد، به هرحال وقتی پای انحصار و انحصار گری و در اولویت نبودن منافع ملی و رضایت و نظر مردم و یک تازی همینه که هست و اصرار و ابرام بر پیمودن یک راه غلط و ساخت خودرو مونتاژی تمام ملی و حمایت صفر تا صدی بدون قید و شرط، در میان باشد آشی که کمتر از یک وجب روی آن روغن باشد، نمیتوان انتظار داشت!
بهقول قدیمیها خر ما از کرهگی دُم نداشت، نظر هوشنگخانی ما این است که آقا بیخیال تولید خودرو ملی شوید، اگر مشکل کسبوکار و اشتغالهایی است که بهواسطه بسته شدن دوقلوهای افسانهای از بین میرود میباشد، هزار و یک روش و طرح وجود دارد که هم تمامی کارکنان خودروسازها همچنان بر سر کار باشند (بهجز هزاران شغل و پست مدیریتی اضافه بر سازمان تدارک دیده شده برای نورچشمیها) و هم قطعهسازهای داخلی به کار خود ادامه داده و حتی نونوار شوند!
میگویید نه، منت بگذارید، برای یک بار هم که شده به بدنه تخصصی و فنی کشور اعتماد کنید و بارعام داده تا ایدهها و طرحها از طرف صاحبنظران و متخصصان و استخوان خُردکردههای اقتصاد و صنعت و دانشگاه سرازیر شود.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.