هپاتیت حاد و تکرار تاریخ!

  حرفهای خودی و بی‌خودی هپاتیت حاد و تکرار تاریخ!   نمی‌دانم به اینکه در یک ستون انتقادی شبه‌طنز، در مورد یک همه‌گیری خطرناک صحبت شود، خودش طنز به حساب می‌آید یا نه ولی از آنجا که در قضیه کوویدخان نوزدهم، عزیزان تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیرنده وطنی، به جای قبول واقعیت و محرم دانستن خلق‌ا…، راه […]

  حرفهای خودی و بی‌خودی

هپاتیت حاد و تکرار تاریخ!

  نمی‌دانم به اینکه در یک ستون انتقادی شبه‌طنز، در مورد یک همه‌گیری خطرناک صحبت شود، خودش طنز به حساب می‌آید یا نه ولی از آنجا که در قضیه کوویدخان نوزدهم، عزیزان تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیرنده وطنی، به جای قبول واقعیت و محرم دانستن خلق‌ا…، راه انکار و گارد گرفتن و همه چیز آرام است و لاپوشانی را در پیش گرفتند و آنقدر مماشات و دست‌دست کردن و عادی‌سازی را ادامه دادند که کار بیخ پیدا کرد و موج اول آمد و شد آنچه نباید می‌شد، پیش خودمان گفتیم فعلاً که دولت و بازار و قیمت‌ها صبح تا شب در حال رکب زدن به مردم هستند، ما هم از این قافله عقب نمانیم و در ستون شبه‌طنزمان حرف‌های شوکرانی بزنیم، شاید تلنگری باشد برای مدیرانی که خواب هستند و نه خود به خواب زده‌ها!

به هرحال در فقره استراتژی مقابله با کرونا، مشکل اینجا بود که از اتفاق این رویه خود را به تغافل زدن و سر به هوایی، به مذاق حضرات خوش آمد و یک دوجین موج و قله و پیک، میهمان کشور و مردم بینوا شد و این‌بار نشد آنچه باید می‌شد!

  بهتر است حرفی از ادعای در دسترس بودن ساخت واکسن در ماه‌های اول همه‌گیری و ایضاً هاب منطقه شدن در تولید و فروش به ده‌ها کشور در صف ایستاده و قمپزهای خانه خراب‌کن من آنم که رستم جهان را گرفت، نزنیم که مثنوی هفتاد من کاغذ است و نه ما دل و دماغ شرحش را داریم و نه شما حس و حال شرحه شرحه شدن دل!

  هوشنگ‌خان (خودمان را می‌گوییم) با دیدن این شرایط اطلاع‌رسانی در رابطه با این مصیبت جدید هپاتیت حاد کودکان که هم آرام‌آرام از اپیدمی در حال تبدیل شدن به پاندمی است و هم اینکه صدای زنگ هشدار سازمان بهداشت جهانی را درآورده است، ولی وزارت کریمه بهداشت و درمان و ایضاً رسانه‌های ملی و میلی، روی حالت سایلنت قرار گرفته‌اند و همان روش و منشی را در پیش گرفته‌اند که در روزهای اولیه حضور کرونا داشتند و ظاهراً قرار است دَر بر همان پاشنه بچرخد و تا کار بالا نگرفته و مصیبت درست و حسابی بر سرمان آوار نشده است، نه از هشدار و روش‌های مراقبتی و پیشگیری حرفی زده می‌شود و نه مراقبت از مرز‌ها و ورود و خروج از کشور به زیر ذره‌بین و کنترل و نظارت می‌رود.

  نمی‌دانم از یک سوراخ باید چندبار گزیده شویم که تجربه‌های تلخی که در گذشته به دست آورده‌ایم را چراغ راه کنیم و از آن اشتباهات کمرشکن درس بیاموزیم و این‌بار راه و چاه را از هم تمیز داده و موجبات تأسف و تألم و تحسر چندباره خودمان و دیگران را با دستمان فراهم نکنیم!

  به هرحال وظیفه هوشنگ‌خانی ما این بود که از همین تریبون و در حد بضاعت به بزرگان و مسؤولان و مدیران مربوطه و ایضاً مردم بینوای گرفتار در هزار و یک داستان و دغدغه و مصیبت که مجالی برای شنیدن و فکر کردن به این چیز‌ها برایش نمانده است، عرض کنیم که قصه همین ‌‌آش و همین کاسه نشود و یک‌دفعه چشم باز نکنیم و خودمان را وسط بحران دست‌ساز جدیدی ببینیم و بعد به زمین و زمان بد و بیراه گفته و توپ را در زمین خودی و رفیق و غریب و آنور آبی و دیگران بیندازیم.

  این موضوع را در گوشه ذهن مبارک‌تان برایش حساب ویژه باز کنید که اگر آن کرونای منحوس بیشتر افراد مسن و دارای بیماری زمینه‌ای را هدف قرار می‌داد، این بی‌وجود! برای کودکان و نوجوانان و میوه‌های زندگی و امیدهای امروز و فردای خانواده‌ها و کشور دندان تیز کرده است و زبان‌مان لال، به قصد شکستن کمر پدر و مادر‌ها آمده است.

  عجالتاً این‌ها را گفتیم که اولاً گفته باشیم که یکهو لال از دنیا نرویم، ثانیاً همین‌جور هم نگفتیم که عزیزان مسؤول و متولی امنیت و بهداشت و درمان و رسانه‌های فراگیر و لشکری و کشوری، از این گوش بشنوند و از آن گوش به در کنند، پس جسارتاً تا وقت هست و فریضه، قضا نشده است دست بجنبانید که خیلی زود، دیر می‌شود!  

 

                              هوشنگ‌خان