حرفهای خودی و بیخودی توله یوزهای مُردنی! قبل از هرچیز عرض کنیم، هوشنگخان نه در زمینه حیوانات و نه در زمینه زاد و ولد و نگهداری و این چیزها، سرسوزنی تخصص ندارد، هرچه هست یک مشت اطلاعات جمعآوری شده از آقای دکتر گوگل و دیگر بستگان، خصوصاً تلگرام و واتساپ جان، میباشد البته یادآور […]
حرفهای خودی و بیخودی
توله یوزهای مُردنی!
قبل از هرچیز عرض کنیم، هوشنگخان نه در زمینه حیوانات و نه در زمینه زاد و ولد و نگهداری و این چیزها، سرسوزنی تخصص ندارد، هرچه هست یک مشت اطلاعات جمعآوری شده از آقای دکتر گوگل و دیگر بستگان، خصوصاً تلگرام و واتساپ جان، میباشد البته یادآور شوم که اینستاگرام، مورد تأیید جنابمان نبوده و با ایشان در امور معمولی هم مشورت نمیکنیم چه رسد به امورات مهمهای چون حیاتوحش!
در ضمن باید از همین تریبون خدمت تمامی عزیزان و صاحبنظران و فعالان حوزه حیاتوحش و مسؤولین و کارشناسان و متخصصان سازمان محیطزیست متذکر شوم که حرفها و سخنان کترهای ما را به خود نگیرند، فرض کنند مثل هزار و یک دغدغه و نقد و هشداری که خیلیها دادند و کسی توجهای نکرد، این حرفها هم در همین رسته و گونه قرار میگیرد!
خیلی سر بزرگواران را درد نمیآوریم، فقط خواستیم دو نکته عرض کنیم و برویم رَد زندگی خودمان، اول اینکه اصولاً در این کره خاکی و در اکثر کشورها در رابطه با کارهای تخصصی و حساس که تا حدی بخشی از عرصههای مربوط به آن هنوز ناشناخته است، سعی میشود از همه ظرفیتهای علمی و تخصصی و تجربی داخلی و همچنین بینالمللی استفاده شود تا بهترین اقدام و دقیقترین عمل و حسابشدهترین مسیر در پیش گرفته شود تا مبادا ذرهای خطا و اندکی غفلت و به قاعده سَر سوزنی عدم اطلاع و پیشبینی نکردن وقایع و نتایج، در کار پیش نیاید و همه چیز همانی شود که باید و انتظار میرود، با این حال باز هم اتفاقات پیشبینی نشده و خطای محاسباتی و عدم موفقیتهایی پیش میآید که ظاهراً گریزی از آنها نیست!
عرض دوم هوشنگخانی ما این است که وقتی به فرمایش مقامات، قبلاً هیچ تجربه مشابهای از نگهداری یوزها در دوره بارداری و همچنین به دنیا آوردن و نگهداری از آنها در کار نبوده است، بهخاطر تحریم وارد کردن شیر مخصوص برای تغذیه تولهها یا میسر نیست و یا اگر هم امکانپذیر باشد، داستان دارد و زمان میگیرد و معلوم هم نیست وقتی وارد شده دیگر بهدرد بخورد یا نخورد! همچنین فرد یا افراد متبحر در نگهداری تخصصی یوز یا به گفته مسؤولین چیتا کیپز در کشور نداریم و چند اما و اگر ریز و درشت دیگر که ریشهاش همین موارد ذکر شده است، وقتی از یکطرف انواع و اقسام کم و کسریها را داریم و از طرف دیگر با گونهای روبه انقراض بسیار حساس و برای مردم کشور نمادین روبهرو هستیم، منطق شروع این مسیر پُر خوف و خطر و مبهم و ادامه آن تا رسیدن به این مرحله چه بوده و نمیشد عجالتاً بیخیال تجربهاندوزی و سعی و خطا میشدیم، تا کار به این جا کشیده نشود!
تا یادمان نرفته است عرض کنیم که شاید این یوزهای مادرمرده همچین مُردنی و آماده به تلف شدن هم نبودند و از اتفاق، همگی میتوانستند بزرگ و بالغ شده و حداقل اگر نمیتوانند جلو انقراض یوزپلنگ ایرانی را در حیاتوحش بگیرند لااقل در اسارت چندتایی حفظ شوند، اما الان که هرکسی اخبار را از روز نخست دنبال میکرده، تقریباً میتواند حدس بزند که خشت اول چون نهاد معمار کج، هم تلف میشوند یوزها از پی هم، شاید هم از سر لج!!
عرض کردیم که سوادمان در این حوزه، حداکثر در حد مردم عادی است، ولی جسارتاً سؤالی از مسؤولین معزز سازمان محیطزیست داریم، که زبانمان لال، رویمان به دیوار، نمیشد از زمانی که این فرآیند و مسیر، روبه بحرانی شدن گذاشت، ویزای فیروز (یوز پدر) و یوز مادر را میگرفتید و میفرستادید به یک مرکز مجهز و صاحب تجربه در کشوری دیگر، شاید هم به در بسته اما و اگر و شاید و انشالا، ماشالا و تحریم و بلاتکلیفی خوردهاید؟
در آخر خواهشمندیم این بار سنتشکنی شود و یک گزارش مبسوط شفاف عامهپسند خاصه فهم به سمع و نظر مردم و متخصصین برسانید، راه دوری نمیرود، خدا خیرتان دهد!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.