امروزه ظرفیتهای مالی بسیاری در بازارسرمایه ایجاد شده و مانند بسیاری از کشورهای توسعهیافته سهم این بازار در تأمین مالی کل کشور به صورت روزانه و فزاینده در حال افزایش است. توسعه کمی و کیفی انواع روشها و نهادهای مالی در بازارسرمایه و همچنین آمارهای منتشره توسط نهادهای ناظر گواه این مدعاست که پولهای […]
امروزه ظرفیتهای مالی بسیاری در بازارسرمایه ایجاد شده و مانند بسیاری از کشورهای توسعهیافته سهم این بازار در تأمین مالی کل کشور به صورت روزانه و فزاینده در حال افزایش است. توسعه کمی و کیفی انواع روشها و نهادهای مالی در بازارسرمایه و همچنین آمارهای منتشره توسط نهادهای ناظر گواه این مدعاست که پولهای هوشمندی که به دنبال کسب سود از بخش تولید و سرمایهگذاری هستند. صنایع پیشتاز و ارزآور کشور همچون صنعت نفت و گاز جهت حفظ ظرفیت موجود و خلق ظرفیتهای جدید همواره نیازمند سرمایهگذاری و توسعه کمی و کیفی زیرساختهای فنی و تکنولوژی هستند. به طور مشخص چالش امروز صنعت در دو بخش عمده صنایع بالادستی و حفظ و افزایش ظرفیت تولید و صنایع پاییندستی خصوصاً بخشهای دانشبنیان و فناورانه بیشتر جلو میکند که قطعاً بازارسرمایه و ابزارهای نوین مالی میتوانند زمینه برداشتن گامی روبه جلو در این عرصه را فراهم کنند. در سالهای گذشته سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در بخش میانی صنعت نفت و گاز انجام شده است که به علت مشکلات تأمین خوراک که ریشه در صنایع بالادستی دارد و همچنین برخی چالشهای فنی و تکنولوژیکی در زمینه انواع کاتالیستها، تکنولوژیهای فرآوری و… متأسفانه با ظرفیت اسمی تولید فاصله قابلتوجهی دارند. بازارسرمایه در چند بخش میتواند به کمک این موضوع آمده و بخشی از نقدینگی سرگردان موجود در کشور را که اکنون بیشتر در بازارهای ثانویه و بازارهای سفتهبازانه در حال گردش است به این سمت سوق داده و مایه ایجاد رشد و پیشرفت شود. در حوزه صنایع پاییندستی و خصوصاً شرکتهای دانشبنیان و فناورانه استفاده از ظرفیت صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه(Venture Capital Fund) بسیار میتواند رهگشا باشد و به علت جذابیت این صنعت و بازدههای اقتصادی خوبی که در این بخش میتوان تولید کرد قطعاً مورد اقبال سرمایهگذاران قرار خواهد گرفت. امری که متأسفانه به علت فاصله بین صنعت و فضای مالی نوین کشور آنچنان که باید و شاید مورد استفاده قرار نگرفته و با وجود طرحها و شرکتهای متعدد پرپتانسیل در بخش صنعت نفت و گاز و پتروشیمی، موضوع فعالیت و اولویت سرمایهگذاری عمده صندوقهای فعال در کشور به سمت موضوعات فناوری اطلاعات جهتگیری کرده است و این بخش به اندازهای که پتانسیل دارد مورد توجه قرار نگرفته است. همچنین صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی (Private Equity Fund) هم دیگر ابزاری است که برای شرکتهایی که دارای پیشرفت و بلوغ مناسب هستند و برای افزایش ظرفیت و طرح توسعههای متوسط نیاز به منابع دارند میتوانند مورد استفاده قرار گیرند و این بخش نیز در کشور ما در ابتدای راه بوده و بسیار جای کار وجود دارد. در زمینه صنایع بالادستی نیاز به سرمایهگذاریهای کلان بوده که به طور سنتی از اندازه صندوقهای فوق خارج بوده و در اینجا استفاده از ظرفیت بازار بدهی و انتشار انواع اوراق بهادار اسلامی (صکوک) میتوان بهره برد که اقداماتی خصوصاً از سوی شرکت ملی نفت صورت پذیرفته ولی با توجه به ظرفیتهای بینهایت این بخش خیلی بیشتر از اینها میتوان از ظرفیت بازار بهره جست حتی با کاهش محدودیتهای ظالمانه بینالمللی به سمت انتشار اوراق ارزی بینالمللی گام برداریم که ظرفیت و پتانسیل آن هم در بخش صنعت و هم در بخش مالی کاملاً وجود دارد. عرضه و پذیرش شرکتها در بورس و فرابورس و همچنین محصولات تولیدی در بورس کالا و انرژی دیگر قابلیتی است که از طریق ابزارهای متعدد میتواند باعث جذب منابع به سمت صنعت شود که کارهای خوبی در این حوزه صورت پذیرفته و در مقایسه با ظرفیتهای بیشمار این بخش نمیتوان نمره قابل قبولی به آن داد. شرکتهای سهامی عام پروژه محور هم ابزاری بسیار کارآمد است که با مشارکت هلدینگهای نفتی، گازی و پتروشیمی کشور، خصوصاً اگر با رویکرد و تکنیکهای تأمین مالی پروژهای (Project Finance) ترکیب شود گامی بسیار بلند در حوزه تأمین مالی صنعت نفت و گاز و پتروشیمی کشور خواهد بود و میتوان خیل عظیمی از نقدینگی موجود در کشور را جذب کرده و صرف تولید و اشتغال و افزایش ظرفیتهای تولیدی کشور کند و زمینه بهرهبرداری از نعمتهای خدادادی کشور و خلق ارزشافزوده مضاعف برای سرمایهگذاران و کشور را فراهم کند. در این چارچوب حتی میتوان مشارکت منابع فراملی و فرامنطقهای را نیز داشته باشیم و با جذب منابع بینالمللی تحقق اهداف سرمایهگذاری در صنعت را تسریع کرده و منافع آن نیز نصیب کشور شود.
دکتر احسان ذاکرنیا؛ فعال حوزه تأمین مالی و سرمایهگذاری
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.