حرفهای خودی و بیخودی کجاییم، دقیقاً کجایید؟ از وقتی که عملیات بزرگ تحول اقتصادی با عنوان پرطمطراق مردمیسازی اقتصاد آغاز شده است، مسؤولین فرمایش کردند که این برنامه چند مرحله دارد و آزادسازی قیمتها و حاتمبخشی یارانه نقدی ماهیانه که از قضا بیشتر از مخارج روزانه است! تازه شروع کار بوده و اقدامات شگفتانه […]
حرفهای خودی و بیخودی
کجاییم، دقیقاً کجایید؟
از وقتی که عملیات بزرگ تحول اقتصادی با عنوان پرطمطراق مردمیسازی اقتصاد آغاز شده است، مسؤولین فرمایش کردند که این برنامه چند مرحله دارد و آزادسازی قیمتها و حاتمبخشی یارانه نقدی ماهیانه که از قضا بیشتر از مخارج روزانه است! تازه شروع کار بوده و اقدامات شگفتانه بیشتری در راه است.
باتوجه به اینکه علیالحساب، صفر تا صد کالاهای اساسی و غیراساسی و تجملی و لوکس، یا گرانی چند ۱۰درصدی را تجربه کردهاند و یا در نوبت گران شدن قرار دارند و آنقدرها هم به قانونی و غیرقانونی و با مجوز و بدون مجوز و تخلف بودن و عدم تأیید و خط و نشانهای هیچ بنیبشری توجه نمیکنند و چند وقتی هم هست که عزیزان مسؤول و مربوط و بازرس و مجری و آن بزرگواران برنامهریز و متولی، همگی در کسوت ناظران و تماشاگران، شاهد افزایشهای مکرر و سریالی و سونامیگونه قیمت انواع کالاها هستند و هیچگونه (به معنای واقعی کلمه) گزارش و برنامه مشخص و تدبیر و تحرکی به چشم نمیآید، عجالتاً سؤالی برایمان پیش آمده که امید است همه یا لااقل یک نفر از خیل دستاندرکاران، پاسخ بفرمایند که فیالمجلس این بنیادکن و تحول و انقلاب اقتصادی، در کدام مرحله قرار دارد؟
البته جنابمان به خاطر عمری تلمذ در پای درس اساتید حوزه سیاست و اقتصاد و نظارهگری عملیاتهای ترکیبی و خطی و هدفمندی و رهاسازی و قسعلیهذای مسؤولان دهههای اخیر، تقریباً و به کموبیش میتوانیم حدس بزنیم که در چه فازی از پروژه تحول بنیادین قرار داریم، حتی گوش شیطان کَر، مرحله بعدی را هم میتوانیم حدس بزنیم.
نظر هوشنگخانی ما این است که فعلاً در دوران گذار، تونل وحشت و یا یله و رهاشدگی اختیاری مزمن بازار، قرار داریم که مسؤولان گرامی تا حد توان سعی میکنند کمتر سخن بگویند، در برابر گرانیهای دَمبهساعتی نهایتاً به تکذیب و جرمانگاری بسنده نمایند و آرام آرام خلقا… بینوا را با شرایط و اهداف از پیش تعیین شده آشنا کرده و به جز چهار قلم، شامل هوای دودآلود، ریزگرد، حرص و جوش و غم و غصه، بقیه کالا و خدمات را به حد کفایت گران کرده و با شوک درمانی، امیدواری مردم را به نجات اقتصاد محتضر همچنان زنده نگهدارند! ( روش ناامید کردن را خودتان حدس بزنید!)
به هرحال وقتی میبینیم روغن موتور و میوه و خدمات پستی و تعرفه اینترنت و قطعات خودرو و دلار و سکه طلا و لوازم خانگی و یک کرور کالا و خدمات دیگر که در تولید و ارایه آنها همزمان از شیر و مرغ و روغن و تخممرغ به وفور استفاده شده است، گران شده، به مسؤولین حق میدهیم که عجالتاً سکوت اختیار کنند، بالاخره هرچه باشد خیلی سخت بود که پیشبینی کرد وقتی چهار قلم کالای اساسی گران میشود، محصولاتی که از آنها ساخته میشود نیز گران شوند!
باز جای شکرش باقی است که دیگر اقلام و خدمات به حرف مسؤولین گرامی تمکین کرده و دست از پا خطا نکردند و حتی دیده شده است که برخی چندین و چند درصد ارزانتر هم شدهاند تا نشان دهند که چه کالاهای گوگولی و حرف گوش کنی هستند! واحسرتا…
به هرحال خواستیم از همین تریبون خدمت بزرگواران و مدیران معزز و صاحبمنصبان اجرایی و صمتی و کشاورزی و بانکی و قاطبه دستاندرکاران و متولیان این اقدام خطیر و معجزهوار بنیادکن و تعدیل و دوخت و دوز اقتصاد و معیشت، عرض کنیم، که اگر زحمتی نیست، بفرمایید شرایط فعلی تورم و این شیر تو شیری بازار و جولان گرانی و کمفروشی و ملوکالطوایفی قیمتگذاری و دلار و سکه در حال صعود و سکوت و بیتفاوتی مسؤولان و بهطور خلاصه همین بازار مکارهای که سوهان روح و روان مردم بینوا شده است، دقیقاً چه نسبتی با برنامهها و ادعاها و دستورات و ایضاً چه خط و ربطی با برنامههای مدون چند هزار صفحهای تدوین شده و تبیین نشده جنابتان دارد؟
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.