وضعیت اسفناک کتابخانه عمومی بروجرد قدیمیترین کتابخانه کشور که فراموش شده است این بار در راستای گزارشهای فرهنگ کتاب و کتابخوانی به سراغ کتابخانه بروجرد رفتیم کتابخانهای با قدمتی بیش از یک قرن. اما امروز از این کتابخانه قدیمی فقط اسمی باقی مانده است و یک ساختمان نیمهتمام که پیمانکار آن را رها کرده است […]
وضعیت اسفناک کتابخانه عمومی بروجرد
قدیمیترین کتابخانه کشور که فراموش شده است
این بار در راستای گزارشهای فرهنگ کتاب و کتابخوانی به سراغ کتابخانه بروجرد رفتیم کتابخانهای با قدمتی بیش از یک قرن. اما امروز از این کتابخانه قدیمی فقط اسمی باقی مانده است و یک ساختمان نیمهتمام که پیمانکار آن را رها کرده است و به دنبال مطالبات خود است. در این راستا با رییس اداره کتابخانه های شهرستان بروجرد آقای داوود پهلوان به گفتوگو نشستم تا از مرارتها و رنجهای این کتابخانه قدیمی بگوید آنچه در ذیل میخوانید ماحصل این گفتوگو است:
· ضمن معرفی خود فرمایید وضعیت و سرانه کتاب، کتابخانه و مطالعه در شهر شما چقدر است؟
داوود پهلوان هستم؛ رییس اداره کتابخانه های شهرستان بروجرد. شهرستان ما کلاً ۵ کتابخانه عمومی نهادی دارد که مستقیماً زیر مجموعه نهاد کتابخانههای عمومی کشور است و ۵کتابخانه عمومی مشارکتی دارد یعنی این کتابخانهها به صورت مستقل عملکرد داشتند و ما در اداره آن مشارکت کردیم به اینها میگویند کتابخانههای عمومی مشارکتی که مثلاً دستگاه آموزش و پرورش، کتابخانه کانون بسیج سپاه، کتابخانه کانون شاهد و … اینها کتابخانههای مشارکتی میشود. یک باب هم کتابخانه آستان قدس رضوی است که جمعاً ۱۱باب کتابخانه عمومی در شهرستان بروجرد فعالیت دارد. گنجینه کتب موجود این ۱۱ کتابخانه حدود ۲۲۰ هزار جلد کتاب است که در چرخه امانت این کتابخانهها درحال استفاده میباشد بهطور تقریبی حالا چون آخرین آمار را استخراج نکردیم در مجموع این ۱۱کتابخانه جمعاً پانزده هزار نفر عضو فعال درکتابخانههای ما عضویت دارند.
سرانه فضای مطالعه در شهرستان مابهازای هر ۱۰۰نفر در حال حاضر ۱٫۷۵ سانتیمتر مربع است. سرانه کتب موجود هم به ازای هر ۱۰۰نفر تقریباً ۶۰جلد کتاب میباشد. بهطور میانگین در طول ماه تقریباً ۹۰ تا ۱۱۰ هزار نفر مراجعه کننده به این ۱۱باب کتابخانه داریم. در ماه بین ۲۵ تا ۳۰ هزار جلد کتاب امانت داده میشود .در بحث مراجعین، مراجعین هم با اعضا فرق میکنند الان به قول معروف خود حضرتعالی اینجا تشریف آوردید مقطعی بعد هم تشریف میبرید یک مراجعه کننده ما حساب میشوید. در بحث سرانه تعداد کتابخانههای عمومی به ازای جمعیت تقریباً ۳۵۰٫۰۰۰ نفری شهر، با توجه به استاندارد موجود آن که باید به ازای هر ۲۵تا ۲۷ هزار نفر جمعیت یک باب کتابخانه باشد. یعنی در شهرستان بروجرد جمعاً باید ۱۳باب کتابخانه داشته باشیم که استاندارد آن تکمیل شود ما الان ۱۱باب کتابخانه فعالیت دارد در شهرستان حالا منهای کتابخانههای دانشگاهی. مثلاً خود دانشگاه آزاد شهرستان بروجرد یک کتابخانه خیلیخیلی قوی دارد کتابخانه دانشگاه آیتا…بروجردی ما آنها را اصلاً در نظر نمیگیریم با یک سری مثلاً کتابخانههای آموزشگاهی که مربوط مدارس، فعالیت میکنند ما این کتابخانههایمان را که در نظر بگیریم ۱۱تا، یک کتابخانه در شرف افتتاح هم داریم درجه یک شهرستان که انشاا… آن هم افتتاح میشود. ما تا استانداردمان یک باب کتابخانه فاصله داریم.
· در شهرهای دیگر اوضاع چطور است آیا وضعیت آنها نسبت به اینجا خیلی متفاوت است؟
من در بحث استان خودمان بگویم شهرستان بروجرد در اکثر شاخصها نسبت به شهرهای دیگر استان بهتر است یعنی جلوتر است. یک مثال کوچک بزنم سرانه فضای مطالعه در استان به گفته خود مسؤولین به ازای هر صد نفر نزدیک به ۷۵ سانتیمتر مربع است یکی از مسؤولین ۱متر مربع هم اعلام کرده بودند ولی ما الان در شهرستان بروجرد ۱٫۷۵ سانتیمتر مربع است و با توجه به کتابخانههای در دست ساخت در حال احداث که داریم با توجه به سند چشمانداز نهاد کتابخانههای عمومی کشور افق ۱۴۰۴ ما برنامهریزیمان طوری بوده اگر انشاا… پروژههایمان به ثمر بنشیند سرانه فضای مطالعه در شهرستان تا نزدیک ۶٫۷۰ سانتیمتر مربع پیش برود. استاندارد کشوری ۸متر مربع است که الان خود پایتخت ما به ازای هر ۱۰۰نفر ، حدود دو متر است. یعنی زیر۴متر است.
· از برنامههای آتی بگویید؟
از جمله برنامههایی که برای شهرستان داریم، احداث ۱۱کتابخانه روستایی است که زمینهای آن از طرف روستاهای پر جمعیت شهرستان اهدا شده است اگر انشاا… استارت آنها بخورد و اجرایی شود، چیزی حدود۴۵۰۰ مترمربع فضا به سرانه مطالعه شهرستان اضافه میکند.
· این پروژه تا کی انجام میشود؟
این طرح، بخشی از یک طرح بود در بحث ساخت کتابخانههای روستایی مثل همان بحث مسکنهای مهر در دولت قبلی مصوب شد. اما متأسفانه این طرح بسیار خوب، با تغییر دولت و با توجه به پروژههای زیادی که نیمهتمام مانده، فعلاً اجرایی نشده است. دولت اعلام کرد که فعلاً پروژههای بالای ۷۰ درصد مورد نظر ماست. سوای اینها در دو نقطه از شرق و جنوب شهرستان کتابخانه نداریم. در همین راستا، شهرداری بروجرد دو قطعه زمینی هم در شرق ۱۲۰۰ مترمربع و در جنوب در یکی از پارکهای بزرگ شهرستان ۲۴۰۰ مترمربع زمین اهدا کرده است برای ساخت کتابخانه عمومی. یعنی با توجه به سند چشمانداز افق ،۱۴۰۴ اگر محقق بشود، ۳۶۰۰مترمربع به سرانه اضافه میگردد. با توجه به طرحهای دیگر فضای سرانه مطالعه در شهرستان به ۷ متر مربع میرسد و این یک جهش خیلی خوبی است برای یک شهرستان.
· در خصوص منابع مالی جهت تأمین و تجهیز کتابخانهها چه مشکلی وجود دارد؟
طبق ماده ۶ قانون شهرداریها سال ۸۳ کتابخانهها از بودجه ارشاد جدا شدند؛ طبق مصوبه مجلس، شهرداریها ملزم شدند که نیمدرصد کل درآمدهایشان را برای تأمین اعتبارات کتابخانههای عمومی، به حساب انجمن کتابخانه همان شهر واریز کنند. متأسفانه با توجه به بحرانهایی که در شهرداریهای کل کشور هست، مخصوصاً در سطح شهرستانها از جمله شهرستان ما، این مصوبه اصلاً عملیاتی نشده است. یعنی در بحث نیم درصد آن طوری که مد نظر بوده و مصوب شده، پرداخت نشده است. حالا مثلاً در استان یک شهری مثل بروجرد درصد خیلی خیلی پایین به خاطر آن بحث پیشینه فرهنگی آن، که مسؤولین شهرداری نظرشان این بوده که بالاخره شهر علاوه بر نیاز به عمران و آبادی، نیاز دارد که فرهنگش هم ارتقا پیدا کند، مساعدتهایی صورت میگیرد. در صورتی که در خیلی از شهرهای استانمان هیچ کدام در این زمینه مساعدت و کمکی نکردند. در صورتی که حق قانونی ما بوده با توجه به اینکه ما توجه به بضاعت اندکی که داشتیم، میشود گفت سعی کردیم برای کتابخانهمان بهترین بهره را ببریم. با توجه به بضاعت اندکی که داریم، توانستهایم خدمات خوبی به مراجعهکنندگان و جوانان شهر ارایه کنیم.
· آن نیم درصدی که از درآمدهای شهرداری باید به شما کتابخانهها اختصاص مییافت صرف چه میشد؟ حقوق کارکنان؟ تجهیز کتابخانه؟
حقوق پرسنل کتابخانهها به بحث نیم درصد ارتباطی ندارد، ولی خرج و مخارج هر کتابخانه مثلاً شهرستان بروجرد از محل همین نیمدرصد شهرداریها و محل حق عضویتها است. حق عضویتها که اصلاً رقمی نیست، مثلاً اینجا حق عضویت کتابخانههای ما در سطح شهرستان برای یک سال ۵ هزار تومان است. آن هم تازه با توجه به دستوالعملی که برای ما آمده مثلاً قشر بسیجیان، جانبازان، بازنشستگان رایگان است. دانشجویان نیمبها هستند و کارکنان دولت یک سری بخشنامه حق عضویت ۵ هزار تومانی نمیپردازند. با توجه به اینها از این قسمت چیزی عاید کتابخانه نمیشود، میرویم در بحث نیم درصد شهرداری، در بحث نیمدرصد شهرداری با توجه به پرداختهای که میشود؛ شهرداریها هم تقصیر ندارند. به هرحال آنها دغدغهها و بحرانهای خودشان را دارند. الان در خیلی از شهرستانها واقعاً کتابخانهها به سمت تعطیلی میروند. چون شهرداریها کمک نکردهاند این طرح هم با توجه به مصوبه خیلی خوبی که مجلس به تصویب رساند، ولی خوب متأسفانه چون حمایت نشد درست اجرا نشد. ولی شهرداریهای کلانشهرها مثل تهران، اصفهان، مشهد، خوزستان، نیمدرصدهایی که پرداخت کردند به امور کتابخانههای همان استان، میلیاردی بوده. بنابراین آنها هیچ مشکلی نداشتند؛ ولی ما بعضی موقعها پیش آمده که در خصوص پرداخت قبوض ماندیم یعنی تا مرز قطع شدن هم پیش رفتیم.
· تمام مخارج به جز حقوق کارکنان به آن نیم درصد بر میگردد؟
بله. به آن نیم درصد بر میگردد.
در زمینه تجهیز کتابخانه و بهروزرسانی کتابها چه؟
یک سری اعتباراتی که از ناحیه استانداری داده میشود، برای تعمیر و تجهیز که آن باز هم خیلی مختصر است یک سری تأمین اعتبارات که پشتیبانی نهاد میشود. به هر حال، در پایان، همه چیز به آن نیمدرصد ختم میشود. یعنی اگر نیمدرصد را شهرداریهای خوب پرداخت کنند، هیچ مشکلی کتابخانهها ندارند. یعنی هماهنگی فقط با استان انجام شود که مثلاً ما این وسایل را احتیاج داریم که مجوز میدهند. وقتی پول باشد! ولی اگر نباشد، باید صبر کنیم. مثلاً یک دفعه میبینی استانداری برای یک سال اعتبارات کل کتابخانههای شهرستان، آ ریال پرداخت میکند این آ ریال باید بین ۱۱ تا شهرستان به نسبت پخش شوند که اصلا رقمی نمیشود.
· شما خودتان به عنوان کسی که ۲۳ سال از عمرش را در این کار گذرانده، فکر میکنید این مشکل را ممکن است به طریقی حل کرد؟
در حالی که شهرداریها ملزم هستند نیم درصد درآمدش را به حساب کتابخانهها واریز کنند، من میروم پیش فرماندار که رییس انجمن کتابخانههای شهر است، اما از آنسو شهرداری دست کمک به سوی فرمانداری دراز کرده است برای اینکه قسمتی را درست کنند یا وام و اعتباری بگیرند. فرمانداری میآید بین ما و آنها مشکل را بررسی میکنند و در نهایت رأی به سود شهرداری صادر میشود چرا که معضلات آنها شاید جدیتر باشد. واقعیت این است که اگر به نظر بنده میخواهید در بحث کتابخانه و کتابخوانی یک تحولی ایجاد بشود چون کارهای فرهنگی، هزینه بر است باید این نهاد کتابخانههای عمومی را که الان مستقل کردند صفر تا صدش را به خود دولت بسپارند به یک جایی. قبلاً با وزارت ارشاد بود. آمدند جدا کردند که بهتر شود، البته که نشد. برای به روز بودن تجهیزات یا حتی منابع کتابخانه نیاز به پول است و این یک واقعیت است ما الان کتابخانه درجه یکمان، دو سال است ساخته شده توسط پیمانکار قفل و زنجیر شده و میگوید آقا هر موقع کارفرما آمد پول من را داد، این هم کلیدش برای شما. یعنی کتابخانه دو سال ساخته شده درش قفل است. چقدر میخواهدۀ یک میلیارد اعتبار نیاز دارد. اداره کل ارشاد هم میگوید من یکی از اداراتی هستم که اعتباراتی که استانداری به ما میدهد محدود است و طرحهای عمرانی دیگر نیز وجود دارد. لذا پروژه بلاتکلیف میماند.
اگر کتابخانهها مستقل باشند و صفر تا صدش را خود دولت حمایت کند دیگر چنین مشکلاتی را شاهد نیستیم. اگر بخواهیم ما در بحث کتاب و کتابخوانی یک ارتقا یک جهشی داشته باشیم باید برگردیم به آن جایگاه اصلی خودمان، باید هزینه شود اینکه شهرداری داریم و شهرداری هزینهها کتابخانههای شهر را تأمین کند، درست نیست.
الان یک مثال ساده میزنیم شما وقتی وارد یک بانک میشوید مشاهده میکنید که سیستم بانک آمده است در ابتدا یک جا را تهیه کرده و سپس آنرا تجهیز نموده و در مرحله آخر بهکارمندهای بانک گفته است شما بروید و کار را آغاز کنید.
قدیمیترین کتابخانه استان لرستان، که کتابخانه شهید باهنر بروجرد است و تأسیس ۱۳۳۸ که میتوان گفت یکی از قدیمیترین کتابخانههای کشور است. این ساختمان کتابخانه در زلزله سال ۸۵ بروجرد صدمه دید، ستاد زلزله ورود کرد. گفتند باید مقاومسازی بشود یک اعتباری گذاشتند برای مقاومسازی آن که واریز کردند به حساب اداره کل فرهنگ ارشاد، یک اکیپ فرستاند گفتند شما تخلیه کنید محل را. ۶ ماه روی تحویل گرفتن آن حساب کنید. گفتیم کتابخانه را چه کار کنیم، گفتند کتابهایش را جمع کنید و یک گوشه بگذارید. این میشود مرگ این کتابخانه، رفتیم حالا یک جایی را به هر بدبختی بود؛ اجاره کردیم کتابخانه را ۱/۷/۸۶ تخلیه کردیم دادیم برای مقاومسازی اینها آمدند یک چند ماهی در آن کار کردند. مهندس ناظر اعلام کرده بودند بهکارفرما که آقا اصلاً فندانسیون مشکل دارد بدون هیچ تعهدی آمدند کتابخانه را تخریب کردن.د اعتباری که گرفته بودند برای مقاومسازی تمام شد؛ رفت. تمام ساختمان همه چیزهایش رفت بعد هم که طرح تخریب شد حال از کجا ستاد زلزله هم که جمع شده رفته از کجا اینها را پیدا کنیم تا به تعهدات خود عمل کنند. حالا به جای کتابخانه فقط یک زمین خالی ماند. برای پروژههای عمرانی اعتبارات دولتی هم میدهند اما پروژههایی که بخواهند از صفر شروع کنند برای بازسازی اعتباری نبود یک دو سالی همینطوری ماند حالا ما کجا رفتیم؟ یک مغازه ۲۰۰ تا۳۰۰ متری اجاره کردیم قدیمیترین کتابخانه استان غنیترین کتابخانه استان از نظر منابع را بردیم در یک مغازه، گفتیم تعطیل نشود. ۲-۳ سال گذشت. دیدیم این جوری نمیشود. حالا خود ما ورود کردیم به واسطه دوستان و مدیرانی که از قبل در استان بودند و با هم کار میکردیم حالا رفتند در سطح وزارتخانه پست و مقامهایی گرفتند به واسطه آنها طرح را آوردیم در مرحلهای که به آن اعتبار دادند سال ۸۹ دهه فجر ۸۹ کلنگ کتابخانه را زدند که ۹۱ به ما تحویل بدهند الان هم که هنوز است کتابخانه عمومی شهید باهنر در یک مدرسه تخریبی دارد فعالیت میکند و پروژه هم که الان بالای ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد، از سال ۸۶ که ما کتابخانه را خالی کردیم تحویل دادیم تا الان که سال ۹۵ است به ما کتابخانه را تحویل نداند.
· بعد چه کردید؟
یکی دوسال پیش آمدیم انجمن خیرین کتابخانهساز شهرستان را تشکیل دادیم اما این انجمن با توجه به وجود انجمنهای خیرین مدرسهساز و مسجد نتوانست نقشآفرینی زیادی داشته باشد. چرا که به نظر بسیاری از مردم ساخت مدرسه و مسجد در اولویت اول است و ساخت کتابخانه اهمیت چندانی ندارد. وقتی دولت اهمیت آنچنانی به ساخت و توسعه کتابخانهها نمیدهد چگونه از خیرین باید توقع داشت.
– فرمودید ۸۰ درصد پیشرفت داشته برای ۲۰ درصد پایانیش حدوداً چقدر هزینهای نیاز است؟
الان چیزی که خود کارفرما اعلام کرده حدود ۸۰۰ میلیون میخواهد. البته این رقم با توجه به بدهی به پیمانکار است.
کمی از داستان ساخت این کتابخانه بگوید؟
مدیرکل ارشاد وقت ابلاغ زد برای بنده گفتند شما پیگیر قضایا باش. یعنی ابلاغ به رییس اداره خودش نداد؛ یعنی شما پیگیر و دلسوز هستید؟ من رفتم ظرف کمتر از یک هفته پروانه ساختش را گرفتم پروانه ساخت چیه که ما رفتیم پای کار شهرداری منطقه ۲ ما ۵۰میلیون تومان جریمه ساخت پارکینگ برای ما نوشته بود ۷ میلیون تومان نوسازی نوشته بود ما از کتابخانه را تخریب کرده بودیم، از کوچه عقبنشینی به آن خورد. ما رفتیم پیش شهردار گفتیم آقای شهردار شما خودت که یک شخصیت فرهنگی هستی اجازه بدهید این عقبنشینی را انجام ندهیم تا کتابخانه مرکزیتش را از دست ندهد. شهردار محترم فرمودند در بحث بافت جدید شهری نمیشود ولی از راه دیگر این عقبنشینی را جبران میکنیم مسؤول شهرسازی را صدا کرد و گفت با پهلوان میروید به محل، چون کتابخانه داخل پارک است. گفت از این ور از داخل پارک تا جایی که درختی قطع نکنیم زمینی بهشان بدهید ۵۶متر عقب نشینی به ما خورد از این ور ۱۱۰متر به ما اضافه کردند. حالا یک سری حمایتها یک سری کارشکنیهای کردند، مثلاً مدیرعامل فضای سبز گفت زمین فضای سبز را نمیهم با میانجیگری شهرداری این مشکل حل شد. اما موانع دیگر هنوز بود. در فاز پروانه ساخت در بحث پارکینگ میگفتند به ازای هر ۱۰۰متر باید ۲۵متر پارکینگ داشته باشد ۴۰۰متر است در ۲طبقه میگفت شما باید ۲۰۰متر پارکینگ داشته باشید یعنی چی ۲۰۰متر پارکینگ. بعد از حل و فصل مشکل پارکینگ که با پرداخت جریمه و تخفیف حل شد بحث هزینههای نوسازی بود که آن را نیز با کمک شهردار محترم و اعضای گرانقدر شورای شهر کاهش دادیم و از ۷ میلیون تومان به ۹۰۰ هزار تومان رساندیم و پروانه ساخت را گرفتیم.
پروانه ساخت را گرفتم دادم مدیر کل ارشاد گفتم بفرما آقا بسازید با این پیگیریها یعنی خودم هر روز در پروژه بودم یعنی موقعی که میخواستند کار را شروع کنند خودم رفتم ریسمان را گرفتم گفتم مثلاً آقا این کار را بکنید ولی با این وجود شما حساب کن بهمن ۸۹کی بوده میخواستند بهمن ۹۱ تحویل ما بدهید الان یعنی داریم میرویم سمت بهمن ۹۵ کجا.
در حال حاضر چه مشکلی دارید؟
با توجه به اینکه کتابخانه در یک مدرسه قدیمی جا داده شده است چندوقته یک نامه اخطار برای من آمده از طرف آموزش و پرورش که آقا سریعاً ظرف یک هفته تخلیه کنید و گرنه بیا دادگاه. گفتم آقا اشکال ندارد ما دو تا دستگاه فرهنگی هستیم یک هدف مشترک داریم در این شهر کار میکنیم در این سالهایی که بالاخره همهاش مقام معظم رهبری دارد صحبت از همدلی و فرهنگ میکند خوب میشود. مثلاً تیتر خوبی میشود برای روزنامهها گفتم اشکال ندارد من این قصهها و کتابها را میریزم در خیابان خبرنگارها را هم صدا میکنم تا آنها از مشکلات این کتابخانه بنویسند.
· از این ضربالاجل چند وقت مانده است ؟
خوب دو هفته گذشته نه آنها حالا بگویند موضوع این است که شاید آنها هم یک برنامهای داشته باشند.
اینجا را بخواهند بازسازی کنند؟
نه برای بازسازی نیست. بهانه کردند که ما نهضت سوادآموزی خودمان مکان ندارد در صورتی که مکانهای تازه ساز خوب دارند که در اختیارشان بگذارند اینها میخواهند ما را از اینجا دک کنند.
چه شد که کتابخانه از مدرسه سر درآورد؟
بعد از تخریب کتابخانه و جابهجایی که بسیار دردسرساز بودیم مغازهای را اجاره کردیم که کتابها را در آنجا نگهداری کنیم. اما چندی بعد با توجه به اینکه اجاره مغازه را هم مرتب میدادیم صاحب مغازه خواستار تخلیه شد و ما از سر ناچاری به فرمانداری مراجعه کردیم او هم آموزش و پرورش گفت و آنها گفتند یک مدرسه تخریبی داریم اگر به دردتان میخورد بروید، خالی خالی بود رفتیم گفتیم آقا اشکال ندارد رفتیم آنجا اول هم مدیر کل آموزش و پرورش گفت آقا هزینه هم نمیخواهد به ما بدهید اینها گفتند شما قبول دارید یک چیزی به ما بدهید و کاری نداریم، آمدیم یک قرارداد یک ساله تنظیم کردیم که ۵۰۰ هزار تومان ماهانه هم ریختیم به حسابشان.
به حساب کی؟
به حساب آموزش و پرورش.
مگر مدیر کل آموزش و پرورش نگفت که هزینه نمیخواهد؟
ما صحبت کردیم که شما قول به ما دادید کمک کنید ما گفتیم اشکالی ندارد ما آنجا که بودیم ماهانه ۱٫۵۰۰٫۰۰۰ اجاره میدادیم گفتیم حالا ۵۰۰ هزار تومان کمکی هست به اینها. یک سال گذشت گفتند آقا خالی کنید گفتیم کجا برویم گفتند قرارداد جدید بنویسید و باید دو میلیون تومان بدهید گفتیم آقا مدرسه تخریبی است، گفتیم در توانمان نیست رفتیم پیش فرماندار گفت که نه شما بروید بنشینید هر کسی هم گفت، شما بگویی بروید پیش فرماندار. به دستور من بروید بنشینید، گفتیم آقا ما همان ۵۰۰ تومان را میتوانیم بدهیم ولی دو میلیون را نه درگیر کش و قوس پیدا کرد ۲٫۳ تا فرماندار حمایت کردند گفتند مدرسه تخریبی است شما هر موقع خواستید ساختوساز شروع کنید ما میگوییم خالی کنند که آنها هم تا الان اعتباری نگرفتند.
داستان این کتابخانه داستان هفتاد من مثنوی است در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
امیدوار مشکل کتابخانه عمومی شهر بروجرد حل شود و اینجا از تمامی مسؤولان و حتی خیرین میخواهم برای توسعه فرهنگ کتابخوانی پیگیر مشکلات این کتابخانه باشند و هر چه در توان دارند برای به سرانجام رسیدن این کتابخانه خرج کنند. چرا که این امر یک کار خداپسندانه است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.