مسؤولین همیشه شاکر!

                حرف‌های خودی و بی‌خودی مسؤولین همیشه شاکر! از قدیم گفته‌اند که شکر نعمت، نعمتت افزون کند، همچنین این را هم می‌دانیم که وقتی مشکل و حادثه‌ای رخ می‌دهد، احتمال داشته است که بدتر از آن نیز به وقوع بپیوندد، بنابراین اینکه انسان دائم‌الخطای جو فروش گندم‌نما، چه در وفور نعمت و چه در ظهور […]

                حرف‌های خودی و بی‌خودی

مسؤولین همیشه شاکر!

از قدیم گفته‌اند که شکر نعمت، نعمتت افزون کند، همچنین این را هم می‌دانیم که وقتی مشکل و حادثه‌ای رخ می‌دهد، احتمال داشته است که بدتر از آن نیز به وقوع بپیوندد، بنابراین اینکه انسان دائم‌الخطای جو فروش گندم‌نما، چه در وفور نعمت و چه در ظهور نقمت، شاکر باشد، حرف درست و به‌جایی است که البته توسط خیلی از ماها، آنقدری که شاید و باید رعایت نمی‌شود.

اما در این قضایای هک سامانه‌های شهرداری تهران و ایضاً سرقت ‌هالیوودی صندوق‌های امانات بانک مالی، معلوم شد که بزنم به تخته مسؤولین ( قاطبه و یا برخی را نمی‌دانم) محترم، لااقل خیلی بیشتر از هوشنگ‌خان (خودمان را می‌گوییم) به این امر مبارک همیشه شاکری اهتمام دارند.

البته با عنایت به فرمایشات مقامات مسؤول و مربوط راجع به اتفاقات فوق‌الذکر، به‌نظر می‌رسد کمی تا قسمتی مدل و نوع شاکر بودن حضرات با آنچه در بالا گفته شد، زاویه دارد، البته این زاویه آنقدری نیست که به چشم بیاید و اساساً در میدان دید نمی‌گنجد!

جناب بانک ملی! می‌فرماید خدا را شکر که به همه سیستم‌های امنیتی و ایمنی مجهز بوده‌ایم و حتی سیستم‌هایی داریم که خیلی‌ها ندارند! خُب برادر گرامی اینکه به پیشرفته‌ترین سیستم‌ها مجهز هستید و باز از جنابتان سرقت شده است، این قصه که بیشتر به کفر نعمت و نزول مدیریت و نظارت شبیه است تا شکر نعمت و یا بزرگ تر نبودن نقمت!

سالیانه میلیارد میلیارد هزینه ایمنی و امنیت بانک‌ها می‌شود که تَهش این شود که چهار نفر تصمیم بگیرند بانکی را بزنند، بعد بیایند ۱۴ ساعت در بانک اطراق کرده و احتمالاً وسط کار طاقت‌فرسای بازکردن صندوق‌ها، نهار و شامی خورده و نیم‌چرتی هم بزنند و بعد بانک ملی با آن همه هیمنه و بزرگی و ادعا چند روز بعد می‌فهمد که ای دل غافل فهمیدی چطور شد آبش‌رو کشیدند چِلو شد، مال مردم بینوا چپو شد!

باز خدا خیر دهد به نیروی انتظامی که با گرفتار کردن دزدان نابکار، این بساط را به کم و بیش آبرومندانه جمع و جور کرد وگرنه معلوم نبود از فردا هر سارقی هوس می‌کرد در مسیر رفتن به سر شغل شریف دزدی! یک سر برود دستی به سروگوش صندوق اماناتی، گاوصندوق بانکی، چیزی بکشد و برود!

بگذریم…

   جناب شهردار مکرم پایتخت نیز خدا را شکر کرده‌اند که هکرهای بچه‌زرنگ در عملیات خود ناکام مانده‌اند و همه چیز بر وفق مراد است، البته ایشان نفرموده‌اند که الان دقیقاً به چه دلیلی این شکرگذاری انجام می‌شود، به دلیل هک شدن سامانه‌ها و از دسترس خارج شدن آنها برای چند روز؟ به‌خاطر عدم هک شدن دوربین‌ها و دیگر سامانه‌ها، به‌خاطر اینکه بعد از چندین روز، اجالتاً فقط صفحه اول برخی سامانه‌ها بالا می‌آید؟ و یا به‌خاطر هزار و یک دلیل دیگر که ما از آن بی‌خبریم؟

البته شخصاً فکر می‌کنیم که در این قضیه حمله سایبری، باز جای شکرش باقی است که به‌قول جناب شهردار: «از همان ابتدا همکاران ما (شهرداری) وارد عمل شدند که به این ترتیب سایر اقدامات آنها (هکرها) ناکام ماند و همکاران ما توانستند جلو اقدامات بعدی دشمن را بگیرند».

خب خدا را شکر واقعاً، اما دلمان می‌خواهد این را بفهمیم که چطور در عرض یکی، دو ساعت همه این کارها را انجام می‌دهیم ولی بعد تصمیم می‌گیریم، سه، چهار روز همه چیز را خود خواسته از دسترس خارج کنیم (سامانه‌ها را پایین بیاوریم) که ضریب امنیتی تأمین شود؟! یعنی اصل کار، چند ساعت و فرع و فروع کار، چندین و چند روز طول می‌کشد، تا آنجا که سامانه‌ها همچنان در ریکاوری تشریف دارند و هنوز لامپ تصویرشان گرم نشده و ویندوزشان بالا نیامده است!

اما اینکه مسؤولین فرمایش می‌کنند «در حقیقت در این توطئه تلاش نیروهای ما جز ناکامی برای آنها (هکرها) چیزی باقی نگذاشت» با کمال تأسف و تأثر، معنی و مفهموم، «جز ناکامی» را نه درک می‌کنیم و نه دلمان می‌خواهد درک کنیم! عزت زیاد… .

 

 

 

                                  هوشنگ‌خان