نقد عملکرد تیم اقتصادی دولت یازدهم وزارت اقتصاد سد راه ادامه بذل و بخشش به خصولتیها گروه اقتصادی -قانون اصل ۴۴ دولت نهم و دهم را ملزم میکرد تا حدود ۲۰۰ شرکت و سازمان بزرگ ملی را به بخش خصوصی واگذار کند. امری که با یک سال تأخیر از سال ۱۳۸۵ آغاز شد لیکن نتایج […]
نقد عملکرد تیم اقتصادی دولت یازدهم
وزارت اقتصاد سد راه ادامه بذل و بخشش به خصولتیها
گروه اقتصادی -قانون اصل ۴۴ دولت نهم و دهم را ملزم میکرد تا حدود ۲۰۰ شرکت و سازمان بزرگ ملی را به بخش خصوصی واگذار کند. امری که با یک سال تأخیر از سال ۱۳۸۵ آغاز شد لیکن نتایج آن در واگذاری ۵۰ درصدی شرکتهای دولتی با روح قانون سازگار نبود. براساس گزارش کمیسیون اصل ۴۴ بهارستان هشتم و در روزهای پایانی عمر آن مجلس فقط ۶ درصد واگذاریها به بخش خصوصی واقعی صورت گرفته بود و این یعنی تولد خصولتیها یا همان شبه دولتی ها.
به گزارش مناقصهمزایده از طرفی وقتی دولت یازدهم سرکار آمد، بسیاری از صاحبنظران اقتصادی اجماع نظر داشتند که اگر تیم اقتصادی دولت یازدهم ۴ سال با تمامقوا کار کند و بعد شانس بقا در دولت دوازدهم را هم داشته باشد و بتواند ۴ سال دیگر را هم با همان کیفیت کار کند، شاید و فقط شاید بتواند وضعیت اقتصادی کشور را به همان سال اولی برساند که دولت نهم زمام امور را به دست گرفت. یعنی زمانی که شاخصهای کلان اقتصادی رشد معادل ۶٫۴ درصد، تورم ۱۰ درصد و نرخ بیکاری ۱۰ درصدی را تجربه میکرد.
باید اذعان داشت یکی از اقدامات مهمی که وزیر اقتصاد و دارایی در ۳ سال گذشته انجام داد، جلوگیری از روند واگذاری به خصولتیها (بخش شبهدولتی مشتری شرکتهای دولتی) بود. روندی که در دولت قبل با قوت در جریان بود و منجر به آن شده بود که بخشی از شرکتهای دولتی به خصولتیها واگذار شده و به این ترتیب آنها نه مانند شرکتهای دولتی پاسخگو باشند، نه اینکه دست به تولید و رقابت بزنند.
این روند البته باعث شد که روند خصوصیسازی تا حدی بسیاری کند و حتی در مواقعی متوقف شود. با این همه وزیر اقتصاد با بیان اینکه تمام قد در مقابل چنین واگذاریهایی ایستاده است، بیان کرد که حاضر است وزیر نباشد ولی چنین افتضاحی به نام وی ثبت نشود.
او همچنان در مقابل خصوصیسازی به شکل مرسوم دولت قبل ایستاده و ظاهراً تا بخش خصوصی تقاضای واقعی برای خرید شرکتهای دولتی نداشته باشد، روند واگذاریها همچنان کند و حتی متوقف خواهد بود.
کنترل شاخصها
تورم ۸.۹ درصدی و رشد اقتصادی ۴٫۴ درصدی جزو دستاورهای قابل ملاحظه تیم اقتصادی دولت یازدهم است. با این حال بررسی ارقام مربوط به شاخص بیکاری نشان میدهد که دولت یازدهم در کنترل بیکاری دستاورد قابل ملاحظهای نداشته و این شاخص از ۱۲٫۲ درصد در پایان دولت دهم فقط با ۱٫۲ درصد کاهش به ۱۱ درصد رسیده است که به زعم کارشناسان تا پایان سال ۱۳۹۷ نیز به دلایل مختلف اقتصادی نباید چندان چشم امید به کاهش نرخ بیکاری داشت.
یکی از مهمترین اقداماتی که سیاستگذاران مالی و پولی یعنی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی دولت یازدهم از ابتدای روی کار آمدن خود انجام دادند، کنترل تورم و رساندن آن از ۴۰ درصد در مرداد سال ۱۳۹۲ به ۸٫۹ درصد در مرداد سال ۱۳۹۵ است.
کنترل تورم جزو اولویتهای وزیر اقتصاد و دارایی دولت یازدهم از ابتدای روی کار آمدنش بود.
او زمانی که به عنوان گزینه وزارت اقتصاد مطرح شده و هنوز از مجلس رای اعتماد نگرفته بود، از مهمترین برنامههای اقتصادی خود را کاهش نرخ تورم، تا سطح تکرقمی عنوان و بیان کرده بود که این برنامه یک «باید»، جدی برای اقتصاد ایران است.
کاهش تورم در همان سال، به زعم بسیاری از کارشناسان اقتصادی نیز در سالهای تورم ۴۰ درصدی جزو ضرورتهای اقتصاد ایران محسوب میشد، چراکه علاوه بر انقباض بیش از پیش سبد هزینه خانوار طبقات متوسط و فرودست جامعه، افزایش تورم با کشش فعالان اقتصادی به سوی بازارهای موازی مانند ارز و افزایش نرخ سود بانکی نیز همراه بود. در حالیکه افزایش نرخ سود بانکی نیز به نوبه خود آسیبهایی دیگری به همراه داشت از جمله آن میتوان به تأثیر منفی بر رونق تولید، رشد نقدینگی و … اشاره کرد.
به زعم کارشناسان اقتصادی کاهش نرخ تورم در اقتصاد ایران، عمدتاً با انجام ندادن اقداماتی صورت گرفت که دولت قبل انجام میداد و تورمزا بود. مثلاً پیشبینی بودجه با درآمدهای غیرواقعی در نتیجه ایجاد کسری بودجه و چاپ پول برای جبران آن، یا انجام پروژههایی مانند مسکن مهر و گذاشتن تکلیف بر برخی بانکهایی که قادر به انجام آن نبودند و در نهایت استقراض از بانک مرکزی و افزایش پایه پولی و…
عبور از باتلاق رکود
یکی دیگر از شاخصهایی که در ۸ سال دولت نهم و دهم، عقبگرد محسوسی در آن رخ داد رشد اقتصادی بود. دولت نهم و دهم کار خود را در عرصه اقتصادی ایران با تجربه رشد ۶.۵ درصدی آغاز کرد در حالیکه برای دولت بعدی خود، رشد اقتصادی منفی ۶.۵ درصدی را به ارث گذاشت تا همراه با تورم ۴۰ درصدی، دولت یازدهم برای خروج از وضعیت رکودی تورمی، در استفاده از ابزارهای پولی و مالی با چالشهای عدیدهای مواجه باشد همچنان که استفاده برای کنترل هریک منجر به تشدید دیگری میشد.
برای رکود حاکم بر اقتصاد ایران دلایل متعددی را میتوان برشمرد که تشدیدکننده آنها در سالهای قبل کشیدن دیوار تحریم گرداگرد ایران از سوی کشورهای غربی بود. موضوعی که در دولت قبل حداقل در ظاهر وقعی بر آن نمیگذاشت و سیاست خارجی خود را به گونهای تنظیم کرده بود که تحریمهای اقتصادی علیه ایران مدام تشدید میشد و ابعاد گستردهتری مییافت.
یکی از مهمترین اقداماتی که دولت یازدهم برای خروج از رکود در ایران انجام داد، توسط تیم سیاست خارجی دولت و در راستای رفع تحریمها انجام شد که سر انجام در دی ماه سال گذشته به بار نشست و تحریمهای بانکی، بیمهای ارتباطی و… علیه ایران لغو شد و انتشار میرود که به مرور زمان ارتباط اقتصادی ایران با کشورهای مختلف نیا با اعتمادسازی از سر گرفته شود.
البته تأثیر لغو تحریمها میتوانست نتایج ملموستری برای اقتصاد ایران داشته باشد، اگر که شانس با دولت یازدهم یار میبود و قیمت هر بشکه نفت در سال ۱۳۹۴ به زیر بشکهای ۳۰ دلار سقوط نمیکرد.
فیالواقع یکی از مشکلاتی که در ۳ سال گذشته اقتصاد ایران را درگیر کرد سقوط هر بشکه نفت ایران به حتی زیر ۳۰ دلار در مقاطعی بو. این در حالی است که دولت نهم و دهم شانس این را داشت که نفت ایران را حتی به بشکهای ۱۴۰ دلار بفروشد.
دولت یازدهم برای خروج از رکود اقدامات دیگری هم کرد. از جمله اینها میتوان به تلاش برای کاهش نرخ سود بانکی اشاره کرده که از بالای ۲۵ درصد به ۱۵ درصد کاهش یافته و به گفته وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی این میزان کاهش بیشتری نیز خواهد یافت.
از دیگر اقدامات پولی دولت یازدهم اقدام برای ارایه ۱۵ هزار میلیارد تومان تسهیلات بانکی به بنگاههای کوچک و متوسط بود.
همچنین در دولت دهم دو بسته خروج از رکود نیز طراحی شد و به وسیله آن توانست تا حدی رخوت را از برخی بازارهای مهم از جمله بازار خودروسازی بزداید. این بسته گرچه عمدتاً با انتقاداتی از جمله توجه به برخی صنایع همراه بود ولی برای تکان دادن ولو مقطعی برخی بازارها، مؤثر واقع شد.
یکی از برنامههای وزارت اقتصاد برای کمک به خروج از رکود که البته تأثیرات نه کوتاهمدت که بلندمدتی خواهد داشت، تلاش برای ارتقای از رتبه ایران در فضای کسب و کار کشور است. رتبه فضای کسب و کار ایران در سال پایان کار دولت دهم از میان ۱۸۲ کشور ۱۵۲ بود. این در حالی است که همین رتبه نیز در ابتدای روی کار آمدن دولت نهم ۱۰۸ بود.
در واقع در سالهایی که کشورهای دنیا برای جذب سرمایهگذار از جمله سرمایهگذار خارجی برای بهبود رتبه کسب و کار کشور خود تلاش میکردند، وضعیت کسب و کار در ایران بدتر میشد که نتیجه آن سقوط بیش از ۴۰ پلهای رتبه ایران در فضای کسب و کار بود.
معاونت امور اقتصادی وزارت اقتصاد و دارایی از ابتدای روی کار آمدن، اهتمام خود را بر بهبود رتبه فضای کسب و کار ایران گذاشت. رتبه کسب و کار عمدتاً ناظر بر سهولت طی شدن پروسه اداری برای انجام فعالیت اقتصادی از جمله به راهاندازی بنگاه اقتصادی است.
این معاونت توانست با اقداماتی از قبیل حذف ۵۰۰۰ مجوز زاید در حوزه کسب و کار ایران، ایجاد پنجره واحدی برای امور مربوط به مجوزهای آب و برق و گاز و… در ساختمانسازی، برای کاهش پروسههای اداری فعالان اقتصادی اقدام کند.
گفتنی است که سال گذشته رتبه ایران از ۱۵۲ به ۱۱۸ کاهش یافت. البته این رتبه نیز چندان ایدهآل نیست و به نظر میرسد که معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد میتواند علاوه بر بحث مجوزها، با ورود به بحثهای شفافیت اداری برای بهبود وضعیت ایران در فضای کسب و کار اقدام کند.
فضای کسب و کار عمدتاً بر جذب سرمایهگذار خارجی تأثیر میگذارد. سرمایه مالی که از طریق سرمایهگذاری چه داخلی و خارجی به وجود میآید، عمدتاً از عوامل رشد و توسعه اقتصادی محسوب میشوند.
طبیعتاً در کشوری مانند ایران که منابع داخلی برای سرمایهگذاری کفایت نمیکند، یکی از اقدامات دولت یازدهم که ضرورت آن را احساس کرده بود، اقدام و رایزنی برای ورود سرمایهگذار خارجی به کشور است.
سرمایهگذار خارجی برای ورود به کشور علاوه بر فضای کسب و کار به کلیت وضعیت اقتصاد کشور یعنی نرخ تورم، امنیت سیاسی، تضمین حقوق مالکیت، اطمینان از بازگشت سود، وجود بازار بزرگ، نبودن موانعی در برقراری روابط بانکی، بیمهای و… توجه میکند.
جذب سرمایهگذار در دستور کار
در سه سال گذشته از سوی تیم اقتصادی دولت یازدهم تلاشهایی برای جذب سرمایهگذاری خارجی صورت گرفت. همچنانکه در وزارت اقتصاد و دارایی، طیبنیا با سفر به کشورهای مختلف از جمله چین، کنیا، اندونزی، ژاپن و… و به همراه بردن هیأتی از جمله معاونان سرمایهگذازی خارجی و معاونت امور اقتصادی برای برقراری روابط با بانکهای بزرگ این کشورها و جذب سرمایهگذاران خارجی و ایرانی مقیم آن کشورها رایزنی کرد.
نتیجه اقدامات رایزنیهای وزیر اقتصاد و سایر اعضای تیم اقتصادی دولت این بود که طبق گفته محمدباقرنوبخت از زمان لغو تحریمها (دی ماه سال گذشته)، ۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار سرمایهگذار خارجی برای انجام پروژهها در اقتصاد ایران جذب شدهاند. همچنین است که طبق گفته مدیرکل امور اقتصاد و دارایی استان تهران کل سرمایهگذاری خارجی در استان تهران در ۵ ماهه نخست سال جاری ۲۷ میلیون دلار بوده است که نسبت به سرمایهگذاری سال قبل که حدود ۲۱۳ هزار دلار بوده، ۱۲۷ برابر شده است.
گفتنی است که با لغو تحریمها، دولت یازدهم توانست فروش نفت کشور را از روزانه یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه که در اثر شکلگیری تحریمهای اقتصادی کاهش یافته بود به روزانه بیش از دو میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه برساند و این موضوع نیز به خروج از رکود کمک بسیاری کرد.
همچنانکه طبق اطلاعات مرکز آمار ایران در ۴ ماهه نخست سال جاری رشد اقتصادی که البته بخشی از آن ناشی از افزایش فروش نفت بود به ۴٫۴ درصد رسید و طبق گفته مسؤولان اقتصادی و پیشبینیهای مراجع بینالمللی از جمله بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول تا پایان سال جاری رشد اقتصادی ۵ درصدی برای اقتصاد ایران محقق شد.
پرداخت بدهیهای بدهکار بزرگ به پیمانکاران
دولت یازدهم میراثدار بدهی ۶۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت دهم نیز است. بخش عمدهای از این بدهیها که بعضاً در حدود ۱۴۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است، بدهی بانک به دولت است. همچنین بدهی دولت به پیمانکاران است که خود با گرفتاری در پروسههایی مانند بدهی دولت به پیمانکاران، پیمانکاران به بانکها و بدهی دولت به بانکها و سلب توان پرداخت تسهیلات از سوی بانکها به نچرخیدن چرخ اقتصاد ایران دامن زده است.
یکی از اقدامات دولت یازدهم فراهم کردن زمینهای برای ایجاد بازار بدهی از طریق انتشار اوراق برای پرداخت بدهیهایش بود. دولت با انتشار انواع اوراق تسویه بدهیهایی که از پیش برایش مانده بود را در دستور کار قرارداد تا به این ترتیب خود را بدهکار مردم کند و بخشی از مطالبات معوق طلبکاران را پرداخت کرده و به این ترتیب توان پرداخت تسهیلات از سوی بانکها برای انجام فعالیت اقتصادی صورت گیرد.
دولت به این منظور برای پرداخت بدهیهایش مجوز انتشار ۳۷ هزار میلیارد تومان اوراق بهادار را در بودجه سال ۱۳۹۵ دریافت کرده است.
راه دراز کنترل بیکاری
بیکاری یکی از شاخصهایی است که در ۳ سال گذشته چندان روند بهبود را طی نکرده است و از ۱۲٫۲ درصد در دولت دهم به ۱۱ درصد در دولت یازدهم رسیده است. طبق نظر بسیاری از کارشناسان دولت یازدهم حداقل تا پایان سال ۱۳۹۷ قادر به کاهش نرخ بیکاری نخواهد بود، چرا که عمدتاً رشدی که اقتصاد ایران در سال جاری و دو سال بعد تجربه خواهد کرد رشد ناشی از نفت و یا سایر بخشهایی از اقتصاد است که اشتغالزا نیست و بازار کار آن اشباع است و در واقع با ظرفیت کار موجود میتواند به میزان رشد مورد نشر دست یابد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.