مصادف با ایام مسابقات جامجهانی فوتبال ۱۹۹۰ ایتالیا، مردم استانهای گیلان و زنجان و بهویژه مناطق رودبار و منجیل و لوشان و زنجان، نیم ساعتی بود وارد روز پنجشنبه ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۹ شده بودند که زمین لرزه دهشتناک با بزرگی ۷٫۳ را تجربه کردند. کمتر از یک دقیقه مدت دوام جنبش نیرومند زمین کافی […]
مصادف با ایام مسابقات جامجهانی فوتبال ۱۹۹۰ ایتالیا، مردم استانهای گیلان و زنجان و بهویژه مناطق رودبار و منجیل و لوشان و زنجان، نیم ساعتی بود وارد روز پنجشنبه ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۹ شده بودند که زمین لرزه دهشتناک با بزرگی ۷٫۳ را تجربه کردند. کمتر از یک دقیقه مدت دوام جنبش نیرومند زمین کافی بود که حدود ۵۰۰ هزار نفر در مناطق زلزلهزده بیخانمان شوند. تخمین زده میشود که بیش از ۳۵ هزار نفر از هموطنان ما جان خود را از دست دادند، خسارت سهمگینی بر پیکر اقتصاد ملی تازه از جنگ خارج شده ایران وارد آمد. زلزله دهشتناک بود و حزنانگیز، اما با قاطعیت میتوان گفت؛ این زمینلرزه تأثیرگذارترین زلزله برای تکوین ساختار مدیریت بحران در کشور، تدوین جدیتر آییننامه ۲۸۰۰، شکل گرفتن ساختار بازسازی مناطق زلزلهزده، توسعه شبکه لرزهنگاری و سایر نهادهای تخصصی و ستادی در امر زلزله و مدیریت بحران بود. زلزله منجیل-رودبار را از منظر جامعهشناسی، روانشناسی، مدیریت بحران، مهندسی و مدیریت ریسک میشود بهعنوان سرمنشأ تحولات در نوع نگرش به لرزهخیزی کشور دانست. از آن سال تا الان، تغییرات قابلملاحظهای در ساختار مدیریتی و مهندسی، ضوابط و مقررات ساختوساز صورت گرفته است. ۳۲ سال زلزله ۳۱ خرداد ۱۳۶۹، که ویرانگری گستردهای را در محدودههای جیرنده، لوشان، منجیل، رودبار، رستمآباد و محدوده گستردهای از قزوین تا رشت داشت، درسهای بزرگی برای جامعه فنی-مهندسی و مدیریتی کشور داشت که بهنظر نگارنده عمدهترین آنها را میتوان به قرار زیر برشمرد:
– بروز پیش نشانگرهای زلزله، مانند تغییرات شدید میدان مغناطیسی زمین، رفتارهای عجیب حیوانات (روستای کلیشم) حدود نیم ساعت مانده به زلزله
– اثر بیداری مردم در کاهش تلفات جانی زلزله (بهدلیل مسابقات جامجهانی فوتبال تعداد زیادی از مردم هنوز نخوابیده بودند)
– اثر خاک نرم و روانگرایی در شهرهای ساحلی شمال (مانند رشت) و مناطق با سطح آب بالا
– اهمیت زمینلغزشهای القایی در زلزلهها و پایداری ساختگاههای سکونتگاههای روستایی در دامنههای ریزشی و لغزشی (روستای ویران شده کامل هرزویل و…)
– قطع شدن چشمههای آب روستاها
– اثر پریود بلند و خاک نرم در تخریب تعدادی از سازهای مرتفع مانند منبع آب شهر رشت
– بیدقتی در طراحی و اجرای ساختمانهای نوساز
– اثر طراحی مطلوب در پایداری سازههای مهم، مانند سد سفید رود که بهخوبی مقاومت کرد و الا فاجعهای بزرگ خلق میشد.
– عدم استحکام سازههای با درجه اهمیت بسیار بالا (بیمارستان ولیعصر رودبار)
– عدم استحکام ساختمانهای سنگ و گل و خشت و گل و استحکام خانه روستایی که دارای شناژهای چوبی بودند (روستای کلیشم)
– ضرورت وجود ساختار قدرتمند مدیریت بحران در کشور
علی بیتاللهی؛ عضو هیأت علمی و مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.