حرفهای خودی و بیخودی آبی که آب رفت…! در خبر است که سرجمع آبهای پشت سدهای تهران، خانه پُرش تا سه، چهار ماه دیگر میتواند از پس مصرف برآید و لااقل دو، سه ماهی مانده به شروع بارشها وضع آبی پایتخت ناخوش میشود (شما بخوانید تراژدیک!) و کمآبی و خشکسالی و ایضاً دهنکجیهای […]
حرفهای خودی و بیخودی
آبی که آب رفت…!
در خبر است که سرجمع آبهای پشت سدهای تهران، خانه پُرش تا سه، چهار ماه دیگر میتواند از پس مصرف برآید و لااقل دو، سه ماهی مانده به شروع بارشها وضع آبی پایتخت ناخوش میشود (شما بخوانید تراژدیک!) و کمآبی و خشکسالی و ایضاً دهنکجیهای مکرر ما به طبیعت، همچین بد فرم خودش را به رخ شهروندان خواهد کشید.
اینکه چرا همه ما شهروندان اینقدر جسورانه سی، چهل درصد بیشتر از استاندارد، آب مصرف میکنیم و جنابان مسؤول و متولی و مدیران همه چیزدان، چرا اینقدر ریلکس و بیخیال تشریف دارند و باید چه بلایی به سرمان بیاید که کمی به خود تکانی بدهیم تا به آینه عبرت تبدیل نشویم! نمیدانم…
طبق آمار مستخرجه، هر شهروند تهرانی حدود ۳۰۰ لیتر آب در شبانهروز مصرف میکند که این عدد دستکم ۱۰۰ لیتری از مصرف استاندارد بیشتر است و همچنین حدود دو برابر برخی کشورهای اروپایی است که از اتفاق مشکل در منابع آبی ندارند. سر راست و خودمانیش این میشود که ما آب کم داریم، خیلی خیلی هم کم داریم ولی تا دلتان بخواهد در مصرف لارج بوده و بریز به پاش میکنیم و باکی هم نداریم!
به هرحال بحرانی که سالهاست یقه استانهای سیستانوبلوچستان و اصفهان و یزد و چهارمحال و خوزستان و دیگر استانهای جنوبی کشور را گرفته بود، با ملاحظه روی خوش مسؤولین و خلقا…، آرام آرام خودش را به شمال کشور رسانده است و زنگ خطر را در نوار شمالی و ایضاً استان تهران به صدا درآورده است.
میگویند ۱۰ درصد از این آب مصرفی مربوط به فرسودگی و هدررفت شبکه آب است که عجالتاً با توجه به هزاران میلیارد هزینه و چند سالی زحمت طاقتفرسا، فعلاً نه زور و نه بنیهاش هست و نه وقت و حوصله پرداختن به آن و بهتر است فعلاً بیخیال حل این هدررفت شویم و حواسمان را جمع این ۱۰۰ لیتر اضافه مصرف کنیم که علیالحساب شاهبیت نجات از بحران همین یک فقره است. کار سختی هم نیست اندکی همت و احساس مسؤولیت میخواهد، تعدادی برنامه و روش و مقداری هم تجهیزات و وسیله، انداختن توپ به زمین مسؤولین و یا مقصر دانستن خلقا… هم هیچ دردی دوا نمیکند، تکتک افراد باید یک گوشه کار را بگیرند تا با سلام و صلوات کار بهنحوی جمع شود که تا شروع بارشها، تهمانده آبی بماند!
وقتی وضعیت پایتخت کشور به این روز افتاده است، خیلی سخت نیست که بفهمیم در شهر و روستاهای کمبرخوردار و دوردست چه خبر است و عجیب نیست که بشنویم شهری در جنوبشرقی این مُلک وجود دارد که کلاً لولهکشی آب ندارد! کلی شهر و روستای این سرزمین همیشه در تنش آبی و بیآبی هستند و دعواهای تمام نشدنی مسؤولین استانها بر سر آب و البته برخی گروهبندیهای فرقهای و قومی، قبیلهای و… که یحتمل زیر سر کسانی است که دلشان لک زده برای دعوا و دودستگی و تنش و لابد گرفتن ماهیهای درشت از آب گلآلود که زعمای قوم باید گوش این افراد را بپیچانند تا هوا برشان ندارد! بگذریم.
عرض هوشنگخانی ما این است که وقتی در خبرها میگویند استانی مثل اصفهان که برخی همچنان برخوردار حسابش میکنند، حدود ۱۰۰۰ روستا و چندین شهر دارد که در همین تابستان دچار تنش آبی هستند، وضعیت ذخیره آب تهران و زنگخطرها هم که مشخص است، تشنگی دشتهای کرمان و سیستان و بیآبی هورالعظیم و هامون و جازموریان و ارومیه و گاوخونی و دیگر تالاب و دریاچههای کشور را هم که سالهاست شاهد هستیم، با این همه قصه پرغصه باید تا چه زمانی صبر کرد و تدبیر و اقدامی بهجا و نتیجه بخش انجام ندهیم؟
وقتی که دیگر آبی برای مدیریت وجود نداشت و نزاعهای تحریک شده آبی به راه افتاد و بخشی از شهرها با فرونشست زمین، بلعیده و میلیونها هکتار زمین بایر شد و دهها میلیون نفر تشنه ماندند و قهر طبیعت تمامقد جلویمان ایستاد، آنموقع فقط یک معجزه میتواند نجاتمان دهد…!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.