فوتبال پریشی ملی!

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی فوتبال پریشی ملی! وقتی هیأت رئیسه کاملاً هماهنگ و کارآمد داریم که حتی شایعه درگیری فیزیکی و پرتاب قندان هم از دل جلسات این بزرگواران شنیده می‌شود (راست و یا دروغش به گردن راوی) و وقتی هماهنگ کردن یک بازی دوستانه ملی به یکی از سخت‌ترین کارها و مأموریت ناممکن […]

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی

فوتبال پریشی ملی!

وقتی هیأت رئیسه کاملاً هماهنگ و کارآمد داریم که حتی شایعه درگیری فیزیکی و پرتاب قندان هم از دل جلسات این بزرگواران شنیده می‌شود (راست و یا دروغش به گردن راوی) و وقتی هماهنگ کردن یک بازی دوستانه ملی به یکی از سخت‌ترین کارها و مأموریت ناممکن تبدیل می‌شود و وقتی که استوری بازی به جای بازی در مستطیل سبز، جزء اقدامات ملی‌پوشان می‌شود و وقتی قس‌علهذا…

با این حساب کاملاً معلوم و مشهود است که در زمانی که تیم ملی نیاز به آرامش، همبستگی و تمرکز دارد، حرف و حدیث‌ها از اخراج و استعفاء و جایگزینی مربی جدید و کمپین طرفداران و مخالفان و نظریه‌پردازهای ریز و درشت، تیم ملی و ایضاً فوتبال کشور را محاصره کرده است و قطع به یقین ماحصلش جز شکنندگی و عدم موفقیت تیم ملی فوتبال نخواهد بود.

ما که اطلاعی از پشت پرده نداریم و نمی‌فهمیم که چطور می‌شود، زمزمه‌های تعویض سرمربی که بهترین و قاطع‌ترین نتایج تیم ملی کشور را در مقدماتی جام‌جهانی به دست آورده و حتی رکورد تنها یک شکست در طول مسابقات مقدماتی را به خود اختصاص داده، شنیده می‌شود و این زمزمه‌ها، کم‌کم تبدیل به خبر و تکذیب و مطالبه می‌شود و تا جایی پیش می‌رود که عجالتاً معلوم نیست هنگام چاپ این مطلب، همچنان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی هست یا کی‌روش جایگزین او شده است یا کلاً همه چیز روی هوا رفته و تیم ملی تا مدتی بدون سرمربی خواهد بود!

عرض ما خدمت سرپرست فدراسیون و دیگر عزیزان هیأت رئیسه و اجرایی این است که اولاً؛ اجازه ندهید نظرات خارج از گودها بر صاحب‌نظری خاک‌خورده‌ها غلبه کند، ثانیاً حواستان باشد که جنابان دلال و واسطه و بچه‌زرنگ‌ها بیشتر از آنچه فکر می‌کنید به شما نزدیک نشده باشند و عجالتاً تصمیم‌سازی ایشان، مقدرات تیم ملی کشور را رقم بزند. ثالثاً اگر سرمربی فعلی ماندگار است که تکلیف را معلوم کنید، اما اگر قرار است یک مربی خارجی و یا احیاناً داخلی سکان تیم ملی را دست گیرد، یا باید ایشان تضمین دهد که از گروه صعود می‌کنیم و یا شما عزیزان تصمیم‌گیرنده التزام بدهید. وگرنه تعویض مربی بیشتر شبیه لج و لجبازی و رفتار احساسی و یا مهم‌تر از همه، ضربه‌فنی شدن قوه عاقله و خردمندی فدراسیون در برابر باند و دسته و جناح و منتفعین و ایضاً دارودسته‌کشی‌های داخل و خارج فدراسیون و تیم ملی خواهد بود، که جز ضرر به اعتبار فوتبال کشور و از رفتن اعتماد مردم، هیچ ثمری ندارد.

شنیده شده که برخی فرمایش می‌کنند که چون عده‌ای از بازیکنان تیم ملی، سرمربی فعلی را نمی‌خواهند و با توجه به عدم انجام بازی‌های دوستانه و ضعیف شدن تیم ملی، ممکن است این شرایط باعث شود به زنگ تفریح دیگر تیم‌های حاضر در گروه تبدیل شده و یک دوجین گل سهم ما از مسابقات جام‌جهانی شود و کلی آبروی‌مان کم و زیاد شود! و تعویض سرمربی حداقل این حُسن را دارد که تیم ملی می‌تواند با هماهنگی و تمرکز، آبرومندانه مسابقات را به پایان برساند.

یعنی همه تلاش و زحمات و صعود مقتدرانه به مرحله نهابی جام‌جهانی برای این بود که آبرومندانه سه تا مسابقه بدهیم و خداحافظ…! خُب اگر اینقدر اوضاع خراب است که لااقل یک سرمربی ایرانی جویای نام و تیم ملی امید به‌علاوه دو، سه تا بازیکن بزرگسال که سن‌شان برای جام‌جهانی دیگر جا دارد را راهی مسابقات نمایید که در این عرصات بیم و امید، لااقل تجربه‌ای کسب کرده و نفعی ببریم.

علی‌ایحال پرت کردن توجه مردم از ناتوانی تدارک چند بازی درست و حسابی دوستانه، ایضاً بوی مست‌کننده پول و چرب و شیرینی حاصل از این فعل و انفعالات و همچنین چنددستگی هیأت رئیسه و ضعف کارآمدی و مدیریت فدراسیون و تیم ملی و حضور پُررنگ اهالی ورزشی و غیرورزشی خارج از فدراسیون در بازی‌گردانی و تداخلات و تقاطعات! هریک به تنهایی می‌تواند اصل قصه باشد و برای کله‌پا کردن تیم ملی کفایت کند وای اگر سه درد آمد به جانش هرسه یکبار، غریبی و اسیری و غم یار…!

 

 

 

                 هوشنگ‌خان