مهندس مشاور یکی از بازیگران اصلی در اجرای پروژه

تأثیر سیستم‌های اجرای پروژه بر نحوه قیمت‌گذازی پیمان‌ها در موفقیت پروژه- قسمت آخر. مهندس مشاور یکی از بازیگران اصلی در اجرای پروژه حسین نقاش طوسی، امید امیری در روزهای قبل، قسمت‌های اول و دوم این مقاله به چاپ رسید. از خوانندگان ارجمند دعوت می‌شود به آخرین قسمت این مقاله توجه فرمایند. در سال‌های اخیر، روش […]

تأثیر سیستم‌های اجرای پروژه بر نحوه قیمت‌گذازی پیمان‌ها در موفقیت پروژه- قسمت آخر.

مهندس مشاور یکی از بازیگران اصلی در اجرای پروژه

حسین نقاش طوسی، امید امیری

در روزهای قبل، قسمت‌های اول و دوم این مقاله به چاپ رسید. از خوانندگان ارجمند دعوت می‌شود به آخرین قسمت این مقاله توجه فرمایند.

در سال‌های اخیر، روش اجرای EPC به عنوان یکی از روش‌های اجرای دو عاملی، در طرح‌های دولتی و به‌ویژه در بخش‌هایی از صنعت نفت مورد توجه فراوان واقع شده و پروژه‌های زیادی به این روش به اجرا رفته‌اند. براساس آن‌چه درمورد تحلیل نقاط قوت و ضعف نظام‌های اجرای پروژه‌ها اشاره شد، انتخاب نظام اجرای پروژه‌ها توسط دستگاه‌های اجرایی کشور به صورت اجرای طرح‌ها به صورت EP و یا C+EP (در دو بخش جداگانه) به‌عنوان جایگزین روش متداول EPC از مطلوبیت و مزایای بیش‌تری برخوردار است. به عبارت دیگر، تجربه نشان داده است که ادامه روش اجرای EPC در شرایط حاکم بر پروژه‌های اجرایی کشور، موجب تطویل مدت پیمان‌ها و بالا رفتن بی‌رویه هزینه‌های تمام شده در طرح‌ها شده است که این امر خود نیازمند تحلیل و بررسی بیش‌تر دارد.

بررسی انتخاب روش و نظام اجرایی پروژه‌ها از نگاه فیدیک

در بخش‌های قبل، بر این موضوع تأکید شد که انتخاب صحیح و متناسب نظام اجرایی پروژه با شرایط حاکم بر دستگاه متولی پروژه، از اصلی‌‌ترین عوامل توفیق در اجرای صحیح و موفقیت‌آمیز هر پروژه است. در شرایط کنونی دستورالعمل و ضوابط مدون برای انتخاب روش صحیح نظام اجرایی پروژه در ضوابط جاری کشور از جمله نظام فنی-اجرایی کشور دیده نمی‌شود و در نتیجه یک ادبیات واحد و اتفاق نظر بین همه عوامل اصلی حاضر در پروژه‌ها (کارفرما،مشاور،پیمانکار) برای انتخاب روش بهینه کار وجود ندارد.

درحالی‌که در ضوابط و استانداردهای موجود کشور دستورالعمل و راهکارهای روشنی برای به‌کارگیری روش‌های اجرای متنوع در پروژه‌ها ملاحظه نمی‌شود، در ضوابط بین‌المللی از جمله ضوابط فیدیک، نگاه به اجرای پروژه‌ها در دو قالب نظام ۳عاملی (Construction) و در نظام دو عاملی با دو روش (EPC Turnkey Project) و (Plant and Design– Build) طبقه‌بندی شده است که برخی از مهم‌‌ترین آن‌ها به شرح زیر هستند:

شرایط پیمان برای پروژه‌های طراحی مهندسی، تدارکات و اجرا به‌صورت کلید در دست در صورتی‌که شرایط ذیل حاکم باشد مناسب نیست:

الف- اگر زمان یا اطلاعات کافی برای بررسی و کنترل شرایط کارفرما و یا برای انجام طراحی، مطالعه و ارزیابی ریسک و برآورد کار (طبق ماده ۱-۳۲ و ۱-۳) در اختیار پیشنهاد دهندگان قرار نگیرد.

ب- اگر اجزای کار شامل مقادیر چشمگیر عملیات زیرزمینی یا کار در محل‌های دیگری باشد که پیشنهاد‌دهندگان قادر به بازرسی آن‌ها نباشند.

ج-چنان‌چه کارفرما قصد داشته باشد کار را از نزدیک نظارت کند یا کار پیمانکار را کنترل کند یا بیش‌تر نقشه‌های اجرایی را بررسی کند.

د-درصورتی‌که مبلغ هر پرداخت موقت اجباراً بایستی توسط مقام رسمی یا شخص واسط دیگری مورد ارزیابی قرار گیرد.

در شرایط فوق فیدیک توصیه می‌کند از شرایط پیمان برای پروژه‌های تجهیزات و طرح-اجرا (Plant and Design – Build) استفاده شود.

آن‌چه در نگاه کلی می‌توان به آن توجه کرد این است که در ضوابط فوق‌الذکر برای پروژه‌هایی مانند پروژه‌های تونل‌سازی که عموماً دارای مسایل و عوامل ناشناخته (Unforeseen و Uncertainty) می‌باشند، نباید از نظام دوعاملی استفاده کرد و بهتر آن است که در این پروژه‌ها ضمن تأکید بر انجام دقیق مطالعات پایه پروژه، از نظام ۳عاملی برای بهینه کردن فرایندهای کاری استفاده کرد. هم‌اکنون نظام فنی-اجرایی کشور کتابچه‌ای تحت عنوان «راهنمای انتخاب روش تدارک پروژه» در دست بررسی و انتشار دارد که در این نشریه به نظام‌های اجرایی پروژه (دوعاملی و ۳ عاملی) توجه شده است.

روش‌های قیمت‌گذاری پروژه‌ها

روش قیمت‌گذاری پروژه‌ها و الزامات مربوط به آن به‌عنوان یکی دیگر از چالش‌های اصلی در هر دو نظام اجرایی پروژه‌ها است. انتخاب روش صحیح قیمت‌گذاری قطعاً موجب سهولت در اجرای پروژه خواهد بود. در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، فرایندهای مختلف قیمت‌‌گذاری برای روش‌های دو عاملی و ۳ عاملی بسته به حجم و ابعاد پروژه و قوانین بالادستی جاری در آن کشور‌ها به شرح ذیل تعریف شده است:

گروه اول: قراردادهای رقابتی (مناقصه) Competitive-Bid Basis Contract

گروه دوم: قراردادهای مذاکره‌ای-بازپرداختی Negotiated (Reimbursable) Basis Contract

گروه سوم: قراردادهای خاص Special Contract

قراردادهای خاص عموماً به قراردادهایی اطلاق می‌شود که باتوجه به شرایط خاص پروژه از نظر تکنولوژی اجرا و یا وجود لیسانس در اجرای آن قرارداد، به صورت کلید در دست (Turnkey) عمل می‌شود و عموماً کلیه خدمات بخش E، P و C و بهره‌برداری و نگهداری از پروژه به پیمانکار محول می‌شود. از روش کلید در دست برای پروژه‌های بزرگ در کشورهای آمریکای شمالی و اروپا کم‌تر استفاده می‌شود و عمدتاً برای پروژه‌های خاص و با سطح و حجم محدودتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. نحوه تعیین و انتخاب روش قیمت‌گذاری پروژه به عوامل متعددی ازجمله عوامل ذیل بستگی دارد:

Ø  ابعاد، حجم، نوع و شرایط اجرای (ساختگاه) پروژه: عموماً در طرح با کارهای زیرزمینی ناشناخته بایستی از روش۳ عاملی تبعیت کرد و در این طرح‌ها بهتر است که طرح به صورت (Unit Rate Basis) قیمت‌گذاری شود.

Ø  سطح کارهای مهندسی انجام شده در بخش مهندسی پروژه (E) خصوصاً انجام مطالعات پایه در هر دو روش ۳عاملی و یا دو عاملی از اهم الزامات تعیین روش قیمت‌گذاری یک پروژه است.

Ø  وجود دانش و آگاهی در انجام کار طراحی، تأمین کالا و اجرا و پیگیری در روش دو عاملی در بخش پیمانکاری و وجود یک بخش مهندسی کارآمد در فضای پیمانکاری.

Ø  نحوه تأمین مالی در روش دو عاملی برای ایجاد یک گردش مالی مناسب در اجرای پروژه برای پیمانکار EPC.

در این میان، یکی از مسایل بسیار حساسیت‌زا و مهم در موفقیت روش‌های اجرا و قیمت‌گذاری پروژه‌ها، تغییرات قیمت در روش‌های قیمت‌گذاری پروژه‌ها و مسأله شمول تعدیل در طرح‌های عمرانی است. هم‌اکنون باتوجه به نوسانات وسیع قیمت چه در بخش خدمات خرید کالا و تجهیزات و چه در بخش کارهای اجرایی پروژه‌ها، حذف تعدیل به صلاح نبوده و پرداخت تعدیل قطعاً به معنی ترمیم قیمت‌های پیشنهادی پیمانکار در زمان ارایه قیمت اولیه پیمانکار باتوجه به تغییرات وسیع و غیرقابل کنترل قیمت در طول اجرای کار است. لذا در شرایط کنونی بازار، درخواست دریافت مبلغ پروژه‌ها در مناقصات از پیمانکاران با قیمت ثابت و حذف تعدیل باتوجه به نوسانات شدید قیمت چه در بخش تأمین کالا و تجهیزات در سطح بین‌المللی و چه نوسانات دستمزد نیروی انسانی و هزینه ماشین‌آلات در بخش اجرا در داخل کشور به هیچ وجه منطقی و عملی نیست و انتقال یک‌جانبه مسؤولیت این امر به پیمانکاران توسط کارفرمایان در مناقصات، به منظور دریافت قیمت از آن‌ها با قیمت ثابت، قطعاً موجب بروز مشکلات عدیده در حین اجرای کار خواهد شد.

به عنوان نمونه باتوجه به حساسیت موضوع و نوسانات بسیار وسیع قیمت‌ها در سطح بین‌المللی، در سال‌های اخیر وزارت نفت اقدام به انتشار دستورالعملی نحوه جبران هزینه‌های ناشی از تغییرات نامتعارف قیمت تجهیزات در قراردادهای EPC، EP، PC و P برای پوشش مالی در پروژه‌های کلان صنعت نفت، گاز و پتروشیمی کرده است که حساسیت این امر را در صنایع نفت نشان می‌دهد و وزارت نفت به درستی نسبت به حل این مسأله اقدام کرده است.

نتیجه‌‌گیری و پیشنهادات

انتخاب روش پیگیری و اجرای طرح‌های بزرگ زیربنایی به روش دوعاملی یا روش ۳عاملی مستلزم شناخت طرح‌ها، عوامل اثرگذار بر اجرای پروژه‌ها، شناخت نیازهای اجرای آن‌ها از نقطه نظر قوانین و مقررات، فرهنگ اجرایی در مدیریت کارفرمایی،پیمانکاری،مشاوره‌ای، عوامل اجتماعی،اجرایی،اقتصادی و سیاسی منطقه‌ای است که شناخت و تعیین راه‌کارهای لازم برای هریک مستلزم توجه خاص دولت محترم، مشاوران و پیمانکاران و شناخت کامل همه امکانات برای دستیابی به اهداف مطلوب خواهد بود.

بحث تعیین نظام اجرایی پروژه و انتخاب روش صحیح کار در بهینه‌سازی اجرای آن به‌عنوان یکی از چالش‌های اصلی انجام پروژه‌های عمرانی است، اما در شرایط کنونی ادبیات یکنواخت برای پذیرش روش‌های کار در متون رسمی و جاری کشور دیده نمی‌شود. پیشنهاد بر این است که تعیین نظام اجرایی پروژه و انتخاب روش‌های دو یا ۳عاملی همچون سایر فرایندهای خدمات مهندس مشاور در دستور کار نظام فنی-اجرایی کشور قرار گیرد.

عموماً در طرح‌های سیویل و خصوصاً در طرح‌هایی نظیر تونل‌سازی و سدسازی و پروژه‌های مشابه که در آن عوامل ناشناخته ملاحظه می‌شود، استفاده از روش ۳عاملی و یا روش واحد بها توصیه می‌شود. در روش الزاماً اطلاعات محل اجرای طرح خصوصاً اطلاعات زیرزمینی محل اجرای کار و به‌هنگام مطالعات طراحی پایه و مطالعات طراحی تفصیلی و البته قبل از شروع اجرای کار در اختیار طراح قرار دارد. از آن‌جا که در این روش نمی‌توان طراحی تفصیلی طرح را با بخش اجرا به صورت همزمان توسط پیمانکار EPC به‌کار گرفت. لذا مسأله استفاده از روش‌ها و تجربیات در امر اجرای طرح‌ها بعضاً میسر نمی‌شود و در این شرایط، بهتر است مطالعات پایه‌ای طرح با دقت توسط مهندس مشاور معتمد کارفرما در ابتدا انجام شود و کارفرما تعهدات در حین اجرای کار را بپذیرد.

عموماً در طرح‌های صنعتی خصوصاً صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، نیروگاهی، معدنی یا طرح‌های ساختمانی به صورت سری‌سازی، برج‌ها، اماکن ورزشی و طرح پل‌های سنگین و نظایر آن می‌توان از روش دوعاملی (EPC) با روش طرح و اجرا استفاده کرد. در این طرح‌ها توصیه اکید این است که مهندس مشاور منتخب کارفرما در انجام مطالعات پایه پیشرفته با دقت کامل نسبت به انجام مطالعات ژئوتکنیک جهت اطلاع و دستیابی به اطلاعات زیرزمینی برای تعیین شرایط و تعیین مقاومت بستر و اطلاع از شرایط آب‌های زیرزمینی با نیت هدایت و کنترل آن‌ها اقدام کند و این اطلاعات را به وضوح و روشنی در اسناد مناقصه EPC منعکس کند. بدیهی است در چنین حالتی کارفرما بایستی انعطاف لازم برای تغییرات احتمالی در طرح را به علت تغییر در شرایط زیرزمینی در طول مطالعات تفصیلی طرح و در طول اجرای کار پیمانکار EPC از خود نشان دهد.

براساس توضیحات ارایه شده در این مقاله، در شرایط کنونی فضا برای دریافت قیمت به‌صورت (Lump Sum، Fixed &Firm) در روش‌های دو یا ۳ عاملی میسر نیست. نکته حایز اهمیت در این شرایط، تقسیم معتدل و معقول ریسک و مسؤولیت اثرات تعدیل و نوسانات قیمت‌ها بین طرفین قرارداد (کارفرما-پیمانکار) و پرهیز از انتقال کل بار مسؤولیت ناشی از آن به‌صورت یک‌جانبه در قرارداد از سوی کارفرمایان به پیمانکاران است. اگرچه شیوه‌های قراردادی انتقال کامل ریسک به لحاظ حقوقی می‌تواند از سوی کارفرمایان مورد استفاده قرار گیرد، اما باید توجه کاملی به اثرات یک‌جانبه‌گرایانه حاصل از این روش‌ها در شرایط نوسانات شدید محیطی داشت تا از شکست یا تعلیق پروژه‌ها و وارد آمدن خسارات مبنایی به توسعه کشور جلوگیری کرد.

گزارش‌های ارگان‌های رسمی دولتی از جمله نهاد بازرسی کل کشور در مورد عملکرد و سوابق تأخیرات در اجرای پروژه‌های عمرانی در چند سال گذشته نشان داده است که عمده تأخیرات طرح‌های ملی کشور مربوط به عدم دقت در انتخاب نظام اجرایی پروژه‌ها و مهم‌تر از آن عدم به موقع تأمین مالی پروژه‌ها توسط کارفرما بوده است و سهم اعضای ذی‌مدخل در اجرای پروژه (مشاور-پیمانکار) در این مورد کم‌تر بوده است. این نتیجه عینی و ملموس که در سال‌های مختلف توسط دستگاه‌های اجرایی کشور تکرار شده است، نشان بارزی از کم‌توجهی به انتخاب صحیح روش‌های اجرایی پروژه‌ها و درک مناسب نحوه برنامه‌ریزی مالی اعتبارات پروژه‌ها، هم‌جهت با برنامه‌هایی اجرایی است. هم

چنین، از راه‌کارهای دیگر پیشنهادی برای حل معضل دیرینه تأمین اعتبارات مالی طرح‌های عمرانی به عوض صور نقدی (Cash Basis)، پرداخت مطالبات پیمانکاران از طریق سیستم بانکی و با افتتاح حساب اعتبار اسنادی ریالی همچون پرداخت به پیمانکاران خارجی است.

 

محل انتشار: دومین کنفرانس ملی مهندسی و مدیریت ساخت