حرفهای خودی و بیخودی همه چیز دانها! قبل از اینکه سراغی از جنابان همهچیزدان شوآفی بروم، این را عرض کنیم که جنابمان دربست مخلص متخصصان و اساتید باتجربه و دانشمندی که در کسوت سخنران و مشاور و مربی، به رشد و ارتقای افراد و سازمانها کمک میکنند، هستیم و مخاطب عرایض ذیل، این بزرگواران […]
حرفهای خودی و بیخودی
همه چیز دانها!
قبل از اینکه سراغی از جنابان همهچیزدان شوآفی بروم، این را عرض کنیم که جنابمان دربست مخلص متخصصان و اساتید باتجربه و دانشمندی که در کسوت سخنران و مشاور و مربی، به رشد و ارتقای افراد و سازمانها کمک میکنند، هستیم و مخاطب عرایض ذیل، این بزرگواران کاربلد متخصص نیستند …
چه بساطی شده، از در و دیوار و زمین و آسمان، سخنران انگیزشی و نخبههای روانشناسی و بیبدیل و بینظیرهای مدیریتی و مربی و کوچینگهای رشد فردی و مشاوران متحولکننده تولید و فروش و کهکشانیسازان اعتماد بهنفس و پشتکار و همهفن حریفهای تخریبچی که کارشان انفجار قدرت و عزتنفس و انگیزه و رشد و فروش و درآمد و ثروت است، بر سرمان آوار شده است!
به این حضرات اضافه کنیم، مدعیان و متخصصان امور فنی و پزشکی و جامعهشناسی و فرهنگی و زبانهای زنده و مرده دنیا که کرور کرور در شبکههای اجتماعی در حال خدمت به خلایق هستند بدون آنکه از مدرک و گواهی و مجوزشان رونمایی کرده باشند (البته نیازی هم ندارند آنقدر فهم و کمالات دارند که از دور هم علم و دانششان توی ذوق میزند!) و هر روز عرصههای جدیدتری از علوم جدیده و قدیمه را در مینوردند!
هرچند آن شیادان علوم غریبه و رمال و اسطرلاب و کفبینی و جادوگران مطلع از گذشته و حال و آینده و گروهی دیگر که دارو و مکملهای معجزهگر و شفابخشیهای فیالفوری تولید و تجویز کرده و نسخه خلقا… را میپیچند و حکیم و استاد و مرشد و مرادهای خودخوانده و دست آخر هم کسانی که رمزارز و سهام و انافتی و حتی با یک عضویت ساده، کلی پول خیرات میکنند، آنقدر کار و عیارشان تابلو و منش و مرامشان پلشت است که آوردن نامشان در کنار هر گروه و دسته دیگری، ظلم مضاعف است به آن گروه و دسته، ولی چه میشود کرد دنیای مجازی است و این شعبدههای جانسوز! ولی عجالتاً با این مارهای خوشخط و خال کاری نداریم که در خانه اگر کس است، یک حرف بس است!
به هرحال، اینکه هرکسی با دانستن و حفظ کردن چند خط از سخنان بزرگان و اندک بهرهای از دانش و دیدن چهار تا فیلم و شرکت در دورههای نیمبند آموزشی با اتکاء به هنر سخنوری و توانمندی پشت هماندازی و ایضاً تبلیغات و ارتباطات و میزان قابل توجهی روداری! یکدفعه احساس خود بزرگپنداری مزمن کرده و در کسوت استاد و صاحبنظر و متحولکننده مجرب کاردان، دوره آموزشی و سمینار و سخنرانی و جلسات مشاوره و کوچینگ برگزار میکند و نرخ بازدید و عضوگیری از وبسایت و پیج و کانالش را با هر روشی که فکرش را بکنی زیاد کرده و در نهایت، هدف اصلی که پارو کردن پول است نائل میشود، معلوم است که این رشد آسانسوری و میانبر و بزرگ شدن بادکنکی و شومنی، نشانه آن است که فیالحال بازار و شرایط، برای جولان، مساعد است و مردم بینوا همچنان سادهدل و مظلوماند وگرنه نمیشود که اینهمه مشاور و مربی و سخنران و مدعی و کارشناس و خبره و متخصص و کاربلد در این مُلک وجود داشته باشد و بعد حال و روز اعصاب و روان و اقتصاد و صنعت و تولید و اعتمادبهنفس و رشد و شکوفایی سیر قهقرایی داشته باشد؟!
حتماً و لابد یک جای کار میلنگد و عجالتاً منظور هوشنگخانی ما این نیست که همه کاسه و کوزهها را بر سر این عزیزان بشکنیم، عرضمان این است که همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید، کافی است یک نگاهی به وضعیت مدیریت و بنگاهداری بخشخصوصی و دولتی بیندازیم، برخی مدیران و مسؤولان و وکلا و وزرا و صاحبمنصبان و ضابطان و رابطان و کارشناسان و کارمندان را به نظاره بنشینیم، میبینیم که همه چیز نیمبند و یکخط در میان است.
باز جای شکرش باقی است که مردم خودخواسته به سراغ آن مدعیان خودخوانده میروند ولی استفاده از محضر بر کرسی نشستگان خصوصی و دولتی و عمومی، قسمت است و تقدیر!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.