انتقاد سازنده!

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی انتقاد سازنده! یکی از خصوصیات ثابت و دائمی و ایضاً گل‌درشت دولت‌ها و حکومت‌ها از همان روز ازل تا شام ابد، انتقادپذیری و گوش دادن به نقد و نقادی است، خدا خیرشان دهد که این خصوصیت مخصوص مسؤولین این مُلک نیست و در همه کشورها و در همه دوران‌ها وجود […]

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی

انتقاد سازنده!

یکی از خصوصیات ثابت و دائمی و ایضاً گل‌درشت دولت‌ها و حکومت‌ها از همان روز ازل تا شام ابد، انتقادپذیری و گوش دادن به نقد و نقادی است، خدا خیرشان دهد که این خصوصیت مخصوص مسؤولین این مُلک نیست و در همه کشورها و در همه دوران‌ها وجود داشته و در خیلی مواقع حاکمان و رؤسا در میزان نقدپذیری، رقابتی تنگاتنگ و شانه‌به‌شانه با هم داشته و چه‌بسا درگیری‌ها و جنگ‌هایی هم برای اثبات میزان تحمل نقادی و شدت نقدپذیری بین ایشان به راه افتاده است!

آفتاب آمد دلیل آفتاب، همان‌طور که مشاهده می‌کنید، هرچند وقت یک‌بار عزیزان مسؤول از وکیل و وزیر گرفته تا رئیس و معاون و مدیرکل، اعلام می‌کنند که دوستدار نقد و انتقاد سازنده هستند و هیچ محدودیتی در این زمینه نداشته و از قضا علاقه وافری به نقادی‌ها مخصوصاً از طرف خلق‌ا… داشته و خلاصه هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو ولی اگر می‌گویی سازنده باشد و نه مخرب و به قصد تخریب.

خُب حرف حساب جواب ندارد، نمی‌شود که به اسم گله و شکایت، حرف تند و تیز همراه با تحقیر و تخریب و خدای‌ناخواسته دروغ و راست را نثار عزیزان و بزرگواران مسؤول کرد و برای پیچاندن افکار عمومی، نام آن را نقد بگذاریم و از عدم تحمل انتقاد نزد مسؤولین وامصیبتا سر دهیم!

تا آنجا که حافظه هوشنگ‌خانی ما قد می‌دهد، متأسفانه در این هزار سال اخیر هیچ یک از مردم عادی، رسانه‌ای‌ها، اهل فرهنگ و علم و ادب و صنعت و خلاصه همه آنهایی که در پست‌های ریاست و مدیریت و نظارت و… جایی ندارند، برای نمونه هم که شده یک انتقاد سازنده از مسؤولین نداشته و همواره با شبه نقد و تندی و تخریب، اقدامات، نظرات و نتایج اعمال مدیران را زیرسؤال برده‌اند و همواره هم به بیان نقد سازنده توصیه شده‌اند ولی امان از نبود گوش شنوا!

 برای اینکه بالاخره مردم بی‌اطلاع و کارشناسان و متخصصان و رسانه‌ای‌ها، چگونگی  انتقاد سازنده را یاد بگیرند و بیش از این موجب تکدر خاطر و تشویش طبع حساس مسؤولین بزرگوار نشوند، با اجازه این بزرگواران، جنابمان باتوجه به تجربه و فهم نیم‌بند خودمان راه و رسم طراحی و بیان نقد سازنده را از منظر این نوبر مسؤولان، به اطلاع همگان می‌رسانیم.

 اول اینکه؛ تا وقتی تعریف و تمجید و قربان و صدقه رفتن هست چرا گله و شکایت و نقد! بنابراین حتی‌الامکان از این قسم افعال دوری جسته و شتر دیدی ندیدی و یا حمایت و طرفداری و ثناگویی نصب‌العین قرار گیرد، باشد که ماجور شوید!

دوم اینکه؛ ملت همیشه در صحنه و دیگران همواره به خود یادآوری کنند که ما در برهه حساس تاریخی هستیم. در شرایط خاصی قرار داریم، در پیچ سرنوشت ساز قرار گرفته‌ایم، اگر اوضاع خوب و به سامان است ،کار مسؤولین بوده و اگر خبط و خطا و اشتباهی دیده می‌شود حتماً تصور و توهم است و در غیر این‌صورت کار،کار یک مشت آدم معلوم‌الحال است که می‌خواهند هنر و کفایت و درایت مدیر مربوطه را زیر سؤال ببرند و چه‌بسا همگی از بورکینافاسوی جهانخوار فرمان می‌گیرند!

سوم اینکه؛ آواز دُهل از نزدیک شنیدن خوش است و در خیلی مواقع آنچه شما معضل ومشکل می‌نامید، برای ما عین فرصت و دستاورد حساب می‌شود و حتماً باید زاویه نگاهتان را تغییر دهید!

چهارم؛ حالا بر فرض محال عیب و کم و کسری و حتی فاجعه و مصیبتی هم بود و شما درست می‌گویید، خوب که چی؟ یعنی فکر می‌کنید خیلی هنر کرده‌اید که عیب دیگران را به رویشان آورده و باعث رنجش و تحقیر و تخفیف کسی شده‌اید، می‌خواهم بدانم این کار درست و اخلاقی و انسانی است؟! وای بر شما!!

پنجم اینکه؛ اگر آنقدر در نقد و نقادی مصر هستید که به مرحله پنجم رسیده‌اید، چند جمله طلایی را خدمتتان یادآور می‌شوم که بزرگان فرموده‌اند: خودت بمال، گر تو بهتر می‌زنی، بستان بزن، همینه که هست، بشین بینیم بابا حال نداری!! تو گویی بدگو رفت و جان برد؟ حسابش با کرام الکاتبین است!

    ششم اینکه: تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد….

 

                 هوشنگ‌خان