حرفهای خودی و بیخودی نقمتسازان نعمت! فرقی ندارد که در این ملک هوا گرم باشد یا سرد، معتدل شود یا شورش را درآورد، باران بیاید یا نیاید، در هر صورت ماحصل همه اتفاقات، نقمتی پُرمصیبت میشود برای مردم بینوا، خشکسالی باشد، مشکل تأمین آب کشاورزی و حتی شُرب را پیدا کرده و روز گرم […]
حرفهای خودی و بیخودی
نقمتسازان نعمت!
فرقی ندارد که در این ملک هوا گرم باشد یا سرد، معتدل شود یا شورش را درآورد، باران بیاید یا نیاید، در هر صورت ماحصل همه اتفاقات، نقمتی پُرمصیبت میشود برای مردم بینوا، خشکسالی باشد، مشکل تأمین آب کشاورزی و حتی شُرب را پیدا کرده و روز گرم مردم را به شام داغ تبدیل میکنیم، بارندگی مناسب و در حد نرمال باشد، سر تخصیص آب و مدیریت آن به دعواهای حیدری نعمتی روی میآوریم و یک سازوکار درستدرمان و یکبار برای همیشه درست نمیکنیم که این همه داستان نداشته باشیم، بارندگی زیاد و قابلتوجه باشد، بهدلیل عدم تدارک و پیشبینی لازم و نداشتن تجهیزات و امکانات و سرعتعمل، کار به راه افتادن سیل در شهر و دیار و از بین رفتن خانهها و تلف شدن مردم بینوا میانجامد.
چند سال پرآبی، ما را به این نتیجه میرساند که دو هزارتا سد در مسیر رودهای فصلی و دائمی که به دریاچه ارومیه میرسند، بسازیم و باعث خشک شدن این دریاچه شویم، وقتی هم که به سالهای کمبارشی میرسیم، هم کشاورز را نابود کردهایم و هم دریاچه را و هم چند استان را در خطر طوفانهای نمکی و…!
باز خدا به اداره هواشناسی توفیق دهد که اینبار خلاف دفعات قبل از چندین و چند روز جلوتر هشدار و دورباش کورباشهای رسمی را صادر کرد وگرنه با این وضعیتی که سیل به جان درخت و خودرو و خانه مردم افتاده، آمار کشتهها چندین برابر میشد.
باران که نیست، از بیآبی نیروگاههای آبی از مدار خارج میشود، مخازن تصفیهخانهها خالی و فشار آب در شهر و روستاها اُفت پیدا کرده و یا قطع میشود و مجبوریم با تانکر آب به مردم برسانیم.
باران آنقدری میآید که زمین تشنه سیراب و ذخیره سدها روبه فزونی میگیرد، باز قصه همان قصه است، تصفیهخانه بهدلیل گلولای و کدورت آب با ظرفیت پایین کار میکند و تشنگی و بیآبی شهر و روستا هم دوباره شروع میشود!
در اصفهان ما که برعکس همه جای کشور، باران نبارید و فقط هوای شرجی و بادش به شهروندان رسید، عجالتاً با همت و پیشبینی مسؤولین، تصفیهخانه نیمبند شده و آب چندین شهر و صدها روستا روزی چند ساعت قطع و یا با فشار پایین است، تهران که هم خسارت سیل و کشته داشت و هم از کارافتادن تصفیهخانه!
به هرحال اوضاع و احوال گرگ و میشی باعث میشود کشاورزی و تولید پررونق به عدم فروش محصول و خراب شدن آنها در انبارها و ضرر کشاورز و باغدار و دولت و بیتالمال منجر شود، باران و پرآبی هم نتیجهاش میشود آبگرفتگی کیسههای برنج وارداتی که در زیر سقف آسمان و در گمرک دپو شدهاند!
پایین آمدن کشت و تولید پایین، از چند ماه زودتر خودش را نشان میدهد و قیمتها نجومی و دردسرهای مردم مضاعف میشود! باران زمین را گلآلود و جاده را میبندد، قیمتها صعود میکنند، خشکسالی هم که قربانش بروم تمام بهانههای دنیا را دست دلال و توزیعکننده و فروشنده میدهد که هرجور که دلشان میخواهد رفتار کنند و در همه حالات فوق، این کشاورز و خلقا… بینوا هستند که باید چوب ندانمکاری و سوءاستفادهها را بخورند!
در مثل است که میگویند فلانی با یک غوره سردیاش میشود و با یک کشمش گرمی! این بساط نقمتسازی از نعمت ما هم چیزی در همین مایههای کشمش غورهای است! خدا بخیر کند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.