حرفهای خودی و بیخودی خبرِ خوش درمانی! اگر یک نگاه خریداری به افزایش تعرفهها و عوارض دولتی بیندازیم، میبینیم که دست مبارک جناب دولت، به کم نمیرود و از سی، چهل درصد تا بیش از صددرصد افزایش را تصویب و اجراء میکند، نمونهاش همین نرخ عوارض جادهای است، بماند که حذف ارز ترجیحی و […]
حرفهای خودی و بیخودی
خبرِ خوش درمانی!
اگر یک نگاه خریداری به افزایش تعرفهها و عوارض دولتی بیندازیم، میبینیم که دست مبارک جناب دولت، به کم نمیرود و از سی، چهل درصد تا بیش از صددرصد افزایش را تصویب و اجراء میکند، نمونهاش همین نرخ عوارض جادهای است، بماند که حذف ارز ترجیحی و اخیراً ارسال اصلاحیه قانون بودجه به مجلس که دولت را از برگرداندن قیمت برای مصرفکننده به شهریور۱۴۰۰ معاف میکند، یک درآمد چند برابری است!!
همین سه ماه پیش بود که خبر افزایش ۱۰ درصدی حقوق بازنشستگان، این بندگان خدا را در شوک غریبی فرو برد، ولی بعد از این خبر شوکهکننده و در عرض این دو، سه ماه اخیر، بازنشستگان هر روز و یا نهایتاً یک روز درمیان خبرهای خوش فراوانی را دریافت کردهاند، که حقیر فکر میکند این همه خوشی به آن یک خبر بد میارزید!!
کافی است گوگلجان را به چالش سرچ خبر خوش برای بازنشستگان دعوت کنی تا ببینی به قاعده طول دوران خدمت این بزرگواران، در عرض همین چندماهه خبر خوش دریافت کردهاند که یک از یک بهتر و مهمتر که بر این مژدهها گر جان فشانم رواست! ما را سوز و گریه، باری چراست!!
به هرحال خواستیم از همین تریبون از همه مسؤولین، مجریان، وکلا، رسانهها و دیگر متولیان امور که دستی بر این آتش خبر خوشرسانی داشتند کمال تشکر و امتنان را داشته و از ایشان عاجزانه خواهش نماییم که منبعد ادامه دادن به روانسازی این سیل خبرهای خوش را بیخیال شوند، چون اولاً بازنشستگان بیشتر از این ظرفیت خوشی و خوشحالی را ندارند و ثانیاً اگرچه آب مایه حیات است ولی سیلاب مخرب و مایه ممات است و میترسیم که از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی مینمود
از هلیله قبض شد، اطلاق رفت
آب آتش را مدد شد همچو نفت!
سه ماه آزگار است که قرار است به درددل این بازنشستگان برسند و این مصوبه ۱۰ درصد افزایش حقوق که هیچ ارزش و فایدهای برای ایشان ندارد و جوابگوی همان ۱۰درصد افزایش هزینههای سال گذشته هم نیست (چه رسد چند برابری قیمتها در سالجاری) را اصلاح کرده و لااقل نرخ افزایش حقوق را با نرخ تورم پارسال مطابق کنند، امسال پیشکش! ولی در عوض یک روز خبر میرسد که خوش بهحالتان که وکلا مصوبه را درست نمیدانند، وزارت کار قول بررسی و اصلاح داده است، تا چند روز دیگر موضوع حل و فصل میشود، مجلس قرار است تا فلان روز مصوبه را بررسی کند، رئیسجمهور بازنشستگان را دوست دارد و دستور داده بهسرعت مشکلات حل شود، دولت متعهد به حفظ شأن و منزلت بازنشستگان است، مجلس مصوبه دولت را رد کرد، مجلس یک مصوبه جدید صادر و ابلاغ کرد، دولت در همین چند روز، کاری میکند کارستان، خبر خوش که بازنشستگان تأمیناجتماعی افزایش حقوقشان درست شد و پرداخت میشود، خبر خیلی خیلی خوش که این افزایش فعلاً انجام نمیشود تا همه با هم افزایش پیدا کنند! دولت موافق افزایش حقوق بیشتر از ۱۰ درصد است، دولت تصمیم میگیرد، خوش بر احوالتان که دولت دیگر تصمیم نمیگیرید و اختیاراتش را به هیأت امنای سازمان بازنشستگی واگذار کرد، چه نشستهاید که سه وزیر حاضر در این هیأت امنا تصمیمگیرنده شدند (و لابد مستقل عمل میکنند) و تا بهمان تاریخ، تکلیف معلوم میشود همین سریال شد، نشد، میشود، خواهد شدهای بیتمام!
این دست آن دست کردن و امروز و فردا و وقت خریدن و دورهای تسلسل و با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن و قصه و داستان و بازی و سرد و گرم کردنها و تراوش این همه خبر خوش و مهم و مهیا کردن همه تسهیلات و خدمات برای بازنشستگان، ثمرهاش همین میشود که هنوز تکلیف حقوق شندرغاز بازنشستگی معلوم نشده و عایدیاش شده است، شرمندگی این بزرگواران در برابر سر و همسر و غصه و ناراحتی و افسردگی!
برادر، اخوی، رئیس، مسؤول محترم، دست بجنبانید، بالاخره مرگ یکبار شیون یکبار، یا اینطرفی یا آنطرفی و یا حد وسط، راه دیگری که نیست؟ هرکاری میکنید مراقب اعتماد بین خود و بازنشستگان و معیشت لبه تیغ پدربزرگ و مادربزرگها باشید.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.