تبریکات خبرنگاری!

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی تبریکات خبرنگاری! دلمان می‌خواست عنوان این مطلب را می‌گذاشتیم روز خبرنگاران بی‌روزی! ولی از آنجا که گفتیم شاید برخی بگویند که این دیگر چه عنوانی است، روزی که دست خداست و مگر می‌شود در این دنیا کسی بی‌روزی باشد! برای همین پیش خود گفتیم عنوان را به کم‌روزی تغییر می‌دهیم […]

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی

تبریکات خبرنگاری!

دلمان می‌خواست عنوان این مطلب را می‌گذاشتیم روز خبرنگاران بی‌روزی! ولی از آنجا که گفتیم شاید برخی بگویند که این دیگر چه عنوانی است، روزی که دست خداست و مگر می‌شود در این دنیا کسی بی‌روزی باشد! برای همین پیش خود گفتیم عنوان را به کم‌روزی تغییر می‌دهیم که مشکل آن برخی دوستان هم حل‌وفصل شود، اما این عبارت هم چندان خوشایند برخی دیگر نبود و می‌گفتند، پدرآمرزیده کلی شکایت و غرولند و توبیخ و زحمت و تلاش شبانه‌روزی و پشت در رئیس و معاون ماندن و حرف زور شنیدن و بی‌محلی فلان مقام و شاکی شدن بهمان مدیر کل، روزی هر روز ما شده است و با این اوصاف، زیاده روزی هم شده‌ایم، فقط قسمت ریالی این پُر روزی لنگ می‌زند که ظاهراً برای خودمان هم دیگر مهم نیست و سال‌هاست با کار دوم و شغل سوم، جبرانش کرده‌ایم!

باتوجه به این توضیحات سراسر منطقی، تصمیم گرفتیم حال که وضعیت این‌جوری شده است، عنوان مطلب امروزمان را بگذاریم روزگار خبرنگار، اما اینقدر این عنوان نخ‌نما و معلوم‌الاحوال بود و بوی رنج و کم و کسری و مغضوب همیشگی و دویدن و نرسیدن در آن فشرده‌سازی شده است که گفتیم حال همه را خراب می‌کنیم، بهتر است با یک جمله مثبت، تکلیف عنوان را معلوم کنیم، بعد داخل متن هم از روزی روزگاری‌ها بگوییم، هم از بی‌روزی و کم‌روزی و بی‌مهری و پُردردسری!

به هرحال خواستیم از همین تریبون اولاً روز خبرنگار را با یکی، دو روز تأخیر، تبریک عرض کنیم و هم اینکه به برخی (شما بگو یک نفر) عزیزان مدیر و مسؤول و ایضاً کاسب و کارمند و بخش‌خصوصی و شبه‌دولتی، عرض کنیم که این تبریکات پیش‌نویس شده و کیلویی و کتره‌ای که هر ساله صادر می‌فرمایید و در آن از تقدس قلم و کلمه و حریت و آزادگی و سختکوشی خبرنگاران می‌گویید و خود و مجموعه و ایضاً شهر و دیار و کشور و کهکشان‌ها را قدردان فسادستیزی و بیان حقایق و ثابت قدمی خبرنگاران می‌نامید، عرض کنیم که بالاغیرتاً اگر خبرنگار همین‌هایی که شما می‌فرمایید، باشد و مجموعه تحت فرمان و مدیریت جنابتان را با همین دست فرمان که از آن تقدیر و تشکر می‌نمایید، مورد رصد و تحقیق و استنتاج و عنایت قرار دهد، چه می‌کنید؟

البته سؤالم اشتباه است، باید بپرسیم که قبلاً با خبرنگار و گزارشگرانی که با تیغ نه‌چندان تیز نقد و یا گلایه و فی‌المثل با درخواست شفافیت در گزارشات مالی و برنامه‌ای،خدمت مبارک رسیده‌اند، چه معامله‌ای فرموده‌اید؟!

اصلاً اینها را کنار بگذاریم، بگذارید به زبان دیگر و ایضاً با رسم شکل موضوع را کمی تا قسمتی باز کنیم که برخی عزیزان مدیر و رئیس و مسؤول بفهمند با خودشان و ایضاً ما اهالی خبر و رسانه، چندچند هستند، لطفاً یک نگاه خریداری به متن و بیانیه‌های تبریکات روز خبرنگار که در این چند ساله اخیر، صادر فرموده‌اید، بیندازید، بعد فرمان دست خودتان، بفرمایید یک خبرنگار با آن توصیفات و تعریفات مندرج در بیانیه‌های جنابتان اگر بعد از رصد و تحقیق ، مشکل و معضلی را احصاء کرد و بخواهد عیب یا اشکالات و خدای ناخواسته کم و کسری‌های مدیریتی و اجرایی جنابتان و یا مجموعه تحت تکلف‌تان را به بوته نقد و مطالبه بکشاند، بفرمایید با چه روش، لحن و ادبیاتی باید آن مورد و یا موارد را خدمت شما، بیان نماید تا به وظیفه و تکلیف و مسؤولیت خود عمل کرده باشد؟  

خیلی به خودتان زحمت ندهید، ما که فکر می‌کنیم، از هزار و یک‌راه موجود در بیان نقد و مطالبه و گله و شکایت، شما آن راه هزارودوم را می‌پسندید و عجالتاً دیگرا ن باید در برابر مقام شامخ شما بزرگواران همواره تعریف و تمجید و دعا و ثناگویی پیشه کنند تا همچنان جزء همان خبرنگاران شجاع و بی‌بدیل و آزاده و باکفایتی که در بند کلمات بیانیه‌های سراسر شور و شوق و قدردانی گرفتار شده‌اند، قرار بگیرند!!

                 هوشنگ‌خان