حرفهای خودی و بیخودی قحطالزمان نظارت! اینجور که از شواهد و قرائن بر میآید، یحتمل یا دیگر هیچ شرکت و تولیدکننده و فروشگاه و کسبهای گرانفروشی و کمفروشی و احتکار و این قسم افعال قبیحه را انجام نمیدهد و یا عزیزان نظارت و کنترل و بازرسی و حمایت از حقوق مصرفکننده و یک دوجین […]
حرفهای خودی و بیخودی
قحطالزمان نظارت!
اینجور که از شواهد و قرائن بر میآید، یحتمل یا دیگر هیچ شرکت و تولیدکننده و فروشگاه و کسبهای گرانفروشی و کمفروشی و احتکار و این قسم افعال قبیحه را انجام نمیدهد و یا عزیزان نظارت و کنترل و بازرسی و حمایت از حقوق مصرفکننده و یک دوجین دستگاه و سازمان دیگر، اندکاندک از صرافت رصد قیمتها و کنترل بازار و نقرهداغ کردن این افراد، افتادهاند! البته آنچه به چشم مبارک هوشنگخانی ما میآید، ظاهراً هم از صرافت افتادهاند و هم عظم و ارادهای در کار نیست و با زبان بیزبانی فرمان هرکاری دلتان میخواهد بکنید را به جمیع حضرات حاضر در کسب و کار و اقتصاد و خرید و فروش، داده شده است و خیلی شیک و مجلسی همه چیز یله و رها و در دست باکفایت دلال و سفتهباز و بچهزرنگهای ابنالوقت، قرار گرفته است!
قیمت گندم و نهادههای دامی و ایضاً روغن و برخی دیگر از اقلام در بازار جهانی کمی تا قسمتی کاهشی شده است، محاسبه تعرفه گمرکی هم که از قیمت دلار نیمایی به ارز ترجیحی بازگشت، اما همچنان قیمت اقلام بر پایه یکی، دو ماه پیش است و حتی شاهد افزایش در بسیاری از این اقلام بودهایم!
همچنین یکدرمیان تجار، تولیدکنندگان و ارائهکنندگان خدمات، از پایین بودن قیمتها و بهصرفه نبودن تعرفهها و ضرردهی و اینجور موضوعات صحبت میکنند، هرچند برخی از این ادعاها همچین بیربط هم نیست، اما هم شما و هم من و هم بسیاری از عزیزان نالان از قیمتگذاریها، خوب میدانیم که همانطور که خودروسازهای وطنی با فروش هر خودرو به قیمتهای کهکشانی، ضررهای هنگفت میکنند، ضرر و زیان آن تولید و توزیعکننده و تاجر و کسبه که صبح تا شب زجه مویه میکنند نیز از همین قماش ضرر و زیان است!
معلوم نیست مدیریت و یا میزان توقع و زبانمان لال طمع برخی صاحبان کسب و کار و شرکتهای تولیدی و توزیعی و تجار فرهیخته چگونه و تا چه حد و اندازهای است، که به هیچوجه منالوجوه تَهش معلوم نیست، یعنی هرچقدر قیمتها بالا میرود، چارصباحی بعد باز به دنبال متورم کردن قیمتها هستند و زمین و زمان را میدوزند تا به هدف خود برسند.
با عنایت به عقل ناقص جنابمان و ایضاً تجربه نیمبندی که در تولید و صنعت داریم، باید خدمت مبارکتان بگویم که توقع و طمع، بهجای خود که به کم و بیش عارضه برخی از این بزرگواران است و سیرایی هم ندارد، ولی کار در مدیریت صحیح و بازدهی مناسب و قیمت تمام شده واقعی بدجور گره خورده و خرابی خیلی از چیزها، ریشه در این ناکارآمدی و عدم توان و بیکفایتیهاست، وگرنه این افزایشهای پیدرپی و مشکلات مالی پایدار و تعطیلی و زیاندهی برخی، هرچه هست فقط و فقط زیر سر طمع و توقعها نیست!
این را هم عرض کنیم که حواسمان به عدهای هست که در حال پول روی پول گذاشتن هستند و عین خیال مبارکشان هم نیست که مردم در چه زحمت و سختی هستند و وضعیت معیشتشان چگونه است، خدایشان پول است و هر راه پیدا و پنهان و درست و غلطی را که بتوانند میروند که حسابهای بانکی خود را تپلتر کرده و هر روز به تعداد مغازهها و حجم واردات و تعداد کارخانجات خود اضافه کرده و هرچند وقت یکبار و به وقت مناسب در بازار طلا و ارز و مسکن و خودرو، خشکبار و چای و برنج و شکر و چوب و سنگ و نخ و پشم و قسعلیهذا هم سرکی میکشند تا دنیا ندیده از دنیا نروند!
این از وضع منفعتطلبی و درآمدهای نجومی برخیها، آن از نظارت و بازرسیهای سختگیرانه و پُرشماری که مدتهاست رنگ باخته، مشکل و مصیبت هم که سهم مردم بینواست. بهنظر میرسد هرکسی سهم خود را میبرد…!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.