حرفهای خودی و بیخودی طنز واردات خودرو! از همین اول عرض کنیم که منظورمان خدایناخواسته این نیست که قراری بر واردات خودرو نیست و همهاش شوخی و منباب عوض شدن فضاست و یا برعکس شوخیشوخی قرار است خودرو وارد شود و بعد از هرگز، خلقا… بتوانند خودروهایی در کلاس جهانی و با قیمت مناسب […]
حرفهای خودی و بیخودی
طنز واردات خودرو!
از همین اول عرض کنیم که منظورمان خدایناخواسته این نیست که قراری بر واردات خودرو نیست و همهاش شوخی و منباب عوض شدن فضاست و یا برعکس شوخیشوخی قرار است خودرو وارد شود و بعد از هرگز، خلقا… بتوانند خودروهایی در کلاس جهانی و با قیمت مناسب خرید کنند و دوقلوهای افسانهای خودروساز وطنی کارشان به خنس خواهد خورد و از این قسم شوخی و طنازیهایی که برخی از ما مردم سادهدل در تخیل و رویاهایمان، ساخته و پرداخته کردهایم!
خیر منظورمان نه آن است و نه این، اصلاً منظور خاصی نداریم، هرکسی داستان تصویب واردات خودرو و تلاش چندینماهه برای نوشتن دو خط آییننامه و شرط و شروط مندرج و روش و منش اجراء و وضعیت ارز و ریال و دیگر موارد مرتبطه را مرور نماید، خود به خود یک حالت نشاط و شادمانی به ایشان مستولی میشود که حکماً در وصف آن میفرمایند، کارم از گریه گذشته است، به آن میخندم!
اینکه این فاصله سه، چهارماهه از تصویب کلیات در هیأت دولت تا رسیدن آییننامه برای تصویب جزییات به دست کابینه، دقیقاً عزیزان در حال چه نوع تدوین و تحریر و رایزنی و تفسیر و چانهزنی و… بودهاند بر کسی معلوم نیست ولی از آنجا که نوشتن این آییننامه چند ماه به درازا کشیده معلوم است طرحی درجه یک، دقیق، همهجانبه، اجرایی و قطع بهیقین به نفع ملت و دولت است و احتمالاً سند افتخاری برای دستاندرکاران و متولیان و مربوطین!
از آنجا که قاعدتاً هر قانون و مقررات و خصوصاً آییننامهها، برای اجراء شدن تدوین و نوشته میشوند، از همین تریبون خدمت عزیزان متولی سؤالی دارم که این شرط الزام بر انتقال دانش فنی خودروهای وارداتی، یعنی چه؟ اگر میشود کمی بیشتر توضیح دهید و احیاناً اگر در متن آییننامه بهطور مفصل به آن پرداخته شده است، لطفاً آن را منتشر فرمایید که لااقل خلقا… و کارشناسان و صاحبنظران قبل از آنچه همه چیز نهایی شده و کار از کار بگذرد، آن را دیده و نظر و نقد و پیشنهادات خود را بدهند و حالا که قرار است اتفاقی بیفتد، خوب و خوش و درجه یک بیفتد!
شخص شخیصمان متن آییننامه را نخوانده و توضیحات عزیزان را نشنیده، میگوییم که این شرط الزام به انتقال دانش فنی، بیشتر شبیه یک دستانداز و سنگ در جاده باریک واردات خودرو، عمل خواهد کرد، البته از کوچک و بزرگی آن اطلاعی در دسترس نیست ولی همانطور که حضرت حافظ فرمودند که از سابقه نومید مشو، میگوییم بزرگی آن، آنقدری هست که کل زیروبند خودرو را پیاده کند!
در خبر است که جناب مستطاب بانک مرکزی، از آنجا که قاعدتاً واردات خودرو با ریال امکانپذیر نبوده و کلی ارز باید به پایش ریخته شود، همچین دلخوشی از اصل واردات خودرو ندارد چه رسد به روش و شیوه آن و احتمالاً بالاخره زورش را میزند که انقولت و تکمضرابی این وسط ساز نماید و کار به خنس بخورد، البته مدیون هستید که این موضوع را به تحریمها ربط بدهید چون جنابمان دلخور میشویم!
فهم هوشنگخانی ما اینگونه فرمایش میکند که یحتمل آییننامه مطروحه، یک دوری هم باید در مجلس بزند و بعد برگردد برای تصویب درکابینه دولت جوانبخت یکساله و در این دور زدن، هر اتفاق خوش و ناخوشی ممکن است برای این نوگل شکفته رخ داده که حتی ممکن است موجبات رنجوری و ناخوشی ایشان را فراهم آورده و ای بسا که در این دست به دست شدنها از دست برود! ولی اگر هم سرحال و قبراق و یا به هر ضرب و زوری، دور دور خود را تمام کرده و به توشیح وکلا و مجریان رسید و از این خان گذشته و به مرحله اجراء شرفیاب شد، احتمالاً توسط برخی مفاد و مواد برنامه بودجه سال آتی، خفتگیر میشود و گوش شیطانکر، خرداد و تیر سال آینده اولین خودروی وارداتی دارای خدمات پس از فروشِ در حال انتقال فناوریِ ارزان قیمتِ مختص دهک ۱۰ به بالا! تایرش به خاک ایران خواهد رسید!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.