کاش بی‌خیال واردات خودرو می‌شدید!

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی کاش بی‌خیال واردات خودرو می‌شدید! ما که از وقتی این آیین‌نامه ماورایی و همه‌چیز تمام واردات خودرو را دیدیم، دندان لق واردات خودرو را کندیم، امید به تعدیل درست‌درمان قیمت‌ها و رقابتی شدن بازار برای دوقلوهای افسانه‌ای خودروساز به کل ریشه‌اش در دلمان خشک شد و بند دلبستگی و وابستگی […]

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی

کاش بی‌خیال واردات خودرو می‌شدید!

ما که از وقتی این آیین‌نامه ماورایی و همه‌چیز تمام واردات خودرو را دیدیم، دندان لق واردات خودرو را کندیم، امید به تعدیل درست‌درمان قیمت‌ها و رقابتی شدن بازار برای دوقلوهای افسانه‌ای خودروساز به کل ریشه‌اش در دلمان خشک شد و بند دلبستگی و وابستگی به اقدامات شایسته کاردان‌های اجرایی را به‌کل از دل، بریدیم!

اخیراً وزارت کریمه صمت اعلام کرده که اجازه نمی‌دهیم واردکنندگان قیمت‌ها را در بازار بالا ببرند و اگر قیمت خودروهای وارداتی، در داخل کشور بیشتر از فروش آنها در خارج از کشور باشد، مابه‌التفاوت را به‌نفع دولت ضبط می‌کنیم (قریب به همین مضمون!) و اجازه رانت و سودجویی نمی‌دهیم و از این قسم حرف‌های چون حلوای تن‌تنانی پرتکرار!

خب جناب صمت بزرگوار، با این مقررات و دست و پابندهایی مثل الزام به انتقال دانش فنی و ایضاً گلچین کردن واردکننده و شرایطی که اگر نگوییم فقط و فقط به خودروسازهای داخلی و شرکت‌های زیرمجموعه و موازی آنها می‌خورد فقط درصد بسیار کمی از فعالان اقتصادی که علاقه‌مند به واردات خودرو هستند، می‌توانند شرایط و مدارک و الزامات و حتی سرمایه و هزینه‌های مترتب بر آنها را پاس نمایند.

بنابراین کمی آن آیین‌نامه و مقررات را سهل و آسان کنید تا هم انتظار و نیاز واقعی کشور به واردات خودرو که قرار بود اهدافی مثل ارزان شدن قابل توجه خودرو، افزایش کیفیت و کمیت آنها و به تبع آن در کورس رقابت قرار گرفتن خودروسازهای داخلی و افزایش کیفیت و کمیت و بهینه شدن شرایط فروش و همچنین برچیده شدن بساط رانت و باند و ایضاً دلالی و سفته‌بازی در این بازار، را محقق نماید، و هم اینکه با افزایش و تکثر واردکنندگان خودرو، شرایط انحصار و امکان تبانی و هماهنگی بین واردکنندگان و به فرمایش جنابتان، ایجاد رانت مهیا نشود، و از فردا نگرانی و دغدغه مردم و ناظران و ایضاً متولیان امور، مبارزه با رانت و سودجویی واردکنندگان و دردسرهای طراحی و تصویب قوانین و مقررات برای مبارزه با آنها، وجود نداشته باشد!

کلاً وقتی یک کار ساده و راه‌حل‌های روان و پرتکرار در دیگر کشورهای دنیا که هم تجربه خود را پس داده و هم می‌شود کمی ایرانیزه‌اش کرد را آنقدر غامض و پیچیده‌اش می‌کنیم و معلوم نیست هدف همانی است که می‌گوییم و قول و وعده‌اش را داده‌ایم و یا حکایت با دست پس زدن و با پا پیش‌کشیدن است و ویترین و ظاهر و نمایش و قصد و غرض و تصمیم و نتیجه و خدمت به خلق و شفافیت و مبارزه با رانت و باند، شده است معجونی دهان‌دوز و زبان‌سوز که عجالتاً معلوم نیست چه کسی به چه کسی است و کُت تن کیست و تکلیف‌مان با خودمان هم معلوم نیست چه رسد به بقیه و ایضاً مردم بینوای گرفتار به دست سیاست‌های پیدا و پنهان و یکی نبودن دل و زبان و…

هرچه به خودمان می‌گوییم که بی‌خیالِ این قصه واردات خودرو بشویم، ولی آنقدر ما (قاطبه خلق‌ا…) به این تغییر رویکرد و تصمیم به واردات خودرو امید بسته بودیم که بعد از هرگز شرایط بازار کاملاً واقعی، شفاف و رقابتی شود تا هرکسی توان و هنر تولید و فروش خودرویی دارد که باب میل مردم است، در این بازار باقی بماند و هرکسی اینکاره نیست، برود سراغ صنعت و کسب و کار دیگری و این بساط انحصار و رانت برچیده شود، ولی الان با این آیین‌نامه و شرایط و فضای غبارآلود، هرچه زور می‌زنیم کلاً خود را به کوچه چپ زده و حکایت آش همان آش و کاسه همان کاسه را برای خود یادآوری کنیم، نمی‌توانیم، ولی ظاهراً چاره‌ای نیست، همان‌طور که اول یادداشت عرض کردیم، باید این دندان لق دل بستن به حرف‌ها را بکَنیم و دور بیندازیم (خیلی دور!).

 

                                      هوشنگ‌خان