حرفهای خودی و بیخودی ماهیگیری تاکسی آنلاین! در چند روز اخیر از طرف یکی از چند تاکسی آنلاین فعال بر روی گوشی جنابمان! در دو نوبت بسته تخفیفی ۲۰ تا ۲۵ درصدی (باسقف ریالی) برای چند سفر، برایمان ارسال شد، خب ارسال اولین بسته تقریباً عادی بود، به هرحال ما پول خوبی تو جیب […]
حرفهای خودی و بیخودی
ماهیگیری تاکسی آنلاین!
در چند روز اخیر از طرف یکی از چند تاکسی آنلاین فعال بر روی گوشی جنابمان! در دو نوبت بسته تخفیفی ۲۰ تا ۲۵ درصدی (باسقف ریالی) برای چند سفر، برایمان ارسال شد، خب ارسال اولین بسته تقریباً عادی بود، به هرحال ما پول خوبی تو جیب این شرکتها میکنیم و آنها هم به نوعی قدردانی میکنند (چه حرفا!) اما بسته دوم که ارسال شد، شست مبارکمان خبردار شد که باز قصه افزایش تعرفهها و هزینههای این تاکسی آنلاین استارت خورده و این تخفیفها برای شیر تو شیر کردن روزهای اول گرانی است و این روش همچنان به نخنماشدگی نرسیده است و هم کاربردی است و هم از نظر حقیر تاکسی آنلاینسوار بینوای مظلوم! در زمره روشهای پیچاندن حرفهای، دستهبندی میشود.
خلاصه بسته دوم را برای اولینبار که استفاده کردم، متوجه شدم هزینه سفر با احتساب تخفیف، آنقدرها با هزینه دفعات معمولی قبل توفیری ندارد، گفتیم شاید ساعت استفاده یکجوری هست که اینجوری شده، برای همین خیلی برایمان ناجور به نظر نرسید! اما در نوبت دوم استفاده، اولاً کد تخفیف که بهصورت خودکار باید اعمال میشد، اعمال نشد (شاید جوری برنامهریزی شده که ببینند آیا حواسمان هست یا تعجیل و اضطراب و احیاناً اضطرار ما در راستای جیب ایشان، عمل خواهد کرد ا…اعلم) در ضمن هزینه سفر هم، دچار رشد و جهش شده بود! خُب ما هم که کلی برای خودمان ادعای زرنگی و هوشنگخانی داریم، فیالفور کد تخفیف را ارسال و کلید ثبت را فشار دادیم، چه فشاری! چشمتان روز بد نبیند، هزینه با اعمال کد تخفیف همچنان یک سر و گردن از هزینه روزهای قبل بالاتر ایستاده بود و با زبان بیزبانی میگفت «دیدی ما زرنگتریم داداش»!
جانم برایتان بگوید که این حرکت پیشبینی نشده و رکب هوشمندانه، بدفرم برایمان گران تمام شد، بنابراین در یک اقدام بینظیر از بین لیست در حال تکثیر تاکسیهای آنلاین، سراغ یکی دیگر از این بزرگواران رفته و مثل باد مبدأ و مقصد را درج کردیم (البته از قبل ذخیره داشت، و مثل باد را قپی آمدیم) و چشممان به جمال هزینه سفر بدون کد تخفیف ایشان، منور شد که یک نیم گردن از هزینه با تخفیف آن جناب اولی کمتر بود!
بقیه قصه هم که معلوم است، یکهو ارادت ویژه نسبت به آنلاین تاکسی دومی پیدا کرده و تأییدات لازم را زده و به سفر درونشهری چهار ریال ارزانتر رفتیم که یحتمل این ارزانی هم دیری نمیپاید و این پلتفرم و ایضاً دیگر پلتفرمها با تأسی و الگو گرفتن از یکدیگر، استفاده احسن و اکمل را از شیر تو شیری و عدم نظارت مستمر که همه چیز را مهیا کرده است، بُرده و چهار روز دیگر چندمین صعود و فتح قلههای جدید را در سالجاری جشن گرفته و حالش را میبرند!
نمیدانیم جدیجدی برخیها باورشان شده است که شهر شلوغ و کسی به کسی نیست و یا شوخیشوخی همه چیز یله و رها شده و کسی به کسی نیست! یعنی چطور میشود که برخی از اصناف و شرکتها و کارخانجات و خدماتیها، هر لحظه و دَم به ساعت، مترصد این هستند که تَقی به توقی بخورد و هوا گرگ و میش شود و ایشان ساز گران کردن و افزایش قیمت و کاهش کیفیت و کمیت را ساز کنند!
حالا درست است که ما راه به راه به نظارت و بازرسی گیر میدهیم و ضعف ناظرین و رابطین و ضابطین و بازرسین را به رخ این بزرگواران میکشیم، ولی انصافاً مگر چند ناظر و بازرس در این کشور هستند که باید دائماً حواسشان به همه باشد و این را کنترل کنند، دیگری تک مضراب میآید، آن یکی را سامان میدهند، دیگری قیقاج میرود، جریمه و تنبیه و تادیبها هم که یا کارساز نبوده و یا آنقدرها بازدارنده نیستند که بخواهند ترس و دلهره و اضطرابی ایجاد کند!
فهم هوشنگخانی ما میگوید، که راهی نیست جز آنکه یک دوجین از این بچهزرنگها اساسی نقرهداغ شوند تا کرور کرور سرشان به حساب و گوششان بدهکار شود!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.