حرفهای خودی و بیخودی هنر اسکوچیچ و مرام ما! اینکه گزینهای بهتر از کیروش نداریم و ایشان درجه یک و با فوتبال ما آشناست و این قسم حرفهای غیردقیق و ا…بختکی که معلوم نیست با کدام ادله و بررسی و سابقه و تجربه گفته میشود را کاری نداریم، البته نه اینکه اصلاً کاری نداشته […]
حرفهای خودی و بیخودی
هنر اسکوچیچ و مرام ما!
اینکه گزینهای بهتر از کیروش نداریم و ایشان درجه یک و با فوتبال ما آشناست و این قسم حرفهای غیردقیق و ا…بختکی که معلوم نیست با کدام ادله و بررسی و سابقه و تجربه گفته میشود را کاری نداریم، البته نه اینکه اصلاً کاری نداشته باشیم ولی عجالتاً بحث ما چیز دیگری است اما در آخر همین خودی و بیخودی از خجالت نخودیها درمیآییم. (بروم یک لیوان آب خنک بخورم، اعصابمان زیادی خَشخَشی شده!)
یادمان نرفته است که این جناب اسکوچیچ در چه شرایطی تیم ملی ما را تحویل گرفته، تیمی که تا حذف از مقدماتی جامجهانی، فقط یک قدم فاصله داشت ولی به یکباره حالش خوب شد، تحول را تجربه کرد و رکورد سریعترین و راحتترین صعود به جامجهانی را به دست آورد. البته هنر و توانمندی ملیپوشان در طی کردن این مسیر بسیار درجه یک و مهم است ولی این کاردانی و تدابیر سرمربی کروات بود که بهترین عملکرد را از بازیکنان گرفت و شرایط بازی را بهنفع تیم ملی تغییر داد.
این را هم، همه ما بهتر از بقیه! میدانیم که رفتن به مسابقات جامجهانی برای هر مربی آرزوی بزرگ و مهمی است و بسیاری از مربیان معتبر این افتخار را تجربه نکردهاند، بنابراین وقتی یک نفر مثل اسکوچیچ تیم ملی بحرانزده یک کشور را سامان داده و به سر منزل مقصود و جامجهانی میرساند و یکهو دو ماه مانده به مسابقات، برکنار میشود، اگر نگوییم آخر نامردی است، ولی در حد اعلاء نمایش کامل قدرناشناسی و بیمعرفتی است.
البته فدراسیونی که با حرف و حدیث و اما و اگرهای بسیار بر سرکار آمده است، عقد اخوتی با کسی نبسته است که حتماً و در هر شرایطی سرمربی خود را حفظ کند و لابد حساب و کتاب و دودو تا چهارتایی کردهاند که هنوز مُهر ریاست و معاونت و هیأتشان خشک نشده، برجک سرمربی بینوا را زده و با یک خداحافظی سرعتی و روی هوایی، نسخه ایشان را پیچاندند، ولی این حرفها همهاش نصف قضیه هم نیست، همینجوری که نمیشود یک مربی موفق را برکنار کرد، باید تصمیمگیران محترم تضمینی، تعهدی، چیزی بدهند که با رفتن این و آمدن آن، قرار است چه گلی به سر فوتبال کشور زده شود؟ و قرار است کارلوس جوانبخت نورسیده چه نتیجهای در جامجهانی بگیرد که دراگان از پَس آن بر نمیآمده و اگر کیروش نتوانست آنوقت تکلیف چیست، حضرات هیأت رئیسه با یک خداحافظی جمعی و یا لااقل عذرخواهی همراه با تأسف عمیق، نتیجه و هزینه اشتباه خود را میپردازند و یا عین خیال مبارکشان هم نخواهد بود؟!
در مورد انتخاب این جناب کارلوسخان و اینکه برخی فرمایش میکنند ایشان گزینه برتر است و مثل و مانند ندارد و با فوتبال و فرهنگ و ساختار و بازیکنان ما آشناست و اینگونه ادله و توجیهات، باید خدمتتان عرض کنیم که اولاً مربی که عجالتاً دو بار بخت خود را برای رسیدن به جامجهانی قطر، آزموده و دو تیم قَدَر کلمبیا و مصر را نتوانسته به جامجهانی ببرد، لااقل در حالحاضر مربی اصلح و با روحیهای برای تیم ملی ایران به حساب نمیآید، در ضمن مسؤولین و متولیان مربوطه چند مربی بزرگ و کوچک را مورد بررسی قرار داده و با چند نفر وارد مذاکره شدند که میفرمایند کارلوس بهترین گزینه است، اگر بحث، فقط همراه بودن سرمربی با تیم است که دراگان اسکوچیچ که این همه زحمت کشیده و افتخار آفریده و پر از انگیزه است و سالها در فوتبال ایران بوده و همه زیر و بمها را چه در باشگاهی و چه در ملی، دیده و چشیده است، هزار بار بهتر از کیروشی است که دوبار سرخورده شده و امتحانات قبلیاش را نیز آنچنان خوب پاس نکرده و چند سالی است از فوتبال ایران دور بوده و خلق و خو و رفتارش همیشه محل تنش و داستان بوده است!
ا…اعلم، حتماً و لابد ساربان بهتر میداند شتر را کجا بخواباند ولی این خوابی که دیدهاند، تعبیر خوش ندارد…
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.