حرفهای خودی و بیخودی سریالبازی و یا سریالسازی! نمیدانم شما خواننده گرامی، بیننده سریالهای تلویزیونی و شبکه خانگی هستید یا خیر، البته دیدن سریالهای جدید سیمای ملی، هم حوصله و صبر میخواهد و هم تا حد قابلتوجهای سخت نگرفتن و حساس نشدن، همین که وقتت را مفت و مجانی، پُر میکند و اوقات فراغتت […]
حرفهای خودی و بیخودی
سریالبازی و یا سریالسازی!
نمیدانم شما خواننده گرامی، بیننده سریالهای تلویزیونی و شبکه خانگی هستید یا خیر، البته دیدن سریالهای جدید سیمای ملی، هم حوصله و صبر میخواهد و هم تا حد قابلتوجهای سخت نگرفتن و حساس نشدن، همین که وقتت را مفت و مجانی، پُر میکند و اوقات فراغتت میگذرد کافی است، انتظار قصه خوب و روایت درجه یک و فیلمنامه و دیالوگ و میزانسن به قاعده و به سامان، خیلی وقت است که زیادهخواهی محسوب میشود! آن سریالهای شبکه خانگی هم به کم و بیش بر همین مدار هستند. بهعلاوه اینکه پایت مفت و مجانی تمام نمیشود و اگر در پایان هر سریال تلویزیون از هدررفت وقت و خردی اعصاب و بههمریختگی روان شاکی هستی، در این خانگیها مفت گران بودن هم به آن اضافه میشود!
البته این نظر ماست و نظر هرکسی لااقل برای خودش محترم است ولی خُب، شامل حال همه سریالها هم نمیشود ولی از تکستارههای کمفروغ که بگذریم، مابقی حول و حوش یک قواره پرسه میزنند.
اما از آنجا که مسؤولیت هوشنگخانی ما اجازه نمیدهد که به سادگی از کنار این امور مهمه بگذریم، خواستیم چند توصیه و یادآوری دوستانه خدمت سازندگان سریالهایی که وصفش رفت داشته باشیم، خواه پند گیرند، خواه ملال!
اولاً که بینی و بینا… بعد از پایان هر قسمت خودتان و همه عوامل و بازیگران بنشینید و هنرتان را با دید خریداری به تماشا بنشینید، راه دوری نمیرود، حداقلش این است که درددل خلقا… را بهتر متوجه میشوید.
ثانیاً آب عنصر مهم و مایه حیات است ولی هیچ خط و ربطی به سریالسازی ندارد، لطفاً به سریالهایتان آب نبندید! مخصوصاً وقتی که قافیه به تنگ میآید، قسمتهای آخر پدیدار میشود، هرکاری میکنید سر و ته یک خط داستانی جمع نمیشود و سقف ریالی مورد انتظار، با دقایق تولید شده، پُر نمیشود!
ثالثاً نقل قول و اقتباس و برداشت آزاد، اشکالی ندارد، اما کپی کردن و تکرار واو به واو و مشابهسازی آنقدرها که فکر میکنید هنر بیبدیل و مهارت بینظیری نمیخواهد و عیار سابقه و رزومه به این قسم افعال هنرمندانه، سنجیده نمیشود.
رابعاً سریال و فیلم و نمایشنامه، هیچکدام تریبون خواندن بیانیههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، پزشکی، صنعتی، تجاری، ورزشی و… وذالک نیست، بنابراین وقتی احساس کردید بیشتر از آنچه حواستان به جنبههای هنری و سینمایی آنها باشد، درگیر شعار و رجزخوانی و تسویهحساب و نقد یکطرفه و تحمیل سلیقه، شدهاید، فیالفور ترمز را بکشید و طومار بیانیه را جمع کنید تا کار از کار نگذشته و مخاطب ناامید و از دست نرفته است، در اولین تقاطع، به تابلو دور برگردان به دقت عمل کنید!
البته این را میدانیم که فرازونشیب و اوج و فرود در همه سریالها هست، ولی اینکه بهخاطر جذب مخاطب و ترس از نقدهای گزنده، اول کار را با قصه قدرتمند و بازیگری درجه یک و سمبه پُرزور و دقت و وسواس شروع کنیم و هرچه به آخر سریال نزدیک میشویم، نظر مخاطب و نقدها برایمان بیرنگ شود و باری به هرجهتی و رهاشدگی هویدا شود چیز دیگری است و ایضاً اینکه اساساً از اول کار هم اوج و فراز و هنرمندی در کار نباشد و آخر کار هم کلاً چیزی در کار نباشد، نشان از اشتباه در راه آمده و مسیر انتخاب شده است که ماحصلش شده است، سوهانی روی روح و روان بیننده بینوا!
در آخر هم این را بگوییم تا لال از دنیا نرفته باشیم! چرا قاطبه فیلم و سریالسازی ما به جای آنکه در طی این سالها رشد کرده و روبه جلو برود، سیر قهقرایی را طی کرده و نزولی شده است، در کجای مسیر سره و ناسره قاطی شد و حال و روزمان این شد؟!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.