قوانین مالیاتی شیرفهم شود!

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی قوانین مالیاتی شیرفهم شود! قرار بود با وضع قوانین و مقررات مختلف، روش‌های دور زدن اداره مالیات و شانه خالی کردن از پرداخت مالیات، به‌قدری بی‌اثر و پرخطر شود که بچه‌زرنگ‌های کاسب از خیر آن گذشته و به راه راست برگردند. البته این بچه‌زرنگ‌ها که در ابتدا در یکی، دو […]

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی

قوانین مالیاتی شیرفهم شود!

قرار بود با وضع قوانین و مقررات مختلف، روش‌های دور زدن اداره مالیات و شانه خالی کردن از پرداخت مالیات، به‌قدری بی‌اثر و پرخطر شود که بچه‌زرنگ‌های کاسب از خیر آن گذشته و به راه راست برگردند. البته این بچه‌زرنگ‌ها که در ابتدا در یکی، دو صنف بودند به‌جای کم شدن، رو به تزاید گذاشته و کار به جایی رسیده است که می‌ترسیم چهار روز دیگر متکدیان باکلاس پوز به دست سرچهارراه هم برای دریافت پول شماره کارت بدهند!

اینکه طرف در این کشور زندگی می‌کند و صبح علی‌الطلوع تا شام بعد از غروب، از وضعیت اقتصادی و تورم و چرایی خلق پول در کشور، عدم حمایت و مدیریت درست‌درمان دولتی‌ها و گران و کم‌فروشی برخی کسبه حبیب‌ا… و کمبود مدرسه و امکانات تفریحی و فضای سبز و چاله و چوله خیابان و رنگ و رورفتگی شهر و دیارشان، گله و شکایت می‌کنند، چرا به دادن مالیاتی که برای بسیاری از این امور هزینه می‌شود، می‌رسند، یک‌دفعه رنگ عوض کرده و خود را تافته جدابافته می‌دانند و هر راهی را می‌روند که دو ریال مالیات را که حق‌الناس است را به دولت ندهند!

به هرحال امروز قصد نداریم در تشریح و تقبیح این اقدام و یا اثرات و نتایج آن حرف بزنیم، بلکه روی سخن‌مان با مسؤولین و متولیان سازمان مالیاتی است که در این چندماهه اخیر خیلی پرکار بوده و قوانین و مقررات و دستورالعمل‌های مختلفی برای جلوگیری از دررفتگی مالیاتی وضع کرده و هر سوراخ سمبه‌ای که اتوبان فرار شده بود را بسته و یا با احتمال ریزش آوار و رانش، آن را برای دور زنندگان گرامی، پرخطر کرده‌اند.

باتوجه به افزایش تعداد کارتخوان‌ندارها و شماره کارت معرفی‌کن‌ها و بدتر از همه پول نقدبگیرها و دیگر زیر مالیات دَربروها از یک‌طرف و بسته شدن راه‌های مختلف و سامانه‌های اعلام گزارش و سوت‌زنی و تدابیر مختلف برای شناسایی حساب‌های مشکوک، از طرف دیگر، معلوم است که نباید از یک‌سو اینقدر قانون‌گریزی سخت و پرهزینه شود و یا عرصه تنگ شده و زیر ذره‌بین برود ولی از سوی دیگر، تعداد افرادی که پوز‌ها را در کشو گذاشته و یا برچست خراب است بر روی آن الصاق کرده‌اند بیشتر و بیشتر، بنابراین یک جای کار می‌لنگد و شاید هم دو جای کار!

 اصل قصه این تعارض نامفهوم زیر سر خواب خوش افرادی بوده که سالیان سال و به روش‌های مختلف از دادن مالیات کامل و به نسبت سود واقعی، شانه خالی کرده و موفق شده‌اند سازمان‌های عریض طویل مالیاتی و نظارتی را بپیچانند و این حس و حال پیروزی و تفوق بر همه تدابیر را به دیگران هم منتقل کرده‌اند و خیل عظیم مشتاقان به هوای کباب سر در این راه نهاده و البته بعضاً چند باری هم از پول بیت‌المال کباب میل کرده‌اند! برای همین است که برخی‌ها با همه توی بوق و کرنا کردن سختگیری‌های مالیاتی و تشریح و توضیح مقررات و روش‌های جدید، تره‌ای خرد نمی‌کنند و تازه‌نفس‌ها هم از راه می‌رسند.

لَنگی دوم هم بی‌برو برگرد زیر سر عدم اطلاع‌رسانی و شرح کامل و جزء به جزء روش‌ها و تدابیر برای عامه مردم است، طبق آنچه جنابمان دیده وشنیده است خیلی از همین مالیات دَرروها که از اتفاق ادعای قانون‌دانی هم می‌کنند و وقتی به ایشان می‌گویی این روش برایت داستان می‌شود و کارت به خنس می‌خورد، توضیحات مبسوطی از مقررات جدید می‌دهند و سپس شرح مفصلی هم از بَدل‌هایی که می‌زنند ارایه می‌کنند، اما وقتی کمی شاخه‌های دیگر مقررات و جزییات دستورالعمل‌ها و روش‌ها را برایشان توضیح می‌دهی و می‌گویی همه بدل‌هایشان پیش‌بینی شده و از هر طرف که بروند گیر می‌افتند، یک‌دفعه پشت گوششان سرخ می‌شود که ای دل غافل!

 به هرحال ضعف اطلاع‌رسانی مؤثر و ایضاً سابقه نه‌چندان مطلوب گذشته، این بساط را پهن کرده است که حتی اخیراً شرکت‌های سرویس مدرسه هم بعد از دو سال تعطیلی به خیل کارتخوان نداریم، پوز خراب است، همینه که هست پیوسته‌اند! و نمی‌دانند چه نقره‌داغی می‌شوند…

                                               هوشنگ‌خان