حرفهای خودی و بیخودی هوشنگ خط و نشان میکشد! چی فکر کردید، آنقدرها هم آدم آرام و مظلومی هم نیستیم، گفتیم حالا که زنگ مدرسهها دوباره زده شده و بعد از سه سال، مهرماه خاطرهانگیز رنگ و روی قدیم خود را بازیافته و اکثریت مردم به انواع مختلف در حال تدارک برای این آغاز […]
حرفهای خودی و بیخودی
هوشنگ خط و نشان میکشد!
چی فکر کردید، آنقدرها هم آدم آرام و مظلومی هم نیستیم، گفتیم حالا که زنگ مدرسهها دوباره زده شده و بعد از سه سال، مهرماه خاطرهانگیز رنگ و روی قدیم خود را بازیافته و اکثریت مردم به انواع مختلف در حال تدارک برای این آغاز دوباره هستند و دلنوشتههای قشنگ و خاطرهبازیهای دلنشین و کلی چیز باحال و درجه یک، حول و حوش این بازگشاسی مدارس موج میزند و البته در کنار این همه جذابیت، هزینه ثبتنام و سرویس رفت و آمد و فوق برنامه و کیف و فرم مدرسه و لوازمالتحریر و کلی چیز دیگر پدرصاحاب بچه را درمیآورد، این ارهکشی بین زیباییها و سختیها فقط یک چیز کم دارد و آن خط و نشان هوشنگخانی است که صغیر و کبیر و دانشآموز و معلم و خانواده و مسؤولین و مربوطین را مورد لطف قرار داده و همچین رک و خشک و مجلسی، تکلیف بعضی چیزها را معلوم کند!
عجله نکنید، همچین مبسوط و منظوم خدمتتان عرض میکنیم، ولی قبل از آن پیشنهادی خدمت ستاد ملی مقابله با کرونا داشتیم که یک نگاه خریداری به وضعیت سلامتی جامعه در این چند روزه و بعد از برگشت مسافرین و احیاناً دید و بازدیدها داشته باشند و به عقل هوشنگخانی ما اعتماد کنند و دو هفتهای مدارس را مجازی کرده و یا دیرتر شروع کنند و یا لااقل هفته اول که یک در میان هم تعطیل است را بیخیال درس و تحصیل و مدرسه و دانشگاه شوند!
بعد از این پیشنهاد عاجزانه میرسیم به خط و نشان خالصانه:
دانشآموزان گرانقدر در دو ماه ابتدایی امسال که مدرسهها باز بود، به خوبی نشان دادند که دو سال تعطیلی، کاری کرده است کارستان و آنقدر دُز گله و شکایت و زودرنجی و روداری و گیس و گیسکشی و توقع و دعوا و بینظمی این دُردانهها زیاد بود که فکر میکنیم مدارس همین اول سال باید جاده حضرات را سفت و محکم بکوبند و خانوادهها ارشاد و تذکر و هشدار به ایشان را در دستور کار قرار دهند وگرنه امسال نرخ خردی اعصاب و روان کادر مدرسه و معلمین و کتککاری و خدایناخواسته ضرب و جرح بچهها و شاکی شدن بزرگترها و بساط شکایت و گرفتاری، حسابی رکورد میشکند!
اولیای محترم فراموش نکنند که مدرسه خانه خودتان که هیچ، خانه خاله هم نیست، بنابراین عزیزدلهای خود را شیرفهم کنید که حرف گوش کنند، مزه زیادی نپرانند، لوس و نُنُربازی درنیاورند و در یک کلام دانشآموز باشند و نه چیز دیگری و جسارتاً شما در خانه به جیگرگوشههای خود، حرف تند نمی زنید، تهدید و محدودیت ندارید، حتی برخی اوقات تنبیهات مختلف بهکار نمیگیرید، که اگر در مدرسه به نازدانههای شما بگویند بالای چشمشان ابروست، برزخی میشوید! بالاخره کادر مدرسه ربات که نیستند، ظرفیت و توان افراد هم حدی دارد، کمی انصاف داشته باشید!
بزرگواران مدیر و معاون و ناظم و معلم و مربی و دیگر عزیزان کادر مدرسه، خداییش حق دارید که برخی اوقات طاقتتان طاق شود، از درس نخواندن و بازیگوشی و شیطنتها گرفته تا بیمحلی و دور برداشتن و حتی بیقیدیها ولی درس معلم ار بود زمزمه محبتی، جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را ..
در ضمن کلاس و اقدامات فوق برنامه و نمیدانم خرید کتاب کار و یک بغل کاغذ A4 و کلی خِرت و پرت دیگر، هزینهاش سر به فلک میگذارد، یک ریال پول هم که زیر پای فیل است، همینجور لیست و سیاهه بلندبالا برای جیب خالی والدین بینوا، ردیف نکنید.
عزیزان متولی آموزش و پرورش، امسال هم مثل همه سالهای قبل در بوق و کرنا کردید که مدارس حق ندارند یک ریال بابت ثبتنام از پدر و مادرها بگیرند، اما امسال، هم گرفتند، هم زیاد گرفتند و هم رسمی و علنی گرفتند! البته اشکالی ندارد شما سال آینده هم، همین حرفها را تکرار کنید، کی به کی هست، ظاهراً اعتماد و امید اولیای دانشآموزان به مدیریت و کفایت متولیان و اعتبار حرفهای ایشان، آنقدرها برای کسی مهم نیست…!
فرصت کم است و سخن بسیار…
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.