نسیان در ‌هاگیر واگیر!

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی نسیان در ‌هاگیر واگیر! خدمت مدیران و متولیان و مسؤولین و صاحب‌منصبان و مربوطان و ضابطان و ناظران و بازرسان و بقیه دوستان و بزرگواران، عرض کنیم که ممکن است من و همچو مایی که کمی حوا‌س‌پرتی و گیجی و فراموشی داریم، حواسمان نباشد ولی قاطبه خلق‌ا… ایرانی جماعت حواسش […]

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی

نسیان در ‌هاگیر واگیر!

خدمت مدیران و متولیان و مسؤولین و صاحب‌منصبان و مربوطان و ضابطان و ناظران و بازرسان و بقیه دوستان و بزرگواران، عرض کنیم که ممکن است من و همچو مایی که کمی حوا‌س‌پرتی و گیجی و فراموشی داریم، حواسمان نباشد ولی قاطبه خلق‌ا… ایرانی جماعت حواسش ششدانگ جمع است، بنابراین خواستیم خدمت شما عزیزان عرض کنیم که در این ‌هاگیر واگیر حواستان حسابی جمع باشد، آن چیزهایی که در اوج حواس‌جمعی مردم و جنابتان همیشه قیقاجی و نوسانی است وای به وقتی که بفهمد اوضاع شیر تو شیر و گرگ و میشی و غباری و مه‌آلود است.

بنابراین توصیه موکد می‌فرماییم که حواستان به پرواز قیمت برخی مواد خوراکی باشد! حسابی ششدانگ تمرکز را جمع کنید که بال و پر مرغ و تخم‌مرغ و ایضاً برنج و حبوبات و اقلام خوراکی و غذایی و مایحتاج روزمره مردم را بچینید که بدفرم برخی هوس پرواز کرده و برخی پریده‌اند!

میوه و سیفی و تره‌بار و لوازم‌التحریر و پوشاک و پارچه و خدمات فنی و تاکسی اینترنتی و لوازم برقی و خانگی و کیف و کفش و قس‌علیهذا که از همان اول هم بچه سرراهی بازرسی و نظارت بودند و آنقدر که باید و شاید تحت مراقب و مواظب و حراست نبودند، این روزها هم که بزنم به تخته حسابی رشد و نمو کرده و شاخ‌شمشادی برای خودشان شده‌اند!

تو این‌هاگیر واگیر، حواستان به سقوط آزاد بورس و صعود با فراغ بال ارز و طلا و رکود تورمی مسکن و رشد قیمتی خودرو و بازار هنوز زمستان نیامده یخ زده و حول و ولایِ شدن، نشدن برجام و بلاتکلیفی و خبرهای مبهم در راه مانده و از همه مهم‌تر کسب و کار دیجیتال مردم و مراوده کاری پرشمار در فضای مجازی و ارتباط‌های خانوادگی و دوستی قطع شده، باشد!

به اینهایی که گفته شد، خرج و مخارج چندبرابری اول مهر از شهریه‌های نجومی و کیف و کفش و فرم و کتاب و دفتر گرفته تا سرویس و برنامه‌های فوق برنامه را هم اضافه فرمایید که قشر کارگر و کارمند و متوسط و نیمه‌متوسط را هم زمین‌گیر کرده، چه رسد دهک‌های پایین جامعه که روزِ روزش حال و وضعشان ناخوش بود، حال که شبِ شب نباشد، دم‌دمای غروب غم‌انگیز است!

به هرحال خواستیم عرض کنیم که در این گیر و دار و ‌هاگیر واگیر، یکهو ناغافل از مسؤولیت و وظایف مربوطه غافل نشوید که همین یک قلم را کم داریم، آن مردمی‌سازی اقتصاد و طرح هدفمندسازی که معلوم نیست چرا تا یک‌جایی آمد و وسط کار برای خودش رها شد، چهارقلم که کارش به شونصد قلم و هزار قلم کشید و یارانه حلقه آخر زنجیره توزیع هم که شد چهارریال واریزی ماهیانه که از پس گرانی همان چهار قلم افسانه‌ای هم برنمی‌آید چه رسد به قلمستان کالایی متورم شده.

ما که اعتقاد راسخ داریم که مسؤولین گرانقدر اجازه نمی‌دهند آب توی دل مردم تکان بخورد، اما از آنجا که وضع آب و زاینده‌رود و دریاچه‌ها و هورالعظیم و آبخوان‌ها ناجور است، گفتیم شاید این تکان نخوردن دلیلش بر نبودن است وگرنه آبی آسمان هم، روزی روزگاری شده است چه رسد به آفتاب مهربانی که مدتی است بی‌فروغ مانده…!

 

                                               هوشنگ‌خان