استدعا دارم، نه تعجب فرمایید و نه دعای سخت مرحمت کنید! درست است که در یک سال گذشته چندین بار خبرهایی از این دست که؛ مقامات ایرانی با کرهایها به توافق رسیدهاند، کرهایها مجبور شدهاند پولهای ایران را پس بدهند، واسطهها و رایزنیها کار خودش را کرده و پولها آزاد شده است، تا چند روز […]
استدعا دارم، نه تعجب فرمایید و نه دعای سخت مرحمت کنید! درست است که در یک سال گذشته چندین بار خبرهایی از این دست که؛ مقامات ایرانی با کرهایها به توافق رسیدهاند، کرهایها مجبور شدهاند پولهای ایران را پس بدهند، واسطهها و رایزنیها کار خودش را کرده و پولها آزاد شده است، تا چند روز دیگر آزاد میشود، آزاد شد، خرج هم شد، رفت پی کارش، مذاکرات بین دو کشور به نتیجه رسید و از این مدل اخبار را شنیدهاید و بعد معلوم شده است که منتشرکنندگان گرانقدر، میخواستند فضا را تلطیف و جو مثبت روانی ایجاد کنند و یا رکب زده و بازار ارز و تلاطم طلا را ضربه فنی کنند!
به هرحال این دلایل و آن شایعات، چاخانها و امیدهای کترهای، آنقدر تکرار شد که دیگر کسی برای خبر قریبالوقوع بودن آزادی چندین میلیارد دلار گیر افتاده در بانکهای کرهای، تره هم خرد نمیکند، بازار و نرخها هم که انگار دیگر گوشی برای شنیدن برخی حرف و حدیثها ندارند. حالا اینکه چرا باید در وضعیتی باشیم که این همه دلار گیر بیفتد و بدتر از آن نتوانیم چند برابر آن درآمد داشته باشیم و این قسم اما و چرا و سؤالات، بحث دیگری است که به ما ربط ندارد، اگر هم ربط داشته باشد، مربوط نمیشود!
به هرحال خدمت مسؤولین و متولیان اقتصادی و صنعتی و بازرگانی و کشاورزی و بیمهای و مالیاتی و پولی و بانکی و ورزشی و مسکن و جادهای و آموزشی و فرهنگی و ارتباطی و درمانی و کار و رفاهی و گردشگری و نفتی و نیرویی عرض میکنیم که بهقدر کفایت سیاستورزی و سیاستبازی و سیاسیکاری در این دنیای وانفسا وجود دارد و آنقدر آدم ریز و درشت و مربوط و نامربوط و مدعی و مسؤول و متولی و دوست و دشمن و خویش و معاند هستند که در این امورات یکهتازی و موجسازی و موجسواری و تدبیر و برنامهریزی و اجراء و کیاست میکنند بالاغیرتاً جنابتان وارد این امورات نشوید، در کارها و اهداف تخصصی و حرفهای مربوطه آنقدر چشمها را خیره کردهایم که در این وادیهای پرپیچوخم پولیتیک و دیپلماتیک و رمانتیکی، ورود نکنیم، هم برای خودمان بهتر است و هم برای بقیه!
حالا باز هم جای شکرش باقی است که طلب ما از آن کرهای و هندی و چینی و عراقی و اینوری و آنوریها، به دلار است، اگر خدایناخواسته با پول پرافتخار وطنی که عجالتاً چهارصفرش در حال ناپدید شدن است، معامله و معاشرت کرده بودیم، بعد از چند سال، ممکن بود بهکل از خیر گرفتن آن میگذشتیم زیرا که هزینه پیگیری و مذاکره و رایزنی و رفت و آمدها از اصل مبلغ بالاتر میافتاد!
به هرحال امیدواریم که اینبار، خبر آزادسازی قریبالوقوع دلارهای کشورمان، رنگ واقعیت بگیرد و چند روز دیگر سر حساب نشویم، ببینیم ای دل غافل با همه ادعا و اهن و تلپی که داریم، اینبار هم رو دست خوردیم و خبری نیست!
البته از شواهد و قرائن معلوم است که در غیاب مذاکرات برجامی، آزادسازی و مبادلهها شدهاند جایگزین مذاکره و خط و نشانهای طرفین هم شده نمک کار! تا ببینیم بالاخره این دیپلماسی و هنر گفتوگو و ارهکشی پیچیده و فرسایشی، از هزار توی بیپایان، سر بهسلامت بیرون میآورد و چشممان به جمال توافق روشن میشود و یا کار سفت و سخت به خنس خورده و گره، کور گره شده است!
ما که از آن خوشبینهای قهار هستیم و به این سادگیها از میدان امید به در نمیرویم، یعنی اینطور بگویم که عجالتاً بهترین راه هم همین است که اگر این جناب حضرت امید، نباشد، وِلمعطلیم!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.