ساده‌دلی خودرویی هوشنگ!

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی ساده‌دلی خودرویی هوشنگ!      بعضی مواقع، واقعاً از خوش‌خیالی و ساده‌دلی جنابمان خنده‌مان می‌گیرد، وای به اینکه فکر می‌کردیم که چیزی که الان به آن ساده‌دلی می‌گوییم، خیلی هم سختگیرانه و بدبینانه بوده است! آن وقت است که از حس و حال خود ذوق‌مرگ می‌شویم! وقتی قرار شد قانون واردات […]

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی

ساده‌دلی خودرویی هوشنگ!

     بعضی مواقع، واقعاً از خوش‌خیالی و ساده‌دلی جنابمان خنده‌مان می‌گیرد، وای به اینکه فکر می‌کردیم که چیزی که الان به آن ساده‌دلی می‌گوییم، خیلی هم سختگیرانه و بدبینانه بوده است! آن وقت است که از حس و حال خود ذوق‌مرگ می‌شویم!

وقتی قرار شد قانون واردات خودرو در مجلس تصویب شود، کلی کیف و حال کردیم که بالاخره این بازار یله و رها به سامان خواهد رسید و با واردات خودروهای باکیفیت و قیمت مناسب خارجی هم تب و تاب بازار فروکش می‌کند، هم دلال و سفته‌باز، دست از سر این کالای مصرفی که شده است سرمایه‌ای، برمی‌دارد و هم حضرات خودروساز وطنی در کیفیت و کمیت و قیمت بهبود و اصلاح را در دستور کار قرار می‌دهند و مهم‌تر از همه ما خلق‌ا… بینوا می‌توانیم به اندازه‌ای که پول می‌دهیم آش بخوریم که نه شور باشد و نه بی‌نمک!

   اما وقتی دیدیم که برای تعداد خودرو وارداتی سقف گذاشته شد و تعرفه‌های گمرکی به کم و بیش همان شرایط قبلی را حفظ کرده، فهمیدیم که ای دل غافل که باز خوش‌بینی ما زیاد از حد بوده و انگار حکایت آش همان آش و کاسه همان کاسه هست. ولی باز هم  ته دلمان می‌گفت؛ اینجوریا هم نخواهد ماند و حکماً دولتیان گرامی با تدوین یک آیین‌نامه درجه یک، کاری می‌کنند که باز همه چیز بر مدار امید برگردد و واردات خودرو قفل بازار درهم و همواره صعودی را شکسته و حباب قیمت‌های نجومی و عجیب و غریب برای خودروهای فوق پیشرفته وطنی شکسته شود و همانی شود که فکر می‌کردیم قرار است بشود!

  با آن‌که چندماهی طول کشید تا چهارخط آیین‌نامه نوشته شود، خیلی سخت نگرفتیم و پیش خودمان فرض کردیم که قرار است همه زوایا و جوانب دیده شود و راه و مسیر رانت و باند و ابهام و حفره‌های مقرراتی، در این آیین‌نامه بسته شده و حالا که قرار است اتفاقی بیفتد، خوب و درست و حسابی‌اش بیفتد!

   جناب آیین‌نامه که تشریف‌فرما شدند و از  شرط و شروط واردات خودرو و روش قیمت‌گذاری رونمایی کردند، این‌بار ما و خلق‌ا… که هیچ، یک در میان فعالان حوزه اقتصادی و صنعتی و ایضاً وکلای مجلس هم از اینکه می‌دیدند این ره که می‌رویم به حلبی‌آباد هم نمی‌رسد  چه رسد به اینکه به تولید‌کننده خوب و مناسب خودرو و واردات به‌صرفه و اقتصادی مورد رضایت و مطلوب خلق‌ا… ختم به خیر شود و باز این ساده‌دلی ما بود که بدفرم و گل‌درشت توی ذوق‌مان می‌زد که خاطره ناخوش همه رکب خوردن‌های قبلی را یکجا، چندبرابر کرد و تازه فهمیدیم که چه دل خوشی دارد هوشنگ‌خان!

   به هرحال چندماهی هست که مراحل اداری و تدوینی و تصویبی و ثبتی قانون و مقررات و آیین‌نامه واردات خودرو  تمام شده است و همگان منتظر هستند که بالاخره از دل این شرط و شروط‌ها و قواعد و روش‌های قیمت‌گذاری و کف و سقف‌های تعیین شده، چند نفر واردکننده مورد تأیید، سربلند بیرون می‌آیند و آیا اساساً به‌غیر از چند خودروساز و واردکننده گردن‌کلفت خصولتی و شبه‌دولتی، کسی می‌تواند از پس دست‌اندازها و چاله و چوله‌ها که بیشتر به هفت‌خوان جناب رستم شبیه است تا مسیری برای واردات خودرو خوش قیمت با کیفیت مناسب و رقیب سازنده داخلی و کاهش‌دهنده قیمت‌ها و افزایش‌دهنده کیفیت؟!

    دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد، بالاخره این خودرو خارجی هم وارد می‌شود و به تمام حرف و حدیث‌ها پایان خواهد داد و یحتمل همگان متوجه می‌شوند اراده مجلس و دولت و وزارت کریمه صمت برای سامان دادن به بازار خودرو و نهادینه کردن کیفیت و ارتقای رضایت‌مندی مشتری و این قسم امورات، چقدر جدی است و چگونه می‌تواند به اهداف لباس سراب بپوشاند….!

                                               هوشنگ‌خان