حرفهای خودی و بیخودی بورسی شدن مسکن! در خبر است که قرار است از چند وقت دیگر فروش متری مسکن در سامانهای راهاندازی شود و بهقول معروف بورس خرید و فروش مسکن راه بیفتد تا خلقا… بتوانند، یک متر، یک متر خانه بخرند تا شاید روزی مالک خود خانه شوند، البته طراحان و […]
حرفهای خودی و بیخودی
بورسی شدن مسکن!
در خبر است که قرار است از چند وقت دیگر فروش متری مسکن در سامانهای راهاندازی شود و بهقول معروف بورس خرید و فروش مسکن راه بیفتد تا خلقا… بتوانند، یک متر، یک متر خانه بخرند تا شاید روزی مالک خود خانه شوند، البته طراحان و مدافعان این طرح میفرمایند که با این کار قیمت واقعی به دست میآید، دست و پای دلال از معاملات کوتاه میشود و کلی خوش به حال مردم میشود!
البته روایت دیگری هم هست که این بورسی شدن همان بورس کالاست و تصمیم براین است که در قدم اول فروش متری برخی پروژههای در حال اجرا و یا آتیساز مشارکتی شهرداری تهران، در بورس کالا، قیمت بهخورد و بهفروش برسد تا سرمایه لازم برای ساخت مهیا شود.
به هرحال فرقی نمیکند یا آن و یا این، از آنجا که حس هوشنگخانی ما با شنیدن این خبر، حال و روز خوبی پیدا نکرده است، خواستیم خدمت متولیان چند سؤال بپرسیم، شاید موضوع برایمان بازتر شد و حسمان خوشرنگ و حالمان بهتر شد.
اول اینکه بفرمایید چه کسانی میتوانند فروش متری مسکن را در این سامانه انجام دهند؟ عموم مردم، یا فقط عدهای خاص حقیقی و حقوقی و عمومی؟ منظورمان این است که این وسط سفره رانت پُروپیمان و چرب و شیرینی در حال پهن شدن نباشد و بعد برای جمع کردنش زور هیچکسی به منتفعین نرسد؟ همانطور که دیدیم قبلاً چنین شعبدههایی به اجراء درآمده است و آنچه نباید میشد، شده است!
سؤال دیگر این است که: هرکسی یک متر مسکن خرید، خودش هم میتواند همان یک متر را در این شبهبورس جدیدالتأسیس به مردم بفروشد؟ و یا عدل باید به فروشندگان اصلی که احتمالاً برخی انبوهسازان و شهرداری و یا سازمانهای دارای املاک و مجتمعهای مسکونی خواهند بود، بفروشد؟ آن هم با قیمتی که ایشان میفرمایند؟
از کجا معلوم که خریداران مردم عادی هستند و دلال و واسطه و سفتهباز این وسط، حضور بههم نمیرساند و در ضمن از کجا معلوم که فروشندگان به دلیل کم بودن تعداد و شناخت از یکدیگر و این قسم چیزها، هماهنگ و همنوا، بازار را به سمت سود و منفعت بیشتر خود نبرند؟
اگر فروشنده محدود و خریدار بسیار باشد که ظاهر امر همین است، بحث رقابت در عرضه و تقاضا و متکثر بودن طرفین خرید و فروش و به تبع آن کشف قیمت واقعی و احیاناً منطقی شدن نرخها، روی هوا نمیرود و نقض غرض و کار وارونه نمیشود؟
اگر سامانهای مجزا از بورس، پلتفرم اصلی باشد آیا پورسانت و کمیسیون و نمیدانم حق مدیریت و نظارت و عوارض و هزینه کارشناسی و صدور گواهی و هزار و یک عنوان دیگر درآمدی هزینهساز از خلقا… دریافت میکند یا نه؟
وقتی که اساساً مسکن در این کشور کالای مصرفی و غیرسرمایهای به حساب نمیآید و کاملاً یک بازار خوب برای سرمایهگذاری و تاخت و تاز سفتهبازی است و قاعدتاً واردات هم ندارد، بهنظر میرسد اینگونه بازارها چون احتمالاً با استقبال جمیع خلقا… و دلالان و سرمایهگذاران و… روبهرو میشود، عملاً تسهیلگر سرمایهگذاری و سفتهبازی و غیرشفافی و نهایتاً گران شدن مسکن خواهد شد یا خیر؟
اولاً که جناب هوشنگخان (خودمان را میگوییم) امیدوار است که عزیزان متولی و مسؤول و طراح، پاسخ سؤالات فوقالذکر را قبلاً آماده داشته باشند و حسابی و اساسی بر روی واو به واو و قدم به قدم طرح کار شده باشد. ثانیاً از حضور انور بزرگان بورسی خواهشمند است، این مسیر پر خوف و خطر را یهویی و گز نکرده، طی نکنند، اول سوابق این پیشفروشها و متریفروشها را بر بازار مسکن بررسی و ارزیابی کنند، تجربههای موفق و ناموفق را آسیبشناسی فرمایند، بعد بهصورت محدود و آزمایشی اجرای آن را کلید بزنند و بعد وارد میدان اصلی شوند ولی به هرحال تا زمانی که عرضه محدود و خریدار نامحدود است، بازار پرکشش است و کشف قیمت واقعی اتفاق نمیافتد و تورم صعودی حاصل میشود، از ما گفتن بود!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.