جبران یادتان نرود!

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی جبران یادتان نرود! اینکه قرار بود پس از مردمی‌سازی اقتصاد و حذف آن دلار خوش قد و بالای ترجیحی، قیمت‌ها بالا که نرود بماند، به شهریور سال گذشته عقب‌نشینی هم بنماید! و اینکه معلوم نشد این قانون مصوب وکلای مردم چطور و چگونه توسط دولتیان گرانقدر برگشت خورد و هیچ […]

                     حرف‌های خودی و بی‌خودی

جبران یادتان نرود!

اینکه قرار بود پس از مردمی‌سازی اقتصاد و حذف آن دلار خوش قد و بالای ترجیحی، قیمت‌ها بالا که نرود بماند، به شهریور سال گذشته عقب‌نشینی هم بنماید! و اینکه معلوم نشد این قانون مصوب وکلای مردم چطور و چگونه توسط دولتیان گرانقدر برگشت خورد و هیچ کسی برایش تره هم خرد نکرد و اینکه آن چهار قلم کالایی که قرار بود گران شود، روز به روز بر تعدادش افزوده شد تا جایی که اگر یک نفر بتواند یک قلم کالا بیاورد که گران نشده است، جایزه دارد. و اینکه آن چهار ریالی که به عنوان یارانه نقدی بدل از کالابرگ الکترونیکی در کارت سرپرستان ریخته می‌شود و قرار بود کل ضربه و اثر و تبعات آن جرح و تعدیل را پوشش دهد، علی‌الحساب زورش به مابه‌التفاوت قیمت میوه و تره‌بار و حبوبات و لوازم‌التحریرجات هم نمی‌رسد چه رسد به رویارویی با غول افسارگسیخته کالاهای اساسی و دیگر مواد غذایی و پوشاک و لوازم خانگی و بهداشتی و خدمات و…!

به هرحال عرض هوشنگ‌خانی ما این است که جنابان مسؤول و متولی و ایضاً بزرگان برنامه‌ریز و بودجه‌ای و دیگر عزیزان تقنینی و اجرایی کشور که شاه‌بیت حرف و سخن‌شان در آن هنگامه مردمی‌سازی اقتصاد (اردیبهشت امسال را عرض می‌کنیم و نه چند ۱۰سال پیش را) عدم افزایش هزینه خانوار به‌واسطه حذف دلار دولتی و هدفمندی یارانه‌ها بود، الان دقیقاً کجا تشریف دارند و بهتر نیست سری به کف بازار بزنند و احوال دل ناخوش خلق‌ا… را بپرسند تا ببینند این مردمی‌سازی چه بر سر مردم آورده است؟!

دست روی هرچیزی می‌گذاری از نظر قیمت به قاعده چند سال و حتی چند ۱۰سال، قد کشیده، فربه شده و حسابی آب زیر پوستش رفته، شاید هم به حد غایت حبابی و بادی شده است و از قضا از نظر مقدار و وزن و حجم، روبه نقصان گذاشته، آب رفته و بغایت لاغر و نحیف و مردنی شده است، در مورد کیفیت کمی شرایط فرق دارد و خیلی خط و ربطی به مجریان و برنامه‌ریزان و قانون‌گذاران نداشته و همه‌اش زیر سر میزان انصاف و بودن یا نبودن وجدان و داشتن حس نوع‌دوستی یا فرصت‌طلبی تولیدکنندگان و فروشندگان و ارایه‌کنندگان، است!

نمی‌دانم عزیزان متولی و مسؤول الان چه فرمایش می‌کنند و شاید هم بگویند خب ما می‌خواستیم ولی نشد، یا زورمان را زدیم ولی نتوانستیم، شاید هم بگویند یک حساب و کتاب و پیش‌بینی و برنامه‌هایی روی کاغذ و به‌صورت نظری و سعی و خطایی داشتیم که همگی همانی شد که نباید می‌شد! البته امیدوارم این وسط مدیر و معاون و رئیسی فرمایش نکند همینه که هست، یا خودتان درستش کنید و یا این افاضه جدید «باید فکرش را می‌کردید»!

خب، سلمنا برادر! آب رفته را به جوی برگردانید، اگر خطای و اشتباه محاسباتی داشته‌اید، جبران مافات کنید، لایحه‌ای، طرحی، متممی، تک‌ماده‌ای، استفساریه‌ای چیزی مهیا کرده و کار را از همانجا که پیچیده و غامض شده است، راست و درست و هموار نمایید، به هرحال ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است و نباید کار امروز را به فردا بیندازیم که وقت تنگ است و اعمال بسیار.

نمی‌دانم که قرار بر چه چیزی است و دوستان بر اصلاح و ترمیم، اتفاق‌نظر دارند و می‌خواهند این فشار بی‌حد و حصر بر معیشت خلق‌ا… را بردارند، اگر اینجور است که موضوع آنی و فی‌الفوری است، اگر هم نیاز به قانون و تغییر مصوبات دارد و شاید هم منوط به برنامه بودجه سال آتی می‌شود و به این سرعت و در عرض چند روز و چند هفته تحولی به نتیجه نمی‌رسد، پیشنهاد هوشنگ‌خانی ما این است که آن یارانه ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومانی را که ظاهراً قرار است همچنان به‌صورت نقدی پرداخت شود را به حساب افزایش قیمت همه اقلام به‌جز آن چهار قلم اساسی بگذارید و آن کالابرگ دیجیتال کالاهای اساسی وعده داده شده را به دست خلق‌ا… برسانید تا لااقل بخشی از فشار برداشته شود!

خانه پرش اگر هیچ راهی نیست، عجالتاً یارانه را به قاعده دو برابر شاید هم بیشتر، بزرگ و رشیدش کنید، شاید برای بیمار محتضر افاقه کرد و قیمی باشد برای کمر خمیده خلق‌ا…

 

      هوشنگ‌خان