همراهان همیشگی!

     حرف‌های خودی و بی‌خودی همراهان همیشگی! قبول بفرمایید که قول، شعار و وعده و وعید مسؤولان درخصوص مهار آلودگی هوا و برنامه‌ریزی کاهش آلاینده‌ها و کنترل و محدودسازی واحدها و مراکز انتشار آلودگی و استانداردسازی بنزین و خودرو و یورو ۴ و ۵ و این قسم حرف و حدیث و ادعا و بایدنبایدها […]

 

   حرف‌های خودی و بی‌خودی

همراهان همیشگی!

قبول بفرمایید که قول، شعار و وعده و وعید مسؤولان درخصوص مهار آلودگی هوا و برنامه‌ریزی کاهش آلاینده‌ها و کنترل و محدودسازی واحدها و مراکز انتشار آلودگی و استانداردسازی بنزین و خودرو و یورو ۴ و ۵ و این قسم حرف و حدیث و ادعا و بایدنبایدها از یک‌طرف و شخص شخیص آلودگی هوا از طرف دیگر، سال‌هاست که همراه و هم‌قدم ما ملت خصوصاً در کلانشهرها و ایضاً شهر و شهرک‌های اطراف آنها هستند، در مورد جناب آلودگی باید بگویم اینقدر بامرام تشریف دارند که در طی این سال‌ها از همراهی و هم‌قدمی ایشان کم که نشده است، حتی سال به سال و فصل به فصل بر تعداد روزهای حضور و حجم و اندازه و میزان تأثیرگذاری خود افزوده‌اند و هیچگاه ما مردم بینوای گرفتار به‌دست مسؤولین وعده‌های دور و دراز را تنها نگذاشته‌اند.

امسال هم که به‌قول بچه‌های محل! ایول داشته و زودتر از سال‌های قبل حضور غبارآلود پُرسرب و گوگرد خود را بر تهران و اصفهان و مشهد و تبریز و اراک و… گسترانیده و نگذاشتند لحظه‌ای احساس دلتنگی به ما خلق‌ا… دست بدهد! حتی برعکس همیشه که حضور و ظهورشان همزمان می‌شد با وعده‌ها و امیدآفرینی و قول‌های مسؤولین، این‌بار علی‌رغم حضور چندین روزه ایشان در آسمان و کف خیابان و حلق و گلوی شهروندان، ظاهراً مسؤولین حواس‌شان جایی دیگر است و کسی به روی مبارک خود نمی‌آورد که هوا آلوده، سم و سُرب فراوان و نفس‌ها تنگ شده است، حتی دیده شده است که برای آن‌که معارض و مطالبه‌ای هم پیش نیاید، نمایشگر یک‌درمیان ایستگاه‌های پایش هوا، یهویی با هم خراب شده است! تا آینه دِقی برای ملت درست نشود و طلبکاری‌ها شروع نشود!

البته این حرف‌ها که ما می‌زنیم با عذرخواهی از محضر جنابمان، قصه و شعر است، اساساً در طی این ۱۰، ۱۵ ساله اخیر هیچ‌کس نفهمید که مسؤولیت کیفیت هوا و مدیریت و نظارت بر صنایع و محصولات و خودرو و دیگر منتشرکنندگان آلاینده‌ها و چه سازمان و ارگان و دستگاهی است و اگر یک کار میان‌بخشی است، کدام بخش‌ها چه مسؤولیتی را برعهده دارند و در عمل به وظیفه و انجام مسؤولیت و تعهد خود چقدر موفق بوده‌اند و این بساط هرساله آلودگی و غبار و سم و سرب و گوگرد و مریضی و خفگی و تنگی نفس و مشکلات قلبی و عروقی و اعصاب و روان خلق‌ا…، قرار است بالاخره چطور و چگونه سفره‌اش جمع شود و عجالتاً قراری بر مدیریت و کنترل و نظارت واقعی هست و یا همین‌جور دور هم جمع شده‌ایم بیانیه منتشر کنیم و مقررات تدوین و تصویب کنیم و بایدنبایدها را پرتکرار در گوش عالم و آدم جار بزنیم و دست آخر با پایان فصول سرد، کرکره همت و برنامه‌ریزی و اقدام برعلیه آلودگی هوا را شش، هفت ماهی پایین بکشیم و برویم پیِ کار و زندگی و مسؤولیت‌های خطیر و کارهای مهم مهمی که اگر ما نباشیم، اوضاع به هم می‌ریزد و همه چیز به سامان می‌شود!

بهار و تابستان که میزبان ریزگرد و خاک و غبار محلی و منطقه‌ای و فرامرزی هستیم و در تهران و اصفهان و اراک، تقریباً روزی که هوای پاک داشته باشد نداریم و در دیگر کلانشهر‌ها هم خانه پُرش هفته‌ای یک روز هوای پاک داشته‌اند، پاییز و زمستان هم که قربانش بروم، سال گذشته در روزهای بارانی و برفی هم یک خط در میان هوا پاک بود چه رسد به بقیه اوقات که حتی برخی روزها غلظت آلاینده‌‌های سمی هوای شهرها را به اتاق گاز نازی‌ها نزدیک می‌کرد تا هوای با طراوت روح‌افزا!

سالی که نکوست از بهارش پیداست، هنوز آفتاب ماه دوم پاییز نزده است، چندین و چند روز هوای آلودگی سطح نارنجی و قرمز را دشت کرده‌ایم و با همین دست فرمان و در ذیل توجهات مقامات و مسؤولین ارجمند، امسال جناب آلودگی هوا و عناصر معلوم‌الحال سرب و گوگرد و نیترات و منوکسیدکربن و بقیه اعوان و انصارشان چه بر سرمان خواهند آورد، ا…‌اعلم!