حرفهای خودی و بیخودی از فاصله طبقات تا یک طبقهسازی! اینکه در کشوری که از فاصله طبقاتی فقیر و ضعیف و متوسط و بالای متوسط و غنی در عرض چند سال اخیر گامهای بلندی برداشته و با حذف طبقه متوسط، رسیده است به گسل و دره و فاصله کهکشانی بین این پایین […]
حرفهای خودی و بیخودی
از فاصله طبقات تا یک طبقهسازی!
اینکه در کشوری که از فاصله طبقاتی فقیر و ضعیف و متوسط و بالای متوسط و غنی در عرض چند سال اخیر گامهای بلندی برداشته و با حذف طبقه متوسط، رسیده است به گسل و دره و فاصله کهکشانی بین این پایین و آن بالابالاها، صحبت کردن از ساخت مسکن یکطبقهای نهضت ملی مسکن به جای چهار و پنج طبقه چندین واحدی مسکن مهر، خود به خود، نوعی پیشرفت و ایدهپردازی خلاقانه محسوب میشود که به هرحال با این اقدام تاریخساز، بخشی از مردم جامعه در یک سطح و در یک طبقه، مسکن خواهند گزید و این میتواند آغازی باشد بر همسانسازی سطح طبقات اجتماعی اقتصادی و حذف فاصله طبقاتی! البته به این شرط که نبوغ متخصصان طراح و ایدهپرداز مسکن یکطبقهای را در امور اقتصادی و اجتماعی مشارکت داده و از تجربیات و دانش ایشان بهره ببریم…!
در خبر است که ظاهراً کشفیات جدیدی در وزارت کریمه مسکن و شهرسازی بهوقوع پیوسته است و تصمیم بر این شده که بهجای ساخت مجتمعهای چندطبقهای چندین واحدی، ساخت خانههای ویلایی یک طبقهای حیاطدار در دستور کار قرار گیرد و طبق نظرات طرفداران و طراحان، از اتفاق علیرغم باور افراد بیاطلاع، با اینکار هم هزینههای ساختوساز و مسکن و شهرسازی کاهش پیدا میکند و هم زمینهایی که به حد وفور هست و جای نگرانی نیست، مورد استفاده قرار خواهد گرفت و گیر و گرفتاری هم ندارد!
من نمیدانم چرا این تدبیر شایسته و بایسته پیش از این به فکر صاحبنظران و متخصصان نرسیده بود و سالها بحث تولید انبوه مسکن عقب افتاد و قیمتهای چندین و چند برابری روی دست جامعه و مردم گذاشت که خرید یک متر خانه در جای مناسب کلانشهرها با حقوق یکسال کارمند و کارگر مطابقت نماید!
فقط یکی، دو اما و اگر ریز و ساده وجود دارد که بهخاطر بالا رفتن فهم و درک هوشنگخانی خودمان، قصد کردیم با تصمیمسازان نوپرداز ویلای یک طبقهای دولتساز، در میان بگذاریم اول اینکه فرمایش شده است هزینه ساخت مسکن یک طبقهای به مراتب ارزانتر از چند طبقه در میآید و برای آن دلیل و علتهایی ذکر شده است ولی عجالتاً در فقره آمادهسازی زیرساخت (آب، برق، گاز، فاضلاب، خطوط تلفن، جاده، خیابان، روشنایی و…) حرفی به میان نیامده است به هرحال اگر به جای آنکه فیالمثل ۱۰۰۰ واحد مسکونی در یک محوطه چند ۱۰هکتاری ساخته شود، همین تعداد واحد، بهصورت ویلا در یک محوطه چند صد هکتاری ساخته شود برای خودش شهری میشود که صفر تا صد امکانات شهری باید برایش فراهم شود، بنابراین فهم جنابمان فرمایش میکند که بحث کاهش هزینه به رشد و جهش هزینه متمایل میشود، هرچند همان ارزان تمام شدن خانه یکطبقهای ویلایی از چند طبقهای آپارتمانی، حساب دو دوتا چهارتاست که باید روی کاغذ به حسابش برسیم!
دوستان حامی ساخت ویلا، از میلیونها خانه و زمین در بافت فرسوده سخن میگویند و با یک حساب تَر و تمیز به این نتیجه رسیدهاند که علیالحساب برای پنج میلیون خانه در این بافت فرسوده شهری جا داریم! خب خوب است که جا داریم، ولی قربان سرتان بروم، هم آن خانه و املاک صاحب دارد و هم اینکه در مراکز شهر هستند و قیمت زمین در آن مناطق سر به آسمان میساید که هر سانتش با هر متر ساخت، مطابقت میکند!
به هرحال بهنظر میرسد، اینکه بعد از یکسالواندی که قرار بود لااقل دو میلیون مسکن را از مرحله سفتکاری و اواسط نازککاری گذرانده و آماده باشیم برای در و پیکر و شیرآلات و محوطهسازی و تحویل به خلقا… و ایضاً کلنگ دو میلیون بعدی را هم زده و پیریزیهایش را کرده باشیم، یکدفعه طرح ساخت منزل یکطبقهای ویلایی با کلاس ۱۵۰ متری رونمایی میشود و همه رشتههای ریسیده نشده را پنبه میکنیم! احتمالاً هیچ ربطی به ترکفعل و کمکاری و ضعف عملکرد و نقص تدبیر نداشته، ندارد و نخواهد داشت و موضوع صرفاً تخصصی و علمی بوده و افراد معلومالحالی مثل هوشنگخان بهتر است نخود هر آش نشوند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.