حرفهای خودی و بیخودی دلار را بچسب، یارانه نَمَنه! بالاخره ما متوجه نشدیم چرا در این بازار متلاطم ارزی و این نیما و سنا جان و آن بازار متشکل خان توافقی و شونصد ابزار کوچک و بزرگ ساخته پرداخته شده توسط عزیزان مالی بانکی و متولی و قانونگذار، چرا به وقت بههمریزی و […]
حرفهای خودی و بیخودی
دلار را بچسب، یارانه نَمَنه!
بالاخره ما متوجه نشدیم چرا در این بازار متلاطم ارزی و این نیما و سنا جان و آن بازار متشکل خان توافقی و شونصد ابزار کوچک و بزرگ ساخته پرداخته شده توسط عزیزان مالی بانکی و متولی و قانونگذار، چرا به وقت بههمریزی و سینوسی شدن، هیچ کسی مسؤول و صاحب و متعهد و مقصر وضع پیش آمده نیست و اساساً در بحبوحه شیرتوشیری و صعود، هیچ سازمان و دستگاه و بنیبشری پیدا نمیشود که دستهگل آراسته شده را گردن بگیرد، یعنی اینطور برایتان بگویم که طبق رصد هوشنگخانی دقیقی که انجام دادهایم، تا بازار و شرایط و قیمت و عرضه و تقاضا به سامان و برقرار و در تعادل است، همه بزرگواران که اندک ارتباطی با داستان ارز و دلار و سکه دارند، صبح تا شب در تریبون و رسانه و سیما و صدا در حال حرف زدن از مدیریت و توانمندی و کاردانی و هنرنمایی خود و همداستان و همقطاران هستند ولی وای به لحظه و ساعتی که هوا گرگ و میش شود، همه یکباره غیب میشوند و ما میمانیم و برهوت بدون مدیر و مسؤول!
البته انصافاً برخی از مدیرانِ والامقام برای حرفدرمانی و وعده سرخرمن دادن، محکم و استوار و با بیانی قاطع و اعتماد به سقفی نادر، سنگر را خالی نمیکنند و هرچند کمتر کسی گوشش بدهکار این حرفهاست ولی به هرحال ایستادگی و پایمردی برخی این عزیزان جای تأمل و تحمل دارد!
دو هفتهای هست که هوای بازار ارز و طلا و سکه، بس ناجوانمردانه سرد است و فقط در عرض چند روز حدود ۳۰ درصد از ارزش پول ملی بخار شد و به آسمان رفت ولی دریغ از یک اقدام درستدرمان و کارایی و نتیجهبخشی آن شونصد ابزار طراحی شده که قرار بود در اینچنین روزهایی بهکار بیاید!
حالا این بیخیالی و امروز فردا کردنها بماند، این وسط مردم بینوایی که برای چهار ریال درآمد اقدام به خرید دلار مسافرتی و یکبار در سال با کارت ملی خود میکنند و یا برای شندرغاز کارت خود را اجاره میدهند، یکدفعه میشوند سیبل جنابان مسؤول و تهدید و خط و نشان که ای مردم ضعیف و آسیبپذیر که بهخاطر مدیریت و مردمیسازی اقتصاد و فیلترینگ توسط ما مسؤولان و مجریان و برنامهریزان همهچیزدان و ایضاً بیثباتی و اعتراضات و تحریم، معیشت و زندگیتان روی هواست و آه ندارید که با ناله سودا کنید و هنر کرده و شکم خود را به زور سیر میکنید، مبادا دست از پا خطا کرده و به هوای دو ریال درآمد از تفاوت قیمت ارز توافقی و کف بازار، راهی صرافیها شده و دلار خریده و بفروشید، که اگر اینچنین کنید، این خرید و فروش میشود سابقه کسب و کار و درآمد و احتمالاً سفر لاکچری و مرفه بیدردی شما و یارانهتان روی هوا میرود تا حساب کار دستتان بیاید!
جلالخالق، ما که باورمان نمیشود که در شرایطی که وضعیت زندگی و کسب و کار مردم معلوم است، بساط گرانی و تورم افسارگسیخته، عیان است، عدم مدیریت و نظارت درست و درمان بازار ارز و طلا، اظهرمنالشمس است، مدیران و مجریان نازنین، همه چیز را رها کردهاند و گیر دادهاند به این بندگان خدا که از درد بیپولی، دست به خرید و فروش دلار میزنند، و دلال و سفتهباز هم برای خودش موجسواری کرده و حالش را میبرد!
بله حق باشماست، قطعاً و حُکماً این کار درست نیست، اصلاً همین افزایش قیمت دلار توافقی و ایضاً هجوم پولهای خرد آزاد شده از بانک و بورس به بازار و طماعی بازیگران عمده و دلالان خرده، شدهاند هزارتیغ قیچی که رشته امور دلار را پاره کرده و بازار را بههم ریخته است، ولی عزیزان مسؤول و مدیر، عجالتاً یک سوزن ناقابل به خودتان بزنید و بعد یک جوالدوز به خلقا…، وضع بورس که آنطور، وضع سود بانکی و اعتبار بانکها هم که اینجور، آن مردمیسازی اقتصاد هم که همهجور، خب یک راه فرار برای مردم گذاشتهاید، یک پنجره نیمهباز امید، باز گذاشتهاید، این میشود که مردم رو میآورند به بازار سکه و ارز و استفاده بردن از فرصت دو قیمتی!
بهتر نیست مارادونا را رها کنیم و غضنفر را بچسبیم…! هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.