گپ و گفت مناقصه مزایده با مدیر هتل سنتی سرابی خانه سرابی افسانههایی به عمق تاریخ ایرانزمین دارد خوزستان به عنوان یکی از استان های فوق العاده زیبای ایران می تواند حال و هوای جدیدی از سفر کردن را برای ما ایجاد کند. بافت شهرهای این منطقه و عمارت های قدیمی آن می تواند یک […]
گپ و گفت مناقصه مزایده با مدیر هتل سنتی سرابی
خانه سرابی افسانههایی به عمق تاریخ ایرانزمین دارد
خوزستان به عنوان یکی از استان های فوق العاده زیبای ایران می تواند حال و هوای جدیدی از سفر کردن را برای ما ایجاد کند. بافت شهرهای این منطقه و عمارت های قدیمی آن می تواند یک جاذبه توریستی دیدنی به حساب بیاید. اما ما در اینجا قصد نداریم از جاذبههای توریستی حرف بزنیم، بلکه قصد داریم عمارتی را به شما معرفی کنیم که می تواند خاطره ساز یک روز پرماجرا و یک شب آرامشبخش برای شما باشد.
خانه سرابی
قدمت خانه سرابی به دوره قاجار برمیگردد، یعنی حدوداً ۱۸۰سال پیش. بعد از مرمت و تجهیز این عمارت، از سال ۹۲ به عنوان اولین مهمان سرای سنتی خوزستان معرفی شد و تا امروز اقامتگاه دلنشینی برای توریستها بوده است.
در خانه سرابی تمام امکاناتی را که برای یک اقامت خوب و راحت لازماست، در دسترس دارید. امکاناتی همچون اینترنت پرسرعت، مترجم زبان های خارجی و حتی اتاق لاندری برای شستن لباسها!
خانه سرابی یک هتل با سابقه تاریخی است که در یکی از قدیمیترین و باستانیترین شهرهای ایران، واقع شده است. پشت خشتبهخشت این شهر و این خانه، داستانها و افسانههایی به عمق تاریخ ایرانزمین وجود دارد. به همین دلیل است که شهر شوشتر همیشه مورد توجه توریستها و گردشگران خارجی بوده است. به عنوان مثال، سفیر فنلاند، چند شب را در خانهسرابی اقامت کرده است.
در همین راستا، روزنامه مناقصهمزایده در ادامه طرح «بازگشت یار مهربان» که به معرفی کتابخانههای آستان قدس رضوی در شهرستانها و معرفی جاذبههای گردشگری آن شهرها پرداخته است، با «آرشسرابی» مدیریت خانه سرابی، گفتوگویی ترتیب داده است. آرش سرابی، ۳۱ ساله و سرمایهگذار بخش خصوصی صنایع گردشگری است. در رشته هنر تحصیل کرده است اما به خاطر علاقهاش به میراث فرهنگی، در این بخش سرمایهگذاری کرده و فعالیت میکند.
در زیر مشروح این گفتوگو را میخوانید:
+آقای سرابی، کمی درمورد هتل سنتی سرابی توضیح دهید.
خانه سرابی یک خانه تاریخی با قدمت ۱۸۰ سال و مساحت ۷۰۰ متر مربع است. ساختمان به صورت پلکانی ۴ طبقه دارد. ۱۱ اتاق دارد که ۹ اتاق آن قابلیت خدماتدهی به گردشگران را دارد. یک اتاق آشپزخانه است و اتاق دیگر هم دفتر مدیریت و بخش اداری هتل. هتل دارای یک ایوان شهدادی یا بهارنشین است که به عنوان لابی استفاده میشود و برای سرو صبحانه هم مورد استفاده قرار میگیرد. شبستان هم در دست مرمت و احیا قرار دارد. زیرزمین مجموعه هم به شکل رستوران تغییر کاربری داده است. یک شربتخانه سنتی سنگی و بسیار قدیمی هم در مجموعه وجود دارد.
+ با توجه به اینکه در رشته هنر تحصیل کردهاید، چطور شد که به فکر راهاندازی چنین مجموعهای افتادید؟
این ریشه در کودکی و تربیت خانوادگی ما دارد. پدرم علاقه بسیار زیادی به میراث فرهنگی و فرهنگ غنی ایران دارد و ما را با این نگرش بزرگ کرده است. شوش و شوشتر از شهرهای باستانی ایران و حتی جهان هستند و قدمتی بالغ بر ۷هزار سال دارند. ما از کودکی همراه پدر در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی مربوط به میراث فرهنگی شرکت می کردیم. بعدها با کسب تجربه و اطلاعات بیشتر، به این سمت و سو کشش بیشتری پیدا کردم. فرهنگ غنی و تاریخ عظیم ایران، روح هنر، معماری و… که در خشت به خشت شهرهای این کشور جاری هستند، همه و همه مباحث ارزشمندی هستند که باید به آنها توجه شود. در قبال این مسایل باید دو رویکرد داشته باشیم. اول اینکه خودمان این میراث فرهنگی غنی و عظیم را بشناسیم و دیگر اینکه تلاش کنیم دیگران هم با آن آشنا شوند. متأسفانه شناخت اکثریت از میراث فرهنگی باقی مانده، یک شناخت سطحی و کمرنگ است. شاید دلیل اینکه هر روز میبینیم یا میشنویم که این آثار نابود میشوند، همین عدم آگاهی است. این آثار، میراث ماست و اگر خراب بشوند، دیگر هرگز جایگزینی نخواهند داشت. تلاش ما بر این بود که حداقل بتوانیم الگویی باشیم برای کسانی که چنین فضاهایی را میشناسند. حفظ این قبیل بناها، بیشک وظیفه همه ماست. ما اینجا را نوروز۹۲ افتتاح کردیم. از قبل هم حدود ۳ سال وقت و سرمایه صرف بازسازی و مرمت این بنا شد. ساختمان این هتل، حدود ۱۸۰ سال قدمت دارد و مربوط به عصر قاجار است.
+مسلماً برای بازسازی، مرمت و ساخت اینجا، متحمل هزینههای مادی و معنوی زیادی شدید.
بله. به هرحال بازسازی و مرمت آثار تاریخی، هزینههایی دارد. اما وقتی به کاری علاقه داشته باشی و از انجام آن، هدفی داشته باشی، تلاش میکنی موانع را از سر راهت کنار بزنی. البته در این بین نباید از داراییهای شخصی، سرمایه و… غافل شد.
+همکاری سازمانها با شما چگونه بود؟
همکاری خاصی با سازمانی نداشتیم. با شهرداری که رابطهای نداشتیم به جز احترام متقابل. با بقیه سازمانها هم در حد گرفتن مجوز و استعلام… کار کردیم. مشکل خاصی نبود. قوانین و مقررات و ضوابط مربوط به هتلهای سنتی، به تازگی تدوین و ابلاغ شده است که البته گام بزرگی است. با این قوانین میشود خیلی از موانعی که بر سر راه سرمایهگذاران وجود دارد را کنار زد. مکانهایی مانند هتل سرابی، بافت تاریخی محسوب میشوند و ارزش بسیار زیادی برای سازمان میراث فرهنگی و البته مردم دارند. که این حساسیتها کاملاً به جا هستند. یکُسری محدودیت درمورد این گونه بناها همیشه وجود داشته و دارد. مثلاً خانهای با قدمت خانه سرابی، زمانی که میخواهد به هتل تبدیل شود، نیازمند یکسلسله تغییرات است. یک مثال ساده برای شما میزنم، در قدیم در خیلی از خانهها، حمام نبود! اما یک هتل نیاز دارد که حمام داشته باشد! لازم است که در بنا تغییراتی ایجاد شود و ساختوسازهایی صورت بگیرد. درمورد هتلسازیهای معمولی، محدودیتهای این چنینی وجود ندارد. اما ما برای ساخت یک حمام، با کلی موانع روبهرو بودیم. برای همین است که راهاندازی هتلهای سنتی خیلی سختتر، حساستر و پرهزینهتر از ساخت یک هتل معمولی است. در ساخت و طراحی هتلهای سنتی، بحث مرمت و بازسازی آثار قدیمی به میان میآید که یک تخصص بسیار سخت و حساس و هزینهبر است و از اهمیت بسیار بسیار زیادی برخوردار است. حالا با توجه به تدوین مقررات مخصوص هتلهای سنتی، امید میرود که سنگهای بزرگ از مقابل سرمایهگذاران کنار بروند.
+هدف شما از راهاندازی چنین فضایی چه بود!؟ با توجه به تمام سختیها و هزینههایی که درموردشان صحبت کردید، بیشک هدف بزرگی داشتید که متحمل تمام این سختیها شدهاید.
یکی از اهدافم این بود که قدمی برای حفظ میراث فرهنگی کشورم بردارم. ما صاحب آثار ارزشمندی هستیم که متأسفانه هر روز بیشتر فراموش میشوند. درمورد خانههای قدیمی مدام میشنویم که تخریب شدهاند. من میخواستم با این کار نشان بدهم که باید این میراث را حفظ کرد. از سوی دیگر، دغدغهام حفظ خانه پدری بود. اینجا را با قیمت زیادی از خریدار قبلی خریدم. بازسازیاش خیلی زیاد وقت و هزینه برد. اما برای من ارزش داشت. مورد دیگر، اشتغالزایی بود. اشتغالزایی همیشه برای من دغدغه بوده است. حالا هم اگر خدا بخواهد قصد داریم که این هتلها را به صورت زنجیرهای و در دیگر شهرها هم راهاندازی کنیم که اینگونه به اشتغالزایی هرچه بیشتر میانجامد. مسأله دیگر، این است که من واقعاً میخواستم یک الگو باشم. همانطور که گفتم مدام شنیده میشود که خانههایی از این دست، تخریب میشوند. من اولین نفر در جنوب غرب کشور هستم که دست به چنین فعالیتی زدم و هتل سنتی راهاندازی کردم. میخواستم راهگشا و الگو باشم برای افراد دیگری در سطح استان و حتی کشور. تا حدی هم موفق بودم. حالا تعداد بسیار زیادی از خانههای قدیمی به شکل هتل یا رستوران درآمدهاند و این گونه به حیات خودشان ادامه میدهند. این برای من واقعاً مسرتبخش است.
+از جنبه دیگر اگر به این قضیه نگاه کنیم، به نظر میآید رقیب برای شما زیاد شده است.
تمام کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند، همکاران ما هستند. به شخصه اعتقاد دارد که این اتفاق، موجب ایجاد فضای رقابتی میشود و فضای رقابتی، پیامدهای مثبتی به دنبال دارد. وقتی فضا رقابتی باشد، ارایه سرویس و خدمات هر روز بهتر میشود که این جذب بیشتر گردشگر را به دنبال دارد. جذب بیشتر گردشگر، یعنی کار بیشتر، اشتغالزایی بیشتر، سود بیشتر و اینگونه فقر و فساد و بیکاری هر روز کمتر میشود.
+بیشتر گردشگران خارجی، از کدام کشور هستند؟ اطلاعاتشان درمورد ایران چطور است؟!
بیشتر گردشگران از کشورهای اروپایی میآیند. گردشگران اروپایی معمولاً با اطلاعات بسیار کامل و دقیقی سفر میکنند. یعنی درمورد مقصدشان، تحقیق میکنند و کاملاً میدانند کجا آمدهاند و به دنبال دیدن چه چیزی هستند. مثلاً گردشگری که به شوشتر آمده، شاید اطلاعاتش درمورد نظام آبی شوشتر، از اهالی شهر بیشتر هم باشد. بحث گردشگری ایران، یک بحث فرهنگی است. کسی که به ایران آمده، در ۹۵ درصد اوقات، به دنبال دیدن جاذبههای فرهنگی و تاریخی آن است. برنامهریزی دقیقی دارد و قبلاً حتماً درمورد تمام شهرها و مکانهایی که قصد دیدن آن را دارد، یک تحقیق گسترده انجام داده است. گردشگران داخلی، معمولاً فقط تصمیم گرفتهاند بروند سفر. کجا؟! مثلاً خوزستان! این موضوع را تعمیم نمیدهم، اما درمورد اکثریت قریب به اتفاق، این مسأله صادق است! بنابراین کمتر از گردشگران خارجی شناخت دارند.
+به عنوان کلام آخر… اگر کسی بخواهد قدم در این راه بگذارد، چه توصیهای میتوانید داشته باشید؟
به نظرم قبل از هرچیزی، هر انسانی باید به درجهای برسد که متوجه شود رسالتش در زندگی چیست. قصد دارد چه کاری انجام بدهد. بعد برای رسیدن به آن هدف مشخص، یک برنامهریزی درست و دقیق انجام دهد. تمام اینها را مکتوب کند و برای رسیدن به چیزی که میخواهد، با تمام وجود تلاش کند. نباید منتظر رسیدن شرایط ایدهآل ماند. شرایط ایدهآل هرگز از راه نمیرسد. این ما هستیم که آن را خلق میکنیم وگرنه اگر منتظر رسیدن شرایط ایدهآل برای شروع کاری باشیم، آن شرایط ۳۰ سال دیگر هم ایجاد نمیشود. شناخت رسالت و هدف و سپس اقدام همراه با تلاش مستمر، میتواند کلید موفقیت باشد. البته در این میان نباید از تفکر و تعقل و تدبر در کار هم غافل شد. برای جلوگیری از شکست، باید عاقلانه فکر کرد و مدبرانه عمل کرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.