حرفهای خودی و بیخودی نرخ بیکاری و کاهش! ! اینجوری برایتان بگویم که با توجه به هنرنمایی مسؤولین مربوطه و متولیان امور در این چند ساله در رابطه با اشتغال و ایجاد فرصتهای شغلی و بهبود محیط کسبوکار و این قسم امور مغفوله مغضوبه، کلاً وقتی کلمه نرخ بیکاری و کلمه کاهش در […]
حرفهای خودی و بیخودی
نرخ بیکاری و کاهش! !
اینجوری برایتان بگویم که با توجه به هنرنمایی مسؤولین مربوطه و متولیان امور در این چند ساله در رابطه با اشتغال و ایجاد فرصتهای شغلی و بهبود محیط کسبوکار و این قسم امور مغفوله مغضوبه، کلاً وقتی کلمه نرخ بیکاری و کلمه کاهش در کنار هم قرار میگیرد و عبارت نامأنوس کاهش نرخ بیکاری را میسازند، ناخودآگاه احساس میکنیم که از پس این عبارت، قرار است حرفهایی زده شود که یا خیلیخیلی جدی است و یا شوخی و مزاحی بیش نیست!
البته این احساس ماست، شاید بیربط و شاید هم دقیق و بهجا، اما هرچه هست در طی سالیان دراز و دهههای گذشته همواره دولتهای مستقر سوار بر اسب راهوار اجرایی و مسند احصای اطلاعات آماری، از کاهش نرخ بیکاری و بهعبارت دیگر افزایش اشتغال، حتی بیشتر و جلوتر از برنامهها خبر دادهاند ولی چند صباحی بعد که دولتی جدید مستقر میشود، همه آن آمار و ارقامهای اعلام شده توزرد از آب درآمده و مسؤولین و متولیان تازهرسیده، خبر از پوچ و مشقی بودن حرف و ادعاها داده و از قضا جنابشان در اندکمدتی بعد، افزایش اشتغال و کاهش نرخ بیکاری را در بوق و کُرنا کرده و زمین و زمان را از موفقیتهای چشمگیر خود آگاه و همچین محسوس و غیرمحسوس و تلویحی و گلدرشت، دول قبلی را در این امور ناتوان و نابلد ارزیابی کرده و صفر تا صد موفقیتهای حاصل شده را به نام خود سند میزنند!
البته این دولت و آن دولت هم ندارد، در همه دولتها هستند مسؤولینی که تا روز آخر مشکلات و اشتباهات و کم و کسریها را برعهده دولت قبل میاندازند (حتی اگر هفت سال و ۳۶۴روز از زمان آن دولت گذشته باشد) و ایضاً بسیارند کسانی که ششدانگ هر موفقیت و اتفاق مبارک و درستدرمان را تماماً بهنام خود سند میزنند و مسؤولان قبل و پیشینیان را اگر مانع ندانند، شریک و مؤثر نمیدانند!
بگذریم… عجالتاً برسیم به بحث جذاب و نوبرانه فرمایش مسؤولین محترم اجرایی که اعلام نمودهاند نرخ بیکاری به پایینترین حد خود در ۱۸ سال اخیر رسیده است و احتمالاً همه را مدیون و مرهون هنر و کفایت و درایت خودشان میدانند حتی اگر هنوز حضور پرفروغ و صولت مکانشان به چند ماه هم نرسیده باشد!
به هرحال هوشنگخان (خودمان را میفرماییم!) از آنجا که کلاً به آمار و اطلاعات اعلامی در این چند ساله اخیر مشکوک است و خیلی دیرباور و حتی اینجور برایتان بگویم که کمی تا قسمتی بددل تشریف دارد، دو سؤال از خدمت عزیزان متولی که خبر کاهش نرخ بیکاری و رسیدن به قعر عددی ۱۸ ساله را روایت کردهاند دارد.
اول اینکه دوستان گرانقدر عجالتاً آمار و ارقام سالهای قبل را هم عنایت کنند، پایههای آماری و جامعه آماری و نحوه استحصال و دیگر خردهریزههای فنی مربوط به احصاء و رصد و آمارگیری و سنجش اطلاعات و پردازش دیتاها را در این چند ساله و خصوصاً مربوط به این رکورد تاریخی را ارایه فرمایند، تا خلقا… بینوا که در دنیای واقعی زندگی میکنند، بفهمند این آمار غرورآفرین از کجاست و به ایشان و دنیایشان ربط دارد و یا مربوط به جای دیگر و دنیاهای موازی است!
سؤال دوم این است که، مدیران ارجمند و کاردان در چند خط و بهصورت مختصر و مفید بفرمایند که چه اقداماتی در طی این یکسال و اندی اخیر انجام داده و انجام دادهاند که ماحصلش شده است کاهش نرخ بیکاری و در ضمن در ذیل هر اقدام مؤثر و مفیدی که معرفی میفرمایند، ذکر بفرمایند که چند درصد از موفقیت امروز نتیجه این اقدام است، البته معلوم و مبرهن است که با ذکر منبع، با پیوست منابع و بهقول بچههای محل، با ذکر مثال و رسم شکل (کروکی هم پذیرفته میشود).
از همین تریبون خدمت شما خوانندگان گرانقدر عرض میکنم که ما (هوشنگخان) با این همه اهن و تُلُپ و منممنمی که داریم، اگر مستندات و اقدامات و نتایج و گزارشات و پیوستها درجهیک و مثل باقلوا روح و روانمان را به آرامش رساند، دست برنامهریزان و مجریانی که چنین نتیجه مشعشعی بهوجود آوردهاند را میبوسیم.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.