حرفهای خودی و بیخودی میراث ناملموس! در خبرها آمده است که سازمان یونسکو، فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای را بهعنوان میراث ناملموس جهانی به نام کشور آذربایجان سند زده است و این کشور تازه استقلال یافته نورسیده، که روزگاری جزء سرزمین ایران بوده است، بالاخره توانست یونسکو را قانع کند که زادگاه […]
حرفهای خودی و بیخودی
میراث ناملموس!
در خبرها آمده است که سازمان یونسکو، فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای را بهعنوان میراث ناملموس جهانی به نام کشور آذربایجان سند زده است و این کشور تازه استقلال یافته نورسیده، که روزگاری جزء سرزمین ایران بوده است، بالاخره توانست یونسکو را قانع کند که زادگاه این فرهنگ و رشته ورزشی کشور آذربایجان است!
یعنی به همین راحتی اجازه دادیم یک کشور دیگر میراث ما را برده و برای خودش اعتبار درست کرده و غنای تاریخی یک ملت و دولت رسمی را به نمایش بگذارد تا شاید در دنیای امروز محلی از اعراب برای خود دست و پا کند. البته جنابمان در این یادداشت قراری نداریم که در این رابطه و ضعف و بیتوجهی و یا بیعرضگی دستگاههای متولی صحبت کنیم، چون خیلی در کم و کیف ماجرا نیستیم و نمیدانیم این موفقیت آذربایجانیها ناشی از هنر و کفایت آنها بوده و یا ناکارآمدی و حواسپرتی خودیها داشته است و یا ریشهاش برمیگردد به لج و لجبازی و مباحث سیاسی و غرضورزیها و ضعف دیپلماسی عمومی کشور. بگذریم…
راستش را بخواهید چشم مبارک که به این عبارت میراث ناملموس جهانی افتاد یکدفعه فکر و خیالمان به جای گیر کردن در چرا چگونگی ثبت این رشته فرهنگی ورزشی بهنام کشوری به غیر از ایران، رفت سراغ میراث ناملموس دولتیان در یکسال اخیر! میپرسید چه ربطی دارد؟ عرض میکنیم همچین بیربط هم نیست…!
سال گذشته در همین ایام آبان و آذر بود که سیل وعدههای مسؤولین در رابطه با اتفاقات خوب تا پایان سال ۱۴۰۰ از سر و کول مردم بالا میرفت، از شروع پروژه نهضت ملی مسکن و اشتغالزایی و کاهش بیکاری و تقویت بورس تا افزایش تولید و کاهش قیمت خودرو و منطقی شدن نرخ دلار و صفر شدن خلق پول و کاهش تورم که ظاهراً همه آنها محقق گردید ولی به دلایل نامعلومی مردم از اثرات و لمس آن بیبهره ماندهاند!
با شروع سالجاری هم که تحقق عدالت اقتصادی و کاهش گسل طبقاتی و مردمیسازی اقتصاد و کالابرگ الکترونیکی در ذیل سایه مستدام حذف ارزترجیحی از سرفصل وعدهها و قولها بود که با تثبیت قیمت ارز و اشتغالزایی و واردات خودرو و تقویت بورس ادامه یافت و همچنان با شعار کنترل تورم و کاهش قیمتها و به زیر کشیدن نرخ دلار و طلا به پیش میرود و حتی اخیراً از دیده شدن آثار کاهش تورم در سال آینده رونمایی میشود. ولی همه اینها همچنان ناملموس است و کمتر ایرانی را میتوان سراغ بگیری که از یکی از این همه اتفاقات خوب و مبارک بهرهمند شده باشد.
البته اینکه همچنان بر وعدههای سالیان قبل دولتهای فقید، در این دولت تأکید موکد میشود، وعده و قولهای جدید هم متولد شده و هر چند وقت یکبار هم وقوع اتفاقی مبارک در آیندهای بعید، بشارت داده میشود و هزار وعده خوبان یکی وفا نمیشود! اینجوریها هم نیست که کار و برنامهای جلو نرفته و موفقیتی حاصل نشده باشد، بلکه همه کفایت و هنرمندیها در عرصههای دیگری است که برای خلقا… یا بهطور کل ملموس نیست و یا کمتر محسوس است و شاید بتوان همه اینها را میراث ناملموس دولت سیزدهم نام نهاد که آیندگان بتوانند یاد و خاطرهای از این دوران داشته باشند! ا…اعلم
این را هم بگویم تا لال از دنیا نروم که اگرچه آن رسیدنها و دستاوردها ناملموس است ولی فشار گرانی و تورم و اجارهبها و هزینه دارو و درمان و ریزش بورس و عدم پاگرفتن نهضت ملی مسکن و اشتغال میلیونی وعده داده شده و بازار یله و رها کالا و خدمات و دلار و ارز و خردهریزهای بیاهمیت دیگر! جای خالی هر ناملموسی را با کاملاً محسوس و قابل درک و بیش از حد طاقت، پر میکند که هیچ ربطی هم به ثبت میراث ناملموس جهانی ندارد!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.