حرفهای خودی و بیخودی امان از دست این ژاپنیها معلوم نیست ما ملت و ایضاً مسؤولین این کشور، چه هیزم تَری به این ژاپنیها فروختهایم که شدهاند عامل زحمت و مصیبت و دردسر و آیینه دِق! واقعاً دیگر شورش را درآوردهاند، در اقتصاد همیشه روبه جلو و رشد بوده و هستند، در صنعت […]
حرفهای خودی و بیخودی
امان از دست این ژاپنیها
معلوم نیست ما ملت و ایضاً مسؤولین این کشور، چه هیزم تَری به این ژاپنیها فروختهایم که شدهاند عامل زحمت و مصیبت و دردسر و آیینه دِق! واقعاً دیگر شورش را درآوردهاند، در اقتصاد همیشه روبه جلو و رشد بوده و هستند، در صنعت درجه یک و با کیفیت ممتاز و آنتایم و کاربلد، در فرهنگ، مبادی آداب و ملاحظهکار و خوش استقبال و بدرقه و خوشقول و کاردرست، در ورزش پرشور و منظم و سختکوش و قلدر و باوقار و مؤدب و ترسناک، خلاصه در هر عرصه و ساحتی که فکرش را بکنی یه داستان و روش و منشی برای خودشان درآوردهاند. علیحده و غیر از بقیه دنیا، حالا بقیه دنیا را دقیق اطلاع ندارم ولی لااقل تومانی هفتصنار با وضعیت گل و بلبل ما مردم و متولیان و مسؤولان توفیر دارد.
همین یک فقره ورزش فوتبال را یک نگاه بیندازید، همچین نرم و سربه زیر و مظلوم وارد جام شدند، اسپانیا و آلمان را بردند، کرواسی را تا مرز سکته پنالتیها کشاندند، غولهای اروپایی را شرمنده و تحقیر کردند و در عین حال همواره بر مدار سختکوشی و تمرکز و نظم و ادب فوتبال بازی کردند تا آنجا که حتی به تعداد انگشتان دست هم اعتراض به داوری در طول چهار بازی، نداشتند!
از همه بدتر که بیشتر از هرچیزی دل هوشنگخانی ما را به درد آورده است، این عذرخواهی تمامقد مربی و بازیکنان از مردم ژاپن بهخاطر شکست از کرواسی و نرفتن به جمع هشت تیم نهایی است تا آنجا که سرمربی ۵۴ ساله تیم جناب هاجیمه موراسو، جوری تا کمر در مقابل تماشاچیان خم شد که گویی از فرط شرمندگی میخواهد از رکوع به سجده بیفتد و بیم آن میرفت که لااقل یک رگ به رگ شدن کمر روی دستش بگذارد. یعنی بیایی بهعنوان یکی از بهترین و پدیدههای عجیب و غریب جامجهانی فوتبال، بازی کنی و بزرگان را در برابر خود وادار به تسلیم کرده و فراتر از انتظارات باعث غرور و بزرگی فوتبال آسیا در چشم دنیا بشوی و بعد با باخت در ضیافت پنالتیها، اینگونه خود را مقصر بدانی و ملامت کنی که چنین عذرخواهی واقعی و رسمی بهجا بیاوری..!
خب، شما بفرمایید یک آدم عاقل ایرانی جماعت مثل ما چطور عذرخواهیهای پرتکرار ژاپنیها در اتفاقات و مشکلاتی که در کشورشان پیش آمده است را ببیند، آن موفقیتها و پیشرفتها و شایستگی و وارستگی و فرهیختگیها را رؤیت کند، اینگونه شرمندگی و ادای احترام به مردم را مشاهده کند و آه از نهادش بر نیاید! البته از آنجا که ما هوشنگخان توجیهکننده هستیم! با خود میگوییم بابا اینها همه الکیه، فیلممون کردند و نمایش و شوآف است، این لوسبازیها برای خودشیرینی است وگرنه مگه میشود یک تیم با این درجه از کیفیت و نتیجهگیری، واقعاً خود را مقصر بداند و شرمنده و عذرخواه باشد، حاشا و کلا!
بله ما حق داریم، چون حواسمان نیست که وقتی در مسؤولیتی قرار داریم، وقتی تعهدی بر گردن داریم، وقتی قولی میدهیم، باید آنچنان عمل کنیم که لحظهای و درجهای از مسیر و هدفمان دور نشویم و با مماشات و ملاحظه و باری به هرجهتی و یا خدایناخواسته بهخاطر منفعت و ارتباط و رانت و باند از کنار لغزشها، کمکاریها و عدم نتیجهگیریهای خودمان و دیگران عبور نکنیم و وقتی در وظیفه ما قصوری پیش میآید و وقتی بین آنچه باید بشود و آنچه شده است فاصله میافتد، اشکال و ضعف و ناکارآمدی و سوءاستفاده و نابلدی خود را بپذیریم و طلبکار عالم و آدم هم نباشیم و به قول معروف دو قورتونیممان هم باقی نباشد!
این جامجهانی اگر همین چند بیت حضرت سعدی، را به ما یادآوری کرده باشد، برای هفت پشت که نه، برای هفتاد پشتمان در این ملک، کافی است.
پرهیزگار باش که دادار آسمان فردوس جای مردم پرهیزگار کرد
نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت دانه نکاشت ابله و دخل انتظار کرد
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.