حرفهای خودی و بیخودی این مدلش نوبر است! یعنی اینجوری برایتان بگویم که این هوایی که این روزها در کلانشهرها خیمه زده است، هرچه هست، آلودگی هوا نیست، سم مهلک است، قاتل زنجیرهای است، دهنکجی به شهروند و هوای پاک و زندگی و محیطزیست و زدن پنبه همه تدابیر و ملاحظات و قوانین […]
حرفهای خودی و بیخودی
این مدلش نوبر است!
یعنی اینجوری برایتان بگویم که این هوایی که این روزها در کلانشهرها خیمه زده است، هرچه هست، آلودگی هوا نیست، سم مهلک است، قاتل زنجیرهای است، دهنکجی به شهروند و هوای پاک و زندگی و محیطزیست و زدن پنبه همه تدابیر و ملاحظات و قوانین و مقررات و مدعیان است!
اینجوری هم که پیش میرود و با این تعطیلیهای پیدرپی مدارس که از برکات هوای آلوده و کاردانی مسؤولان مربوطه است، بهنظر میرسد بهتر است منبعد از باز بودن مدارس در برخی روزها صحبت کنیم و نه از تعطیل شدن آنها در همه روزها! تابستان هم اینقدر بچهها تعطیل و در خانه نبودند!
عملاً و رسماً آلودگی هوا شده تصمیمگیرنده برای هر اقدام و اتفاقی در این روزگار ما، کار و ورزش و تفریح و درس و تحصیل و سفر و فعالیتهای اجتماعی، همه و همه در گروی این جناب آلودگی هواست که اگر لطف کرده و اجازه دهد، میشود کار و اقدام و حرکتی داشت، وگرنه همه امور وِلمعطل است!
انصافاً کار سختی است که بتوان اینگونه ملت را اسیرواَبیر کرد، در بهار و تابستان گرد و غبار و ریزگرد و در پاییز و زمستان سرب و گوگرد و دود و دَم. فکر میکنم تمام روزهای پاک کلانشهرها را روی هم بگذاری، سرجمع یک ماه نمیشود، اصفهان ما که علیالحساب از اول سال تا به امروز، فقط یک روز هوای پاک داشته است!
البته در فقره مدارس همه هنرمندیها زیر سر آلودگی هوا نیست و کار بهصورت تیمی در حال انجام است، از یکطرف هوای آلوده مدارس را تعطیل میکند و از طرف دیگر خبری از آموزش مجازی درستدرمان نیست، یعنی مسؤولین و متولیان آموزش و پرورش آنقدرها نگران و دلواپس مدرسه نرفتن بچهها نیستند و اهتمامی برای برنامهریزی و الزام مدارس به برگزاری کلاسهای غیرحضوری و ایضاً نظارت بر آنها را ندارند.
البته اینکه پیامرسان شاد همچنان ظرفیت و بنیهاش به حد کفایت نشده و یا فیلترینگ و سرعت نامحدود اینترنت، مزید بر علت شده و احتمالاً اگر قرار بر مجازی شدن کلاسها در روزهای تعطیلی بشود، کل سیستم نیمبند اینترنت کشور روی هوا میرود، از اینترنت بینالمللی که بیبهره شدهایم، از همین اینترنت ملی هم دستمان کوتاه میشود و فقط دردسر و گرفتاریاش برای دانشآموز و معلم و خانوادهها باقی میماند.
قصه پدر و مادرهایی که هر دو شاغل هستند و این تعطیلات یهویی و دَمبهساعتی این روزها، برایشان مصیبتی شده است که بندگان خدا نه راه پیش دارند و نه راه پس و آنقدر حواس مسؤولین زحمتکش به کنترل آلودگی و مهار آلایندهها و پاکسازی هوا و بگیر و ببند ترافیکی و زوج و فرد گرم است که بهکل فراموش کردهاند که وقتی دانشآموز تعطیل میشود و باید در خانه بماند، لابد یکی از والدین میبایست قید کار کردن در آن روز را بزند و چه با مرخصی و چه بدون مرخصی، اولویتش جز در کنار فرزند بودن، چیز دیگری نمیتواند باشد و همین موضوع هم میشود مشکلی با صاحب کار و شغل که حداقلش از بین رفتن مرخصیهاست و دستِ بالایش اخراج است و تعدیل!
در آخر میخواستیم عرض کنیم که عزیزان بهداشت و درمان و محیطزیست و مدیران شهری و نیروگاهی و هوایی و زمینی و دیگر دستاندرکاران و مؤثران محترم و محترمه، حتماً یک حساب دودوتایی داشتهاند و برای جنابشان معلوم شده که کرونا با آن همه برو و بیا و هیمنه و ادعا و تصادفات جادهای پرشمار سالیانه، بیشتر کشته و زخمی و بیمار و هزینه و مصیبت برای خانوادهها به جا گذاشتهاند و یا این آلودگی هوا!
فیالحال که بهواسطه هنرمندی و کفایت مسؤولین امر، مازوتسوزی مانند نان شب واجب شده است، لااقل یکنفر به نیروگاهها یادآوری نماید که قرار بود مازوت بسوزانید تا برق تولید کنید، نه اینکه تولید گوگرد و کربن و سرب اصل شده و در کنارش چند کیلوواتی هم برق تولید شود! خداوکیلی شما با چیزی به نام فیلتر آشنا نیستید، بیانصافها!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.