کمبود گاز در بخش فولاد، سال به سال جدیتر میشود و عدم توجه به آن میتواند موضوع را به بحران غیرقابل حل تبدیل کند. این در حالی است که توقف تولید یا کاهش آن منجر به کاهش سوددهی، افزایش هزینههای تولید، کاهش اشتغال میشود که میتواند خسارتی جبرانناپذیر برای صنعتی باشد که خود را برای […]
کمبود گاز در بخش فولاد، سال به سال جدیتر میشود و عدم توجه به آن میتواند موضوع را به بحران غیرقابل حل تبدیل کند. این در حالی است که توقف تولید یا کاهش آن منجر به کاهش سوددهی، افزایش هزینههای تولید، کاهش اشتغال میشود که میتواند خسارتی جبرانناپذیر برای صنعتی باشد که خود را برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در ۱۴۰۴ آماده میکند. به گزارش مناقصهمزایده، همانطور که پیشبینی میشد، زمستان سخت برای فولادیها آغاز شد و در سالجاری نیز بار دیگر کمبود گاز برای این واحدها میتواند بر وضعیت تولید و به دنبال آن صادرات اثرگذار باشد. بحث کمبود گاز در سالهای اخیر تقریباً به چالش همیشگی فولادیها در فصل سرما تبدیل شده است. موضوعی که برنامههای تولیدی را تحتتأثیر قرار میدهد و میتواند خسارتهای بسیاری به این صنعت وارد کند. توسعه صنعت فولاد و دستیابی به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد، هدفی بود که براساس مزیتهایی همچون سنگ آهن، گاز، نیروی انسانی و… در دستور کار قرار گرفت. عدم توسعه متوازن توانست در سالهای اخیر چالش جدیای به نام انرژی برای فولادیها ایجاد کند. در واقع برق و گاز توانست صنعت فولاد را در زمینه توسعه محدود و نسبت به آینده نگران کند زیرا عمده صنعت فولاد ایران تکنولوژی احیای مستقیم بر پایه گاز را در اختیار دارد و تنها دو واحد بزرگ کوره بلند و بر پایه زغالسنگ طراحی شدهاند. در نتیجه کمبود گاز میتواند خطر جدی برای سرمایهگذاری صورت گرفته در این صنعت باشد. در سالهای اخیر فعالان صنعت فولاد تلاش کردهاند تا پیش از شروع فصل سرما بارها نسبت به این موضوع هشدار دهند اما عدم توسعه میادین گازی و افت فشار در پارسجنوبی، سال به سال عمق این بحران را افزایش میدهد. در سالجاری اما وزارت نفت با سهمیهبندی تلاش کرد تا از کاهش تولید در این صنعت جلوگیری کند. این در حالی است که میزان این سهمیه به صورتی است که اگر به تمامی واحدهای حاضر در زنجیره اختصاص پیدا کند، عملاً باید تولید را متوقف کرد به همین دلیل وزارت صنعت،معدنوتجارت تصمیم گرفت تا این سهمیه را به واحدهای آهناسفنجی و بخشی هم به تولید ورق اختصاص دهد، در غیر این صورت تولید با این شرایط بیمعنا خواهد بود. چنین وضعیتی میتواند واحدهای کوچک و خصوصی را هم با چالش همراه کند. البته در این بین بورس کالا نیز در تلاش است تا با راهاندازی بازار مدیریت مصرف بخشی از این چالش را حل کند اما نباید فراموش کرد که این موراد مانند مسکن مقطعی عمل میکنند و دولت باید در کنار فرهنگسازی برای کاهش مصرف در بخش خانگی به سراغ تأمین نیاز واحدهای صنعتی برود. اولویت بودن مصرف بخش خانگی میتواند ضربهای سخت به صنعت، تولید و اشتغال کشور وارد کند در نتیجه شاید بهتر باشد در مشخص کردن اولویتها نیز دقت بسیاری صورت بگیرد. اما شاید برخی تولیدکنندگان بتوانند با کاهش تولید با این مشکل مقابله کنند در حالی که این موضوع تأثیر جدی بر میزان صادرات و حضور مدوام در بازارهای صادراتی دارد. در واقع عدم تأمین گاز برای صنعت فولاد مشکلاتی را در بعد داخلی و خارجی به همراه دارد که میتواند در نگاه کلی به ضرر اقتصاد ملی تمام شود. کمبود انرژی از جمله برق و گاز باعث شده تا پیشبینیها میزان تولید را مشابه سال قبل بدانند. از سویی دیگر آمارهای شش ماهه و هفت ماهه صادرات نیز با کاهش نسبت به سال ۱۴۰۰ همراه بود که بخشی از دلایل آن به تأمین زیرساختهایی از جمله گاز برمیگردد. سرمایهگذاری برخی فولادیها برای توسعه میادین گازی نیز میتواند تا حدودی راهگشای این مشکل باشد که نیازمند تعامل دولت با بخشخصوصی است در غیر این صورت راهکارهای موقت نمیتواند چندان دردی از مشکل این صنعت در زمینه تأمین انرژی دوا کند.
دیدگاه بسته شده است.