فنجانی به قدرت فیل!

حرف‌های خودی و بی‌خودی فنجانی به قدرت فیل!    وقتی برای جلوگیری از تقلب در کنکور، راه‌حل، قطع کردن اینترنت کل کشور اعلام می‌شود و برای مدیریت قیمت خودرو، قیمت آن را در بورس چکش می‌زنند و چند برابر می‌کنند و وقتی صاحب‌نظران و متخصصان خارج از دایره خودی‌ها، محلی از اعراب ندارند و حتی […]

حرف‌های خودی و بی‌خودی

فنجانی به قدرت فیل!

   وقتی برای جلوگیری از تقلب در کنکور، راه‌حل، قطع کردن اینترنت کل کشور اعلام می‌شود و برای مدیریت قیمت خودرو، قیمت آن را در بورس چکش می‌زنند و چند برابر می‌کنند و وقتی صاحب‌نظران و متخصصان خارج از دایره خودی‌ها، محلی از اعراب ندارند و حتی برای مشورت هم بارعام داده نمی‌شوند، همین می‌شود که هر مدیری هرجور که میل مبارکش می‌کشد، مسائل را تبدیل به معضل کرده و یا دست به دست و بر دوش خلق‌ا…، آوار می‌کنند و قصه کی بود کی بود، من نبودم و شانه خالی کردن از مسؤولیت، بیداد می‌کند!

  لابد ضرب‌المثل فیل و فنجان را شنیده‌اید و بهتر از بنده می‌دانید چه موقعی به‌کار می‌رود، اما حتم دارم که در مورد نسبت کاه به کوه بسیار شنیده و در این دوران وانفسا، مصداق‌های فراوان دیده‌اید، هم از آن روی که برخی به دلیل نداشتن هنر و کفایت، کارهایی که حلش کاه است، به کوهی از نشدن تبدیل می‌کنند و یا برخی دیگر مسائلی که حلش همت و تلاش و دانش کوه را می‌خواهد، انجامش را به برداشتن کاهی تشبیه می‌کنند (مثالش پیشنهاد ارزپاشی ۳۰۰ میلیونی و وعده کاهش یهویی دلار مثل آب خوردن! که توسط وزیر سابق، جهانی را در بُهت و حیرت فرو برد).

  به هرحال وقتی مقام عالی وزارت اقتصاد کشور با آن همه عِده و عُده و ابزار و اختیارات و هیبت و قدرت، کوه عظمت خود و دَم و دستگاه اقتصادی کشور را در برابر کاه بی‌وزن و مقدار یک کانال تلگرامی، ناتوان و بی‌اثر اعلام می‌کند و سر رشته نرخ و نوسانات قیمتی ارز در داخل کشور را به هنر دست مدیر خارج‌نشین آن، مرتبط می‌داند، بند دلمان پاره می‌شود و آن کورسوی امیدی که به هزار زحمت حفظش کرده بودیم، خاموش می‌شود. که چی فکر می‌کردیم و چی شد!  دیگر این کاهی به عظمت کوه را کجای دلمان بگذاریم!

  البته این قسم حرف‌ها و دیگری را عامل و مقصر جلوه دادن، مسبوق به سابقه است و از آن سلطان‌های سکه و قیر و جمشیدهای دلار و طلا گرفته تا صفر تا صد مشکلات و گرانی و تورم و بی‌سروسامانی بازار، که یا زیر سر عوامل بورکینافاسوی جهانخوار است یا دلال و واسطه و سفته‌باز داخلی، بلای جان بازار شده است و به لطف خدا و به‌صورت معجزه‌آسا، عزیزان مدیر و مسؤول که بر صندلی‌های مناصب تخصصی جلوس کرده و قَدَر قدرتی برای خودشان هستند، هیچ عیب و ایراد و تقصیر و احیاناً مسؤولیتی نداشته و از هفت دولت آزاد هستند! معلوم نیست که اگر فنجان و کاه و خرده‌پا و یک مشت دلال، می‌توانند بر موج‌ها سوار شده و رشته امور را در دست گرفته و برای خود بتازند، دیگر چه لزومی به سازمان و اداره و دستگاه و چارت و سلسله مراتب و مدیران عالی و حقوق و مزایا و منم‌منم و قول و وعده هست!

  عزیزی تثبیت ارز نیمایی را بشارت می‌دهد و عزیزی دیگر این کار را غیراجرایی می‌داند و از قضا هر دو در یک تیم و یکی سکاندار اقتصاد و دیگری بانک‌مرکزی هستند و این وسط معلوم نیست بالاخره این کشتی طوفان‌زده قرار است با کدام سکاندار و طرح و برنامه و نقشه‌ای به ساحل آرامش برسد و مردم بینوای گرفتار به دست این اره‌کشی و عدم هماهنگی و کانال‌های تلگرامی آنور آبی همه‌کاره تا چه وقت قرار است چوب بخورند و شاهد تجربه‌آموزی و سعی و خطا و مقصریابی و اقدام و عمل‌هایی باشند که بازار و جناب دلار و سکه، تَره هم برایشان خرد نمی‌کند و راه خودش را می‌رود، همان‌طور که قیمت دلار و سکه بعد از چند روز دورخیز، دومرتبه در مدار صعود قرار گرفته‌اند!

 

          هوشنگ‌خان