حرف های خودی و بیخودی قبلترها عرض کرده بودیم که روشهای مقابله با مشکلات و مسائل، بسیار متنوع است و خیلی مواقع قاعده و قانون و چارچوب درستدرمانی هم ندارد. میشود با تکیه بر دانش مدیریت و حل مسأله کار را جلو برد، به روش هیأتی و دورهمی به جنگ مشکل رفت، از […]
حرف های خودی و بیخودی
قبلترها عرض کرده بودیم که روشهای مقابله با مشکلات و مسائل، بسیار متنوع است و خیلی مواقع قاعده و قانون و چارچوب درستدرمانی هم ندارد. میشود با تکیه بر دانش مدیریت و حل مسأله کار را جلو برد، به روش هیأتی و دورهمی به جنگ مشکل رفت، از مسأله عبور کرده و آن را به حساب نیاوریم، صورت مسأله را بهکل پاک کرده و خیال خودمان را راحت کنیم، مشکل و معضل پیشآمده را به گردن دیگران انداخته و برای حل آن، حواله به دیگران بدهیم و… اما یک راهحل دیگر هم هست که اخیراً مورد استفاده قرار گرفته ولی هرچه فکر کردیم نتوانستیم نام و عنوانی درخور برای آن پیدا کنیم، بنابراین اصل قضیه را عرض میکنیم، شاید خوانندگان گرامی کمک نمایند.
یکی از مسؤولین وزارت بهداشت گفتهاند؛ از جامعه پزشکی اگر كسی مهاجرت كند در اروپا، آمریکا، كانادا و انگليس به او اشتغال نمیدهند، مگر این كه كار دیگری انجام دهد. ایشان در ادامه فرمودهاند که امروزه در اروپا، آمریکا و کانادا نیاز پزشکی وجود ندارد. اگر کسی به آمریکا برود بهطور مثال مدرکش پزشکی باشد میگویند دوباره باید از انترنی شروع کنی و بُرد ما را بگیری. ایشان متذکر شدهاند که ما خیلی نگرانی از این قضیه (مهاجرت) نداریم، کاری که انجام دادیم این بود که آموزش و تربیت را بالا بردیم تا آنقدر نیرو داشته باشیم که تهدید از سر ما برداشته شود.
به همین راحتی هم معضل مهاجرت پزشکان، دیگر مسأله نیست، هم جذابیت دنیای غرب را برای پزشکان از بین بردند و همین که از راهحل موفقیتآمیز در حال اجرا، رونمایی کردند! حالا شما بفرمایید به این روش، چه نامی میتوان گذاشت ما که متحیر ماندهایم!
بسیار خوشوقت شدیم که چنین نظرات و دیدگاهی از جانب عزیزان متولی بهداشت و درمان بیان شده است و اینگونه زیبا و دلنشین این پدیده شوم مهاجرت نخبگان، تبدیل به موضوعی شد که زیاد نباید نگران آن باشیم و با شناخت بهتر آخر و عاقبت مهاجرتکنندگان و اطلاعرسانی بهموقع، بقیه را از صرافت رفتن و جلای وطن، بیندازیم و همچنین با افزایش ورودیها کم و کسری و بحران رفتن متخصصان و فوقتخصصهایی با دهها سال تجربه که وزنههای گرانسنگی برای این ملک هستند، را به بهترین نحو جبران کردهایم!
باور کنید بسیار خوشوقتتر میشدیم اگر دیگر مسؤولان و متولیان و مقامات گرانقدر همت میکردند و دست به کار شده و با تحقیق و بررسی و انجام اقدامات بهموقع و شایسته، مصیبت بزرگ مهاجرت تجار و بازرگانان و خانوادهها و دانشجویان و فعالان حوزه آیتی و شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها و ورزشکاران و بازیگران و حتی دانشآموزان را به این زیبایی و دلنوازی، حل مسأله میکردند و کشور و ملتی را از نگرانی و دغدغه نجات میدادند.
یعنی بعضی مواقع، ما مردم عامی و خلقا… بیخبر از همهجا، برخی اتفاقات و موضوعات ساده و معمولی را آنقدر بزرگ کرده و برای خودمان دغدغه و نگرانیهای الکی میتراشیم که هرکسی نداند فکر میکند که چه فاجعهای رخ داده و چه مصیبتی بر کشور آوار شده است، و وقتی بفهمد که این همه جاروجنجال و زجه و مویه، بهخاطر این است که در یک سال ۶۰ تا هفتاد هزار نفر از کشور مهاجرت کردهاند، که یحتمل قریب به اتفاق آنها پزشکان متخصص و کادر درمان و سرمایهداران و دانشجویان و افراد نخبه و شرکتهای تجاری و دانشبنیان و استارتآپی است! قطع به یقین بر سادهدلی و بیش از حد احساساتی بودن ما خواهند خندید و میگویند که ای بابا، ما گفتیم چه شده است!
به هرحال هرچند مسؤولین عزیز مناعتطبع داشته و بابت رفع نگرانی و استرس ما، منتی سرمان نگذاشته و نخواهند گذاشت ولی وظیفه ما آحاد این جامعه گل و بلبل است که کلاه از سر برداشته و با احترام تا کمر خم شده و عرض ارادت کنیم، بماند که خیلی وقت است کلاهی بر سرمان نیست و کمرها خمیده و شکسته شده است…
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.