مجتبی قدیری حجم بدهیهای دولت به شرکتها و پیمانکاران به قدری بالا رفته است که عملاً میتوان گفت دیگر کار اجرایی در کشور انجام نمیشود و بسیاری از پروژههای عمرانی تعطیل یا نیمهتعطیل هستند. این حجم بدهی را میتوان مهمترین عامل رکود در کشور دانست! رکودی که در پی کلنگزنیهای بیحد و حصر برخی […]
مجتبی قدیری
حجم بدهیهای دولت به شرکتها و پیمانکاران به قدری بالا رفته است که عملاً میتوان گفت دیگر کار اجرایی در کشور انجام نمیشود و بسیاری از پروژههای عمرانی تعطیل یا نیمهتعطیل هستند. این حجم بدهی را میتوان مهمترین عامل رکود در کشور دانست! رکودی که در پی کلنگزنیهای بیحد و حصر برخی مسؤولان اتفاق افتاده است.
رکودی که سالها پیش میتوانستیم آنرا پیشبینی کنیم، اما مغرور بودیم و این روزها را باور نداشتیم. باور نداشتیم، چرا که عمر دولتها کوتاه است و براساس سند چشمانداز پیش نرفتهاند، چرا که نسبت به آیندگان تعهدی احساس نمیکردند و فقط دوست داشتند نشان دهند چقدر توان و انگیزه برای ساختن دارند. ساختنی که بدون پشتوانه علمی و مالی بود. به هر درخواستی گوش دادند و پروژهای تعریف کردند و بدون تأمین اعتبار کلنگ زدند و وعده دادند هزاران وعده که امروز ۹۰درصد آنها عملی نشده و مشکلی به مشکلات گذشته اضافه کرده است.
اگر مدیران اجرایی کشور در آن روزگار خود را مقید به اجرای طرحها و برنامهها براساس برنامه ۵ ساله توسعه میدانستند و در راستای سند چشمانداز ۱۴۰۴ حرکت میکردند، امروز با این حجم مشکلات روبهرو نبودیم. متأسفانه این عدم پایبندی به برنامههای توسعه در اکثر دولتها وجود داشته و دارد و هر دولتی فکر میکند که نباید براساس برنامههای توسعه تنظیم شده از سوی دولت قبل وظایف اجرایی خود را انجام دهد. در بهترین حالت مدیران اجرایی دولتها به دنبال تغییر برنامه توسعه بودند و ادعای بازخوردگیری از برنامه را داشتند. در حالیکه این بازخوردگیری از برنامه نه براساس مفاهیم علمی و عملی که براساس نظرات و سلایق مدیران صورت گرفت.
در حالیکه بند بند برنامههای توسعه ۵ ساله در کمیسیونهای تخصصی مجلس شورای اسلامی بررسی شده و در صحن علنی به رأی گذاشته شده بود. مهمتر آنکه با تهیه سند چشمانداز ۲۰ ساله برای افق ۱۴۰۴برنامههای توسعه با یک سند بالادستی تنظیم و تدوین شدهاند. یعنی سلایق دولتها در کمترین حد ممکن تهیه برنامه دخیل بوده است. اما همانگونه که بیان شد دولتها و مدیران اجرایی به این مهم توجه نداشتند و با سلایق شخصی در برنامههای توسعه دخل و تصرف کردهاند و این دخل تصرفات شخصی باعث بروز مشکلات متعدد شده است و امروز میتوان گفت این رکود که صدای بیشتر تولیدکنندگان و تجار را در آورده مربوط به یک سال یا دوسال اخیر نیست بلکه ناشی از غفلت و بیتوجهی به برنامههای توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در طول سالیان گذشته است و حال آنکه بیتوجهیها امروز سرباز کرده و خودنمایی میکند.
متأسفانه منتقدین دولت با نقد ناجوانمردانه این رکود را به حساب یک دولت میگذارند و کم کاری این دولت معرفی میکنند، در حالیکه اینگونه نیست. این رکود ریشه در گذشته دارد. البته در دولت فعلی نیز خطا و اشتباه صورت گرفته که در جای خود قابل بحث و بررسی است. این عزیزان نیز در تنظیم و تدوین برنامه ششم توسعه قطعاً اشتباهاتی دارند، اشتباهاتی که بخشی از آنها ناشی از تفکرات سلیقهای است و چند سال دیگر نمایان میشود.
لذا به مدیران اجرایی دولت توصیه میگردد که خود را تافته جدا بافته نپندارند و اشتباهات گذشتگان را تکرار نکنند و برنامهها و سیاستهای خود را براساس سند چشمانداز ۱۰۴۰ تنظیم، تدوین و مهمتر آنکه اجرا نمایند تا در آینده متهم نشوند.
امروز رکودی که در کشور سایه انداخته ناشی از همان بیتدبیریهای دیروز است که باور نداشتیم. رکودی که حتی نفس دولتمردان را به شماره انداخته است و این نفسهای بریده و منقطع دولت باعث شده تا دشمنان در قضیه برجام، ما را در فشار بگذارند. این در حالی است که مقام معظم رهبری طی چند سال اخیر، محوریت نامگذاری هر سال را اقتصاد قرارداده است. نکتهای که اگر به آن توجه میشد امروز به جای رکود شاهد رونق اقتصادی بودیم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.