حرفهای خودی و بیخودی واردات کمرشکن خودرو! تا آنجا که به خاطر مبارکمان میرسد، هر وقت سخن اشتباه و یا تحلیل بیربط و خدایناخواسته، حرف مفتی زدهایم و بعد معلوم شده است که میان ماه ما و ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان و یا حداقل بیش از آنی است که باید باشد، […]
حرفهای خودی و بیخودی
واردات کمرشکن خودرو!
تا آنجا که به خاطر مبارکمان میرسد، هر وقت سخن اشتباه و یا تحلیل بیربط و خدایناخواسته، حرف مفتی زدهایم و بعد معلوم شده است که میان ماه ما و ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان و یا حداقل بیش از آنی است که باید باشد، بدون معطلی و قید و شرط و ناز و نوز و سفسطه و توجیه، سر بالا، سینه جلو و گلو را صاف کرده و فرمودهایم، اشتباه کردیم و البته در مواقعی که میزان خطا از میلیمتر به کیلومتر ارتقاء پیدا کرده، با زبان بیزبانی و ایضاً آرام و درگوشی، شکر خوردیم را هم چاشنی قبول اشتباه خود کردیم تا منبعد حواسمان را جمع کنیم و هر حرف و حدیث و تحلیلی را فِرتی نگفته و اسباب شکرخوری را آماده نکنیم!
یکی از این فقرات معدود که حساب و کتاب جنابمان و ایضاً پیشبینیهای گرانسنگمان، آبکی از آب در آمده، همین داستان واردات خودرو است که ما از همان روز اول با آن قانون و آییننامهاش، چپ افتاده بودیم و هر چند وقت یکبار مرقومهای نوشته و در مذمت و بیثمری و شوخی و مزاح بودن و باری به هرجهتی و نقض غرض و رانت دوباره و باند و دورزنی و پیچشی بودن آن، نظریات صد من یک غاز ارایه میکردیم و هرچند ته دلمان کورسوی امیدی داشتیم که این داستان واردات خودرو آخر و عاقبت و پایان خوشی برای کاهش قیمت خودروی وطنی و ایجاد رقابت واقعی و رضایت خلقا… داشته باشد، ولی وقتی قلم بر روی کاغذ میآوردیم، کلاً مسیر سر به ناکجاآباد و بیحاصلی و آب در هاون کوبیدن، باز میکرد!
اما با توجه به اینکه علیرغم پیشبینیهای جنابمان که واردات انبوه خودرو خارجی را تا قبل از پایان سال، امری نشدنی و بعید میدانستیم، حجم واردات این چند وقته نشان از بیاعتباری حرفمان و ندیدن پیچش مو و ظرایف قانونگذاری و سیاستگذاری خودرویی داشت که در همین جا در برابر کرور کرور واردات، چرندیات خودمان را پس میگیریم تا درس عبرتی باشیم برای آیندگان.
اما از آنجا که شخص شخیصمان از آن آدمها نیستیم که به این سادگیها یقه خودمان را رها کنیم و اگر اشتباهی کردیم تا پدر صاحاب بچه را در نیاوریم، ولکن ماجرا نیستیم، حالاحالاها با گُندهگوییهای جنابمان در فقره واردات خودرو کار داریم، و همینجور الکی هم نیست که با یک ببخشید، اشتباه کردم، بیخیال شویم.
برای همین خودمان را ارجاع میدهیم به آن خزعبلاتی که در مورد عدم اثرگذاری واردات خودرو بر روی بازار و افت قیمت خودروی داخلی و تنظیم و تعدیل بازار داشتیم و اینکه دم به ساعت فرمایش میکردیم که نمیشود با چند هزار واردات خودرو، اسب سرکش بازار تشنه، پرتلاطم، جذاب و چند میلیونی خودرو را رام کرد ولی دیدیم همینکه لاستیک اولین خودروی وارداتی به زمین گمرک رسید، یکدفعه همه حبابها ترکید، یار سفر کرده بازگشت، کاهش قیمتها با سقوط انجامید و چنان شور و شعفی فضا را فرا گرفت که انقریب است که طرح اعطای خودرو با اقساط چند ۱۰ ساله و در لحظه و تخفیف قیمت درب کارخانه، توسط خودروسازان کلید بخورد تا هرچه میتوانند جلو ضرر را بگیرند تا منفعت حساب شود و کار به جایی رسیده است که کمر تورم و قیمت به یکباره شکست و از جنابمان نیز، رگ به رگ شد!
شما که غریبه نیستید، با آنکه میبینم یک به یک نظرات و پیشبینیهایمان مثل یخ در حال آب شدن هستند و بساط شکرخوری بیش از پیش رونق میگیرد ولی خیلی هم ناراحت نیستیم چون اگر از این تنبیه روزگار، تجربه بیاموزیم، همین مقدار برای ما کفایت میکند، هرچند که اتفاقات فرخنده خودرویی و آرامش بازار و کاهش قیمتها و ایجاد رقابت نفسگیر خودروساز داخلی با خارجی و روش هوشمندانه و ثمربخش انتقال دانش فنی، آنقدر لذتبخش است که طعم زهرمار آن شکرها را بشورد و با خود ببرد!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.