مهدی قرهداغلی- با توجه به موضوع قیمت خودرو که طی سه ماه گذشته با بالا رفتن نرخ ارز، بازار خودرو را نیز تحتتأثیر خود قرار داده و قیمتهای واقعاً نجومی را نصیب خودروها کرده است و قیمتها به شکلی غیرقابل باور شدهاند که با مشاهده آنها انسان را شوکه میکند. برای مثال خودروی پراید که […]
مهدی قرهداغلی- با توجه به موضوع قیمت خودرو که طی سه ماه گذشته با بالا رفتن نرخ ارز، بازار خودرو را نیز تحتتأثیر خود قرار داده و قیمتهای واقعاً نجومی را نصیب خودروها کرده است و قیمتها به شکلی غیرقابل باور شدهاند که با مشاهده آنها انسان را شوکه میکند. برای مثال خودروی پراید که دو سالی میشود تولید آن متوقف شده است به مبلغ رویایی ۲۶۰ میلیون تومان رسیده، همچنین خودروهای دیگری مانند پژو۲۰۶ تیپ۲ نیز به مبلع فضایی ۴۶۰ میلیون تومان رسیده است، اما همه اینها در بازهزمانی کوتاهی رخ داده است. دولت و خودروسازان نیز با اتخاذ سیاست فروش خودرو در بورس کالا آتش این شعله را بیشتر کردهاند و خرید خودرو را برای اکثر عموم سختتر از قبل کردهاند تا شاید بتوانند دلالبازیها را با این روش در این حوزه خنثی کنند. امری که تا به امروز هیچ دولتی نتوانسته آن را متوقف کند. دلیل آن هم مافیایی است که در این صنعت وجود دارد و دلش نمیخواهد که این بازار پرسود را از دست بدهد. اما در این گزارش قرار است که به موضوع هزینه تولید خودروهای داخلی بپردازیم و ببینیم که این قیمتهای فضایی که برای خرید آنها پرداخت میشوند، اصلاً ارزش خرید دارند یا خیر. اول از همه از خودروی پراید شروع میکنیم که از قطعاتی همچون بدنه موتور و گیربکس ادوات برقی و ادوات داخل اتاق و رینگ و لاستیک میباشد. لازم به ذکر است که قیمتهای اعلامی در این گزارش به دلیل نوسانت بازار بهطور دقیق نمیباشد ولی اعداد اعلامی مقداری کم و زیاد میباشد. با یک گشت و گذار ساده در بازار و فضای مجازی میتوان قیمت بیشتر اقلام اعلامی را به دست آورد. برای مثال به سراع خودروی پراید۱۱۱ رفتهایم، ابتدا با بدنه و اتاق این خودرو شروع میکنیم. طبق برسیهای انجام شده اتاق کامل این خودرو که شامل بدنه و درها و کاپوت میباشد، مبلغی بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان است. همچنین دیگر اجزای بدنه این خودرو مانند چراغها و سپرها نیز که باید به صورت جداگانه تهیه شود در بازهقیمتی نزدیک به چهار الی پنج میلیون تومان میباشد. در بحث قوای محرکه و انتقالدهنده نیرو نیز قیمتی نزدیک به ۲۵ الی ۳۰ میلیون را باید متصور شد و باقی قطعات کوچک و بزرگ را نیز چیزی نزدیک به ۴۰ میلیون تومان باید در نظر گرفت. همچنین هزینههایی مانند بیمه و پلاکگذاری را هم باید مدنظر داشت. با همه این اوصاف قیمت نهایی این خودرو چیزی بین ۱۲۰تا۱۳۰ میلیون تومان خواهد بود. حال سؤال اینجاست که آیا ارزش این خودرو که دو سال پیش تولید آن به اتمام رسیده و اکثر قطعات آن را کارخانه تولیدکننده این خودرو در زمان تولید با ارزنیمایی خریداری کرده است را امروز به بهانههایی همچون تورم بالا رفتن نرخ ارز بهای این خودرو به مبلغ۲۶۰ میلیون تومان برسد؟ آیا واقعاً ارزش این خودرو این مبلغ است؟ اینجاست که باید پرسید خودروهای ایرانی را کیلویی چند با مردم حساب میکنند. البته ناگفته نماند که باقی خودروهای تولید داخل نیز دچار همین معضل شدهاند و قیمت آنها با ارزش ذاتی آنها در تضاد است. محصولاتی که از نظر کیفیت و امنیت در صحنه جهانی جزء خودروهای از رده خارج شده و منسوخ شده قرار میگیرند و از لحاظ تکنولوژی و آپشن نیز هیچ حرفی برای گفتن ندارند. با توجه به سابقه صنعت خودروسازی در کشور، در زمان شروع بسیار جلوتر از کشورهایی مانند کرهجنوبی است، بعد از گذشت حدود پنج دهه خودروسازی در کشور همچنان این صنعت در حال درجا زدن است و نمیتوان امیدوار بود که با سیاستهای فعلی شرکتهای ایرانخودرو و سایپا را به مانند شرکتهایی همچون کیا و هیوندای تبدیل کرد تا در سطح جهانی نیز خودروهای ایرانی بهروزی دیده شود. با جلورفت با این فرمان نهایتاً بتوان به کشورهایی که از لحاظ اقتصادی و صنعتی پایینتر از سطح کشو ما قرار دارند بتوان خودروی ایرانی صادر کرد آن هم با هزار اما و اگر. با همه این اوصاف بهنظر نمیرسد که ایران بتواند حالاحالاها خودروهای بهروزی تولید کند و به کشورهای پیشرفته نیز صادر کند. با عوض کردن چراغ عقب و جلو و گذاشتن لقب پلاس روی خودروها هیچ مشکلی از این صنعت حل نخواهد شد و هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.
دیدگاه بسته شده است.