چرا یک آتشبس بین ایالات متحده آمریکا و روسیه به عنوان راهحل برای پایان دادن (یا حداقل تعلیق) جنگ در سوریه ما را شگفتزده میکند؟ واشنگتن و مسکو ممکن است از یک زبان دیپلماتیک یکسان در اظهارات مشترک و بیانیهها استفاده کنند، اما اغلب تفاسیر آنها متفاوت و عمل آنها متفاوتتر است.برای طرف […]
چرا یک آتشبس بین ایالات متحده آمریکا و روسیه به عنوان راهحل برای پایان دادن (یا حداقل تعلیق) جنگ در سوریه ما را شگفتزده میکند؟ واشنگتن و مسکو ممکن است از یک زبان دیپلماتیک یکسان در اظهارات مشترک و بیانیهها استفاده کنند، اما اغلب تفاسیر آنها متفاوت و عمل آنها متفاوتتر است.برای طرف آمریکایی، تلاشهای اخیر برای آتشبس نشان از این است که واشنگتن با وجود عدم علاقه به تشدید دخالتها در باتلاق سوریه، نمیخواهد ابتکار عمل را به روسیه واگذار کند. تصمیم برای توقف موقت خصومتها، اجازه میدهد تا کمکهای بشردوستانه به نقاطی که تحت کنترل داعش است و نقاطی که مبارزه حکومت اسد و نیروهای داعش در آنجا برگزار میشود برسد، و حتی شاید بتواند سرآغازی برای پیش بردن یک فرایند سیاسی باشد، که در درازمدت خواسته دولت اوباما را که میگوید «اسد باید برود» را تأمین کند.
تلاش برای برقراری آتشبس – در مبارزهای که شدت یافته است – رویکرد ضدشورش روسیه را منعکس میکند. هدف از آتشبس، دادن زمان تنفس به مخالفان سوری نیست بلکه کمپین گستردهای که موافق برقراری آتشبس است آن را به عنوان راهی برای تخطئه نیروهای تروریستی و قویتر شدن نیروهای دولتی سوریه در حلب طراحی کرده است. این آتشبس قرار است مکثی را فراهم کند که در آن نیروهای مخالف این ایده را ارزیابی کنند که آیا ادامه مبارزه به صلاح است یا اینکه باید به پای میز مذاکره با بشار اسد بنشینند.
در حالت ایدهآل، مسکو به دنبال چهرهای مانند احمد قدیروف در میان مخالفان سنی است (فرماندهای شورشی و مایل به تغییر) تا بازی را تغییر دهد، با حکومت اسد متحد شود و در ازای آن، یک موقعیت تضمین شده برای یک ایالت محلی خودمختار دریافت کند. اگر وقفهای این چنینی در روند مخالفان و پیوستن آنها به خواستههای نام برده تغییری ایجاد نکند، پس از آن تاریخ انقضای آتشبس به معنی از سرگیری عملیات نظامی خواهد بود.
البته که روند آتشبس تمام بخشهای دولت ایالات متحده را راضی نکرد. سفارت روسیهـ حتی بدون نیاز به دخالت وزارت امورخارجه روسیهـ میتواند صفحات روزنامههای واشنگتن پست و نیویورک تایمز را ورق بزند و خطوط گسل و تفاوت عقیده را در بخشهای مربوط به امنیت ملی ایالات متحده درباره معامله با سوریه ببیند، به خصوص در بندهای مربوط به امور اطلاعاتی مشترک و در نظر گرفتن اهداف برای حمله به داعش. بنابراین هنگامی که نیروی هوایی آمریکا به عنوان حامی هوایی ارتش سوریه، مواضع درگیریهای این ارتش با نظامیان داعش را مورد هدف قرارداد، روسها تمایلی برای دیدن این حملات به عنوان حادثهای تأسفبار نداشتند. بعد از داستانهایی که ساعاتی بعد در مورد سوءظن درباره کار کردن با روسها در سوریه، از وزارت دفاع آمریکا بیرون میآمد، روسیه خود را برای بدترین سناریوها آماده کرد. برخی حتی در آمریکا میگویند ممکن است این کار یک انتقامجویی از طرف روسها به خاطر روزهایی باشد که ارتش روسیه در اوایل سال جاری به تنهایی به نیروهای مخالفی که توسط آمریکا آموزشدیده و مجهز شده بودند، حمله میکرد. فراتر از آن، از طرف بسیاری از کارشناسان در روسیه اختلاف عقیده در آمریکا، به عنوان سیگنالی شفاف و روشن دیده شده که دولت اوباما هنوز اسد را به عنوان مشکلی اساسی و عمده میبیند و نمیخواهد که در دوران آتشبس، ارتش سوریه تقویت شد. همچنین طرف روسی از این مسأله آگاه شده که آمریکا آماده نیست تا به هر شکلی از توافق عملی در سوریه، تن بدهد تا تنها فشاری بر روی گروههای مخالف گذاشته شده و آنها را برای سازش متمایل کند. (این تفاوتها نشان میدهد که، درک روسیه از آتشبس به معنی تمایل به ورود به یک روند سیاسی به رهبری دولت سوریه است اما در طرف آمریکایی چنین دیدی وجود ندارد.)
روسها ممکن است مایل باشند که آتشبس را زنده نگه دارند و امتحانش کنند اما با هر نشانهای مبنی بر تشدید جنگ، مسکو نیز به این نتیجه میرسد که در حال حاضر هر گونه تلاش بیشتر دیپلماتیک بیمعنی است. اگر چنین شود، ممکن است کرملین تلاشهایش را در مهار اسد کمتر کند و برعکس او را تشویق کند که موقعیت استراتژیک خود را قبل از انتخابات ایالات متحده تقویت کند. عذاب سوریه قرار است ادامه پیدا کند.
منبع: سایت دیپلماسی ایرانی
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.