آب واقعاً کم است ! !

محمد رضا عیوضی-در روزگاری که قیمت نفت مدت‌هاست در محدوده ۴۰ دلار در هر بشکه نوسان می‌کند، احتمالاً مهم‌ترین دغدغه دولتمردان یک کشور نفت‌خیز باید کاهش قیمت نفت باشد و انبوه مشکلات ناشی از آن. اما امروز، آب نگران‌کننده‌‌‌ترین محدودیت کشور به شمار می‌رود نه درآمدهای نفتی! بحران آب اکنون چیزی بیش از یک نگرانی […]

محمد رضا عیوضی-در روزگاری که قیمت نفت مدت‌هاست در محدوده ۴۰ دلار در هر بشکه نوسان می‌کند، احتمالاً مهم‌ترین دغدغه دولتمردان یک کشور نفت‌خیز باید کاهش قیمت نفت باشد و انبوه مشکلات ناشی از آن.

اما امروز، آب نگران‌کننده‌‌‌ترین محدودیت کشور به شمار می‌رود نه درآمدهای نفتی! بحران آب اکنون چیزی بیش از یک نگرانی یا مشکل بزرگ است؛ چنان که به گفته وزیر نیرو، ادامه وضعیت موجود حیات انسان و ادامه تمدن ایرانی را مورد تهدید قرار می‌دهد.

قرارگرفتن ایران روی کمربند خشک و بیابانی جهان، در قالب گستردگی عرضی و دوری از پهناب‌های بزرگ به ویژه جریان‌های بارشی، موجب پیدایش مناطق پهناور خشک و نیمه خشک و نیز خشکی آب و هوای کشورمان شده است، به گونه‌ای که میانگین بارش آن ۲۵۰ میلی متر یعنی یک سوم میانگین جهانی است.

بارش اندک و خشکسالی، بخشی از طبیعت جغرافیایی کشور ماست و طی چند دهه اخیر به دلیل کاهش بارش و افزایش مصرف آب، مخازن آب کشور به شدت افت کرده‌اند‌ و روان‌آب‌های داخلی به واسطه دگرگونی در نوع و میزان بارش و گسترش سدسازی در عمل خشکیده یا دیگر به مانند گذشته روان نیستند. در حالیکه استاندارد برداشت آب زیرزمینی ۴۰ درصد است، اما براساس آمارهای موجود بیش از ۸۵ درصد منابع زیرزمینی آب برداشت شده است.

تراکم و چگونگی منابع طبیعی از مرزهای سیاسی تبعیت نمی‌کند. طبیعت به هر جایی، گونه خاصی از منابع و ذخایر را ارزانی داشته است. در این میان، هیچ یک از منابع طبیعی، به اندازه آب شیرین برای زیست و ماندگاری انسان ارزش و اولویت نداشته‌اند.

یک سرفصل مهم در بحران آب، وضعیت منابع زیرزمینی است که بیلان آن‌‌ها هر سال منفی‌تر می‌شود. این موضوع از جنبه‌های گوناگون دارای اهمیت است. مهم‌ترین جنبه، خالی شدن سفره‌های زیرزمینی و خطراتی است که متعاقباً بخش کشاورزی را تهدید می‌کند. از بین رفتن مراتع و خالی شدن روستا‌‌ها از سکنه، بارز‌‌ترین نشانه آن است. اما خالی شدن سفره‌های آب زیرزمینی، ضمناً به نشست زمین و از بین رفتن مخازن نیز می‌انجامد.

کشورهایی که با کم‌آبی مواجه هستند، می‌توانند محصولاتی را تولید کنند که محتوای آب کم‌تری دارند و به واردات محصولات با محتوای آب بیش‌تر بپردازند؛ درست مشابه همان چیزی که در نظریه‌های تجارت بین‌الملل گفته شده است.

از آن‌جا که ابعاد فاجعه‌آفرین نابودی منابع آب و بنیادهای زیستی به یکباره رخ نمی‌دهد، به نظر می‌رسد رویکرد‌‌ها و نگرش‌های موجود نسبت به امنیت محیط‌زیست کشور هنوز عمیقاً فوریت بحران را درنیافته و نگاهی زینتی و تجملی به ویرانی محیط‌زیست کشور دارد. داده‌ها و یافته‌های کنونی درباره نابودی سفره‌های آب زیرزمینی و فرونشست دشت‌ها، آینده‌ای ترسناک را فریاد می‌زند!

 

برنامه‌ها و زیرساخت‌های موجود ناتوان از رویارویی با تنش آبی آینده هستند. از این رو، مدیریت کمی محور کشور دیگر به مانند گذشته و بی‌توجه به شکنندگی زیست بوم‌های کشور ناممکن است زیرا که براساس پیش‌بینی‌‌ها چنان‌چه روند کنونی تداوم یابد، طی چندین سال آینده بخش کلانی از جمعیت کشور به ویژه در حوزه مرکزی جابه‌جا خواهد شد که خود بستری برای مسایل و چالش‌های امنیتی خواهد بود؛ امیدواریم نگاه تک‌تک افراد جامعه و از همه مهم‌تر مسؤولان محیط‌زیست و وزارت نیرو در راستای حفظ و بازیابی منابع آب ایران تغییر کند تا به دنبال آن دیگر «جمله آب هست اما کم است» به دغدغه اصلی کشور مبدل نشود.